به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دولت انگلیس در جریان برآورد جدید دفاعی خود، تصمیمات مهمی در خصوص آینده نیروهای مسلح این کشور خصوصا تا افق ۲۰۲۵ میلادی اعلام کرده است که یکی از جنجالیترین بخشهای این سند مربوط به افزایش کلاهکهای هستهای برای نیروهای مسلح انگلستان و نحوه فعال شدن گزینه هستهای برای این کشور است تا مشخص شود فشارها و خبرهای دروغین برخی کشورهای غربی علیه برنامه صلح آمیز هستهای کشورمان، ربطی به ادعاهای آنها برای کاهش سلاحهای هستهای در جهان ندارد. قبل از طرح مسائل جدید مربوط به این برنامه جدید اتمی انگلستان بد نیست نگاهی فشرده به برنامه تسلیحات اتمی و خصوصا زیردریاییهای اتمی این کشور باشیم.
انگلستان بعد از آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی سومین کشور جهان بود که با موفقیت سلاح اتمی را آزمایش کرد. اولین بمب اتمی کشور انگلستان در سال ۱۹۵۲ و اولین بمب هیدروژنی این کشور نیز در سال ۱۹۵۷ میلادی آزمایش شده است. انگلیسیها در ابتدای امر به مانند دو قدرت اتمی دیگر آن زمان وضعیت حمل و به عبارت دیگر رساندن سلاح اتمی خود به هدف را بمبهای سقوط آزاد هوایی تعریف کردند. سه بمب افکن معروف انگلیسی در مدلهای Valiant، Victor و Vulcan ماموریت اصلی حمل سلاح اتمی به قلب اتحاد جماهیر شوروی سابق را در صورت بروز جنگ جهانی سوم بر عهده داشتند.
با افزایش سطح تهدید موشکهای سطح به هوا و همچنین پیشرفت جنگندههای رهگیر شوروی در نقش دفاع هوایی بحث حمل و پرتاب بمبهای سقوط آزاد اتمی تبدیل به ماموریتی تقریبا ناممکن برای نیروی هوایی سلطنتی انگلستان شد.
بمب افکنهای Valiant
بمب افکن Victor
انگلستان در این برهه به دو حرکت دست زد. یکی بحث توسعه موشکهای هوا به سطح سری پولاد آبی بود. این موشکها برای بمب افکنهای سری V که در بالا به آنها اشاره شد، طراحی شدند. این موشکها از موتور جت بهره برده و بردی بیش از ۹۰۰ کیلومتر داشتند و میتوانستند سر جنگی به قدرت بیش از ۱ مگاتن را با خود حمل کنند. به ظاهر گزینه انگلیسها که توان رسیدن به سرعت ۳ برابر سرعت صوت را نیز داشت یک سلاح ایده آل بود، ولی در حوزه زمان آماده سازی و درصد اطمینان پذیری وضعیت مناسبی نداشتند.
بر اساس برآوردهای نیروی هوایی انگلیس این موشکها ۷ ساعت برای آماده سازی قبل از پرتاب زمان نیاز داشت و در نهایت چیزی نزدیک به نیمی از زرادخانه ۵۳ فروندی انگلیسیها به احتمالا فراوان توان شلیک و رسیدن به هدف نداشتند.
موشک هوا پرتاب پولاد آبی
امید بعدی انگلیسها رفتن به سراغ پروژه موشک هوا پرتاب آمریکایی اسکای بولت بود که این طرح نیز در آمریکا متوقف شد. این مشکلات باعث شد که انگلستان به سمت یک تغییر آشکار رفته و بحث سلاحهای اتمی استراتژیک به طور کلی از نیروی هوایی به نیروی دریایی این کشور منتقل شد. اما سلاح هستهای برای نیروی دریایی، آن هم در فاز استراتژیک به معنای موشکهای بالستیک زیردریایی پرتاب بود و از اینجا به بعد بود که واژه روابط خاص بین لندن و واشنگتن بین دو کشور ایجاد شد. البته تا پایان جنگ سرد بحث حمل بمبهای اتمی تاکتیکی عمدتا ساخت آمریکا در چارچوب پیمان ناتو وجود داشت و بخشی از این مسئولیت نیز بر عهده پرندههای تاکتیکی انگلیسی بود.
اما در حوزه دریا و زیردریاییهایی با پیشران هستهای و قابلیت حمل موشکهای بالستیک قاره پیما بود که آمریکاییها به کمک انگلیس آمدند. انگلستان ۴ فروند زیردریایی کلاس Resolution را طراحی کرده و ساختند. سلاح اصلی این زیردریاییها ۱۶ تیر موشک بالستیک قاره پیمای پولاریس ساخت آمریکا بود. موشکهای پولاریس تحویل داده شده به انگلیس از نوع A-۳ بوده و از بردی در حدود ۴۶۰۰ کیلومتر داشتند. این موشکها به سه سر جنگی دبلیو ۵۸ در مدل آمریکایی مجهز بودند، ولی انگلستان بسیاری از استانداردهای این سر جنگی را نپذیرفته و در نهایت سر جنگی ساخت خود به نام ET.۳۱۷ را بر روی این موشکها نصب کرد.
زیردریایی HMS Repulse یکی از زیردریاییهای کلاس Resolution
شلیک آزمایشی موشک پولاریس از زیردریایی انگلیسی Resolution در سال ۱۹۸۳ میلادی
از اواخر دهه ۱۹۷۰ و در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی لزوم ورود نسل جدید زیردریاییهای حامل موشک اتمی و البته موشکهای جدید به طور کامل در بلوک غرب حس شد. انگلستان نیز مثل همیشه مذاکرات را با آمریکا آغاز کرده و دوباره در دوره ریگان موفق شد تا امکان خریداری کردن نسل جدید موشکهای زیردریایی پرتاب آمریکایی یعنی ترایدنت II در مدل دی ۵ را فراهم کنند. انگلیسیها ۴ فروند زیردریایی کلاس ونگارد را ساختند که هم اکنون نیز در خدمت هستند. این زیردریاییها میتوانند تا ۱۶ تیر موشک ترایدنت را با خود حمل کنند.
سر جنگی موشکهای در خدمت انگلیس مثل سری قبل ساخت خود این کشور بوده و Holbrook نام دارد و بنا بر اطلاعات موجود قدرتی در حدود ۱۰۰ کیلوتن دارد. این موشکها میتوانند تا ۸ سر جنگی را حمل کرده و بسته به میزان سرهای جنگی در حال حمل بردی بین ۷۵۰۰ تا بیش از ۱۲ هزار کیلومتر داشته باشند.
زیردریایی اچ ام اس ونگارد از کلاس ونگارد نیروی دریایی انگلیس
شلیک آزمایشی یک تیر موشک قاره پیما ترایدنت از یکی از زیردیاییهای کلاس ونگارد نیروی دریایی انگلیس
در حال حاضر انگلستان به دنبال ساخت نسل جدید زیردریاییهای اتمی حامل موشکهای قاره پیما است که این کلاس جدید به عنوان Dreadnought شناخته شده و باز هم به مانند دو کلاس قبل از خود شامل ۴ زیردریایی است که ۲ فروند از آنها در حال حاضر مراحل مختلف ساخت را طی میکنند. برآوردهای فعلی اعلام کرده که هزینه طراحی، ساخت و عملیاتی بودن این ۴ زیردریایی در یک دوره حداقل ۲۵ ساله چیزی در حدود ۳۱ میلیارد پوند خواهد بود.
با این مقدمه بسیار فشرده از بحث سلاحهای اتمی در کشور انگلستان به سراغ مصوبه جنجالی اخیر بوریس جانسون و افزایش سلاحهای اتمی این کشور برویم.
بیشترین افزایش سرهای جنگی اتمی بعد از جنگ سرد
برآورد قبلی دفاعی دولت انگلستان بر این مبنا بود که تعداد کل سرهای جنگی موشکهای ترایدنت برای نیروی دریایی این کشور در میانه دهه فعلی میلادی از عدد ۲۲۵ سر جنگی در نهایت به ۱۸۰ سر جنگی در نهایت برسد. حالا و در بازبینی جدید دفاعی قرار شده با یک افزایش ۴۰ درصدی، از ۱۸۰ به ۲۶۰ فروند سر جنگی اتمی خواهد رسید. البته برخی برآوردها حاکی از این است که عدد ۲۶۰ صرفا یک هدف اولیه بوده و رقم مورد نظر افزایش پیدا خواهد کرد.
اما برای فهم بهتر این تغییر ناگهانی بایستی نگاهی به برخی از مطالب طرح شده دیگر در این سند دفاعی جدید انگلستان داشته باشیم. در این سند جدید روسیه به عنوان تهدید اصلی برای این کشور برآورد و در خصوص چین نیز صحبتهای تامل برانگیزی طرح شده است. بر اساس تفکر جدید از دیدگاه لندن، پکن بدل به مهمترین تهدید در شکل یک دولت برای امنیت اقتصادی این کشور شده و چین مهمترین بازیگر در صحنه ژئوپولتیک جهانی در دهه میلادی فعلی خواهد بود. در خصوص چین و انگلستان این مسئله را نیز بایستی به خاطر داشت که در سال جاری میلادی، برای اولین پس از چندین دهه ناو گروه رزمی ناو هواپیمابر ملکه الیزابت نیروی دریایی انگلیس قرار است در یک سفر طولانی در ابتدا در دریای مدیترانه، سپس منطقه خلیج فارس و در نهایت در شرق آسیا حضور پیدا کند. امری که به نظر میرسد یک سیگنال قوی از میل انگلستان برای بازگشت به رفتارهای استعماری قدیمی این کشور دارد.
نمایه گرافیکی از نسل آینده زیردریاییهای حامل موشک قاره پیمای انگلستان موسوم به کلاس Dreadnought
کارشناسان از چند جهت نسبت به سیاستهای جدید اتمی انگلستان ابزار نگرانی کرده اند. اولا این کشور همچنان خود را یک عضو پیمان NPT میداند که یکی از مهمترین بحثها در آن تلاش اعضای مسلح به تسلیحات هستهای برای کاهش تعداد آنها است. مسئله بعدی که نگرانیها را افزایش داده و در چند سال پیش توسط آمریکا مطرح و حالا به نظر توسط انگلستان هم مورد اشاره قرار گرفته، بحث مربوط به شرایط استفاده از سلاح اتمی است. به صورت سنتی بسیاری از کشورهای مسلح به تسلیحات هستهای اعلام کرده اند که سیاست آنها عدم استفاده یا تهدید به استفاده اولیه از تسلیحات اتمی است و صرفا زمانی به سمت این گزینه خواهند رفت که توسط این تسلیحات تحدید شده یا برای نمونه بخشی از خاک آنها در معرض سقوط به دلیل تهاجم دشمن قرار گرفته باشد.
بیشتر بخوانید
در عین حال انگلستان اعلام کرده بود که این کشور به دنبال استفاده از تسلیحات هستهای علیه کشورهای فاقد سلاح اتمی که از مفاد پیمان NPT پیروی کنند نیز نخواهد بود، اما حق استفاده از تسلیحات اتمی علیه کشورهایی که پیمان NPT را نقض کرده باشند یا برای نمونه از تسلیحات شیمیایی یا میکروبی استفاده کند، خواهد داشت.
در دوره ترزا می، نخست وزیر قبلی این کشور صحبتی در این خصوص مطرح شد که نخست وزیر در شرایطی خاص که حتی اگر خاک اصلی انگلستان نیز در معرض خطر حملات سلاحهای کشتار جمعی نباشد امکان استفاده از تسلیحات اتمی را در نظر دارد. صحبتها و سوالات احزاب مخالف در خصوص توضیح درباره این شرایط خاص البته راه به جایی نبرد و در نهایت در آن دوره دولت انگلیس اعلام کرد که این کشور به نوعی سیاست " نه تایید و نه رد " استفاده اولیه از تسلیحات اتمی را در پیش گرفته است. اما در سند جدید به یک نکته بسیار مهم اشاره شده و آن هم استفاده از گزینه هستهای در برابر تهدیدهای در حال ظهور بر اساس فناوریهای جدید است. در این سند به مصادیق این فناوریها اشاره نشده، اما کارشناسان بحثهایی مثل حملات سایبری، هوش مصنوعی و تواناییهای فضایی را از جمله این فناوریها میدانند. بر اساس سند جدید اگر این فناوریها آسیب سنگینی به انگلستان وارد کنند دست این کشور برای استفاده از تسلیحات هستهای بر علیه منبع حملات باز خواهد بود.
پوشش ضعف نظامی با تسلیحات اتمی
شاید برای بسیاری این سوال پیش بیاید که انگلستان چرا و چطور به سمت این سیاست تهاجمی در حوزه سلاحهای هستهای کشیده شده است؟ شاید بتوان یکی از اصلیترین دلایل در این بخش را مشکلات و ضعف در سایر شاخههای نیروهای مسلح این کشور دانست. از دوره پس از پایان جنگ سرد کشورهای اروپای غربی خصوصا انگلستان و آلمان برنامههای کاهش اندازه نیروهای مسلح خود را به مرحله اجرا قرار دادند و این سیاستها تقریبا تا میانههای دهه گذشته میلادی نیز به قوت در جای خود باقی بود. بعد از ماجراهای شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴ تا به امروز بود که این کشورها به این نتیجه رسیدند که بایستی در مسیر متفاوتی قدم بردارند و مدرن سازی نیروهای نظامی و افزایش بودجه دفاعی را در دستور کار قرار دهند.
البته بیش از دو دهه کاهش ادامه دار در توان نظامی مسئلهای نیست که به این سرعت قابل جبران باشد. در بخش بیشتر بخوانید گزارشهایی قابل توجه از وضعیت قابل توجه ارتشهای اروپایی خصوصا انگلستان در سالهای اخیر آمده که مطالعه آنها میتواند به فهم بهتر این ماجرا به شما کمک کند. از طرف دیگر تهدیداتی مثل روسیه و چین که در این سند جدید نیز مورد نظر انگلستان هستند در سالهای اخیر، خصوصا در مورد چین، برنامه بسیار وسیع و گستردهای در بحث افزایش توان نظامی داشتند. در حقیقت سلاح هستهای به نوعی تنها گزینه باقی مانده قابل اتکاء برای کشوری مثل انگلستان در شرایط امروز جهان است. با شرایط فعلی شاید بعد از مدتها هزینه کردن این کشور بتواند تا حدی توان نظامی گذشته خود را بازیابی کرده و از اتکای بیش از حد به تسلیحات هستهای دوری کند ما فعلا در این وضعیت ضعیف و پر از مشکل، اتکا به سلاح هستهای همچون یک عصا برای ارتش ضعیف و فرتوت استعمار پیر است.
منبع:مشرق
انتهای پیام/
حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس هم یک روزی بهش دست پیدا میکنن اگر چکمه های اسرائیل رو خوب لیس بزنن!
اما ما هنوز داریم چیکار میکنیم؟ روزانه به امریکا و اروپا التماس میکنیم به امید اینکه تحریم ها رو لغو کنن.