به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، میزگرد «موج وارونه» با موضوع «ضرورت آگاه سازی مخاطبان برای توجه به کارنامه و برنامه به جای شعار» با مشارکت خبرگزاری فارس و رادیو گفتگو برگزار شد. در این نشست امیر ابراهیم رسولی مشاور رئیس مجلس شورای اسلامی، فعال سیاسی و سیاوش حقیقی تهیه کننده سینما و هادی شریفی کارشناس رسانه حضور داشتند که متن آن در ادامه میآید:
** آقای حقیقی در ادوار اخیر انتخابات که قدری ماجراهای برنامههای تلویزیونی و به خصوص مناظرهها پررنگتر شدند ما میبینیم و گهگاهی میشنویم کسانی توانستند اقبال مردم را بدست آورند که نه لزوما به خاطر عملکرد یا برنامه ریزی شان بلکه به خاطر تسلط شان به کلام و قدرت بیان و گفت و گویی که در لحظه ایجاد کردند توانستند اقبال مردم را در مناظرهها بدست آورند و این ربطی به این دوره و آن دوره ندارد و در جناحهای مختلف سیاسی هم بوده است. شما این موضوع را قبول دارید؟
حقیقی: اجازه بدهید من از منظر دیگری شروع کنم. احساسم این است که اگر این فضا برای مردم حاکم میشود و اتفاقی که برای مردم میافتد تا پای دیدن مناظرهها بنشینند چیست؟ چه نوع جذابیتی دارد؟ مردم عوامی که خیلیها اسمش را میبرند حال به عنوان رای خاکستری و ... آیا این فرد آشنایی با بودجه و برنامه دارد؟ نه. حالا اتفاقی که میافتد در اثر یکسری اتفاقاتی است که قبلش شکل میگیرد. ما دو جناح سیاسی داریم که به صورت رسمی کار میکنند و در این دو جناح همه دنبال دوگانه هستند و میخواهند بر اساس این دوگانه به سراغ مردم بروند تا مناظرهها جذاب شود. خب این اتفاقی است که در این سالها افتاده و من واقعا قبولش ندارم. چون اگر رای دادن به برنامه بود خیلی از آقایان رای نمیآوردند. اتفاقا کسانی که برنامه داشتند کسی اقبالی نداشت و میگفتند برنامه اش خوب است و مردم میگفتند رای مان را به کسی دیگر بدهیم که رای مان نسوزد. این اتفاق متاسفانه شکل گرفته است و اینکه ما چه کرده ایم با مردم، برمی گردم به این جمله که متاسفانه مردم ایران با احترام به همه مردم ایران ما از فروشاه سر کوچه مان نظریه اقصادی سیاسی دارد تا متخصصش و اینکه این اقتصاد یک طرف است و سیاسی سمتی دیگر و متاسفانه مردم ما دچار سیاست شدند و مدام خودشان را با فضای سیاسی عجین میکنند. اگر این اتفاق نبود به نظرم فضای دوگانه هم هیچ وقت شکل نمیگرفت و مردم بهتر فکر میکردند و بهتر رای میدادند.
** پس شما موافقید با اینکه مردم بیش از اینکه به برنامهها توجه کنند به بیان و اتفاقاتی که درلحظه در ناظرهها میافتد، توجه میکنند؟
حقیقی: بله.
** آقای رسولی نظر شما درباره این موضوع چیست؟
رسولی: من برخلاف آقای حقیقی نمیخواهم خیلی توپ را در زمین مردم بیندازم. وقتی شما لفظ مردم را به کار میبرید بالاخره این مردم از مردم با سطح سواد سیکل هستند تا دانشمند هستهای بنابراین شما نمیتوانید با لفظ مردم بگویی شما وارد سیاست نشو، چون دانشمند هستهای هستی. بالاخره طبیعتش است و دوست دارد نظر بدهد و وارد مباحث مختلف شود. من این را میگذارم روی حساب اینکه ما در حوزه رسانه مذاق مردم را به یک سمتی بردیم و این بحث قابل بررسی است و اینکه ما عادت دادیم همه موارد را استقلال، پرسپولیسی کنیم. این خودش یک فاکتوری است که میشود درباره اش حرف زد. نکته بعدی اینکه بر خلاف دوستان که روی برنامه زوم میکنند من میگویم کارنامه. برنامه مهم است، اما برنامه، کارنامه است و حتما این را باز میکنیم که برنامه نویسی چیست و سوابق چیست و اساسا نقش رسانه چیست؟ حالا کسی که نه کارنامه دارد و نه برنامه دارد یا اگر کارنامهای دارد که ربطی به ریاست جمهوری ندارد و خودش را کاندیدا میکند و حالا اینکه تائید صلاحیت شود یا نه را نمیگویم. اینکه اصلا در خودش میبیند که برود و کاندیدا شود و آنچه امروز در صف کاندیداها میبینیم همین است و فکر میکنند با یک شعاری این اتفاق برایشان میافتد. چون آقای ایکس و ایگرگ قبلا آمدند و یا با یک شعاری رای آوردند یا روز موجی سوار شدند. خب وقتی ما داریم مذاق مردم را به شعار و موج هدایت میکنیم آنهم در رسانه پس نباید از مردم ایراد بگیریم که چرا مردم وارد حوزه سیاسی میشوند. خب مردم وارد میشوند دیگر و نمیتوانیم که جلوی مردم را بگیریم و آزاد است که حرف بزند. اینکه او چه برداشتی میکند تابع این اضلاعی است که گفتم.
بیشتر بخوانید
** این دوگانه سازی که شما فرمودید یعنی این اتفاقی که شما میفرمائید مردم مقصر نیستند. مقصر چه کسی است؟ رسانهها یا احزاب سیاسی؟
رسولی: من وارد احزاب نمیشوم، چون تلقی ام این است که ما نتوانستیم کارکرد احزاب را نشان دهیم. احزاب ما فصلی است یا نزدیک به انتخابات داغ میشود و خیلی از احزاب ما بعد انتخابات مفقود میشوند یا برخی احزاب دم انتخابات شکل میگیرند و خیلی نباید حزبها را در اینجا مطرح کرد به نظرم کارکردش برای ما نیست.
** نه منظورم تفکرهای سیاسی است به معنای عام.
رسولی: واقعیت این است که نمیشود یک ضلع را مقصر دانست. وقتی ما روشنگری نمیکنیم و در رسانه با مردم حرف نمیزنیم، آدمهایی میآیند که از آب گل آلود ماهی میگیرند و شما نباید در این ماهیگیری به مردم ایراد بگیرید و ما نباید اجازه دهیم آب گل آلود شود. وقتی شما سطح انتخابات را در حد دعوا، شعار و کار خیابانی جلو میبرید، یا بر تکیه بر فضای مجازی عملیات میکنید نتیجه اش این است که مردم تحت تاثیر قرار میگیرند. ما هیچ موقع بدون نگاه به آسیبها وارد این حیطهها نشدیم. به نظرم این ماجرا اضلاع مختلفی دارد و ما نمیتوانیم یک فاکتور خاص را بگوییم و به نظرم قابل تحلیل است. در این بخش که مقصر چه کسی است؟ رسانه را میشود پررنگ دید البته افراد سیاسی کشورمان در آن مقصرند، چون شاید نمیتوانند به درستی تبیین کنند. افراد سیاسی نه مردم.
** آقای حقیقی شما میخواستید نکتهای بگویید.
حقیقی: من مردم را متهم نکردم آقای رسولی، توپ را نندازید سمت من. ما از زاویه رسانه نیامدیم و شما کاملش کردید. رسانه و سیاست مداران.
رسولی: شما که حوزه تان فرهنگی است در این حوزه چه کار کردید؟
حقیقی: مشکلمان همین است که الان حوزه فرهنگ مان هم سیاسی است. شما یک نفر از مدیران فرهنگی کشور را پیدا کنید که در حوزه سیاسی نباشد و در حوزه فرهنگی باشد.
رسولی: وزیر ارشاد آقای صالحی سیاسی نیست.
حقیقی: اتفاقا سابقه آقای صالحی را در مشهد ببینید.
رسولی: ولی خب به نام یک اندیشمند معروف است.
حقیقی: آخه نمیشود این سمتی گفت.
رسولی: نه گفتید مثال بزن، گفتم.
حقیقی: عرضم خدمت شما این است که درست است سیاسیون باعث شدند که مردم اینگونه باشند. اما در حوزه فرهنگ واقعا این فرهنگ سازی نیست و برنامه را مردم متوجه نمیشوند، اما اکثریت میگویم که بخواهند تجزیه و تحلیل کنند این بودجه درست است و این راهکار درست است یا نه. برخی اوقات ما در این انتخاباتها مردم را حذف میکنیم و جایگاه مردم را در همین دعواها میبینیم. ما مردم را بکشیم کف خیابان و برای ما رای جمع کنند. درست است هر یک رای برای یک نفر مردم است برای همین ارزش هر رای زمانی مشخص میشود که ما میگوییم ۵۰ درصد به علاوه یک رای تو را رئیس جمهور میکند.
این یعنی همان مردم یعنی همان اتفاقی که وجود دارد. سیاسیون مردم را وسط این گود آوردند و مردم را سیاسی کردند. یعنی اصل ماجرا همان حرفی است که آقای رسولی هم گفت و آنجایی که گفتم نکته دارم میخواستم بگویم شنونده عزیزی که دارد برنامه را میشنود فکر نکند من میگویم مردم مقصر هستند. جریان سیاسی و رسانه کاری با تو میکند که مجبوری بروی کف خیابان برای کسی که فکر میکنی اصلح است و به او رای دهی. در صورتیکه نه سابقه اش را میدانی و نه کارکردش را و هیچکدام از اینها برایت مهم نیست. فقط میگویی جریانی که راه افتاده بین این وری و آن وری به یکی رای میدهیم.
** همه چیز را استقلالی پرسپولیسی ببینیم.
حقیقی: بله، چون آنها استدلالی هم دارند میگویند تا استقلال قوی نباشد پرسپولیس تنهایی خوب نیست.
** آقای شریفی شما نظرتان درباره ماجرای نسبت رسانهها با احزاب سیاسی در ساختن افکار عمومی در موضوع مناظره ها؟
شریفی: مردم رکن اصلی سیاست و انتخابات ما هستند و انتخابات یکی از مهم ترین، بارزترین و قابل اندازه گیریترین وسیلهای است که ما میتوانیم میزان مشارکت مردم را در تحولات سیاسی جامعه خودمان یا هر کشور دیگری بسنجیم. برای مثال وقتی میگوییم مشارکت ۶۰ درصد بود داریم یک اندازه گیری خیلی دقیقی از سیاسی بودن یک جامعه میکنیم که چقدر نسبت به سیاست، حکومت و سرنوشت سیاسی شان حساسیت دارند. پس میتوان گفت مردم مهمترین رکن در این قضیه هستند. اما اینکه آیا در مناظرهها چگونه رفتار میشود یک بحث دیگر است. اینکه غلبه در مناظرات با چه کسی باشد چیز بدی نیست یعنی فن بیان یک نفر و اینکه یک نفر سر یک میز بنشیند و با افراد هم ارز خودش بتواند چالش و گفتگو کند و بتواند حق خودش را بگیرد بدون تعارف یکی از مهمترین مسائلی است که یک سیاست مدار باید داشته باشد.
** آن هم برای کسی که میخواهد رئیس جمور باشد.
شریفی: بله دقیقا همین است. اما این سیاست مداران ما چگونه دارند عمل میکنند؟ قشر سیاست مدار ما قشر به اصطلاح نخبه جامعه ما (آن چند نفری که کاندیدای ریاست جمهوری میشوند) هستند و افرادی هستند که سالها در مناسب مهم کشوری بودند و تحصیلات خیلی بالایی دارند. نماینده نخبهترین قشر جامعه ما هستند که میآیند و در آنجا مینشینند. وقتی اینها یک سری مسائل را در مناظرهها رعایت نمیکنند نباید از مردم توقع داشته باشیم که چرا اینکه دکتر است و ۴۰ سال سابقه مدیریت کلان در کشور دارد اینطور عمل میکند، حالا تو بیا و از این خیلی دقیقتر عمل کن.
** یعنی وقتی میبیند نخبگان اینطوری در رسانه برخورد میکنند.
شریفی: بله. ارتباط مستقیم با نخبگان دارد. اگر مناظرههای ما مشکلی دارد تقصیر مردم نیست تقصیر نخبگان سیاسی ما است حالا ما باید هم فهم سیاسی مردم را بالا ببریم و هم به مردم بهتر نشان دهیم و معیارهای بهتری را هم در نظر بگیریم. دو قطبیهای سیاسی که آقای رسولی گفتند استقلال و پرسپولیس انجام دادند یکی از ترفندهای نخبگان و احزاب سیاسی است و از این استفاده کنند و برای خودشان رای جمع کنند. نمیشود به مردم ایراد گرفت که حالا حزب مورد قبول تو نشسته و صحبت میکند، چرا تو از او حمایت میکنی؟ اما باید این را بهبود ببخشیم هم در نخبگان سیاسی و هم در مردم از هر دو جهت.
**آخه آقای رسولی بعضیها میگویند صداوسیما و رسانهها برنامههای مناظره طور را حذف کنند. چونکه باعث میشود طرفین روی هم خنجر بکشند و طوری ناشایست حرف بزنند. میخواهم بدانم نظر شما هم همین است؟ یعنی شما دراین موضوع توپ را بیشتر در زمین چه کسی میبینید؟ قبل از اینکه برسیم به اینکه اولویتها برای انتخاب نامزد چیست میخواهم این قسمت را جمع بندی کنم. الان صحبتی که شد دو سه عامل شمرده شد از طرف دوستان و میخواهم بدانم شما قائل به این موضوع که عرض کردم هستید یا نه؟
رسولی: حتما مخالفم دلیلش این است که وقتی شما رسانه رسمی تان را محافظه کار کنید و یا حذف کنید، طبیعتا به رسانه غیر رسمی بار بیشتری میدهید. شما صداوسیما را میخواهید از این پروسه حذف کنید، الان با حضور فضای مجازی و شبکههای اجتماعی این بستر در آنجا شکل میگیرد. به نظرم عقل رسانهای برای هر حاکمیتی این است که رسانه رسمی اش را بستری کند که زمین بازی در رسانه رسمی خود حاکمیت تعریف شود. اتفاقا باید کمی از محافظه کاری عبور کنیم و اجازه دهیم بازی در رسانه رسمی شکل بگیرد و مردم را با دست خودمان هُل ندهیم در شبکه اجتماعی و بعدش بگوییم این شبکه اجتماعی آمریکایی است.
** البته هر چه ما در لایه طراحی تامل کنیم، وقتی کسی پشت میکروفون مینشیند که به یک شکلی با سایر رقبا و نامزدها برخورد میکند.
رسولی: طبیعی است و یکسری مسائل اجتناب ناپذیر است و بالاخره عالم سیاست و مناظره است و شما در همه دنیا وقتی مناظره اتفاق میافتد مگر کسی، کسی را کنترل میکند؟ این مهم است که شما اجازه دهید حرف زده شود، اما حقی زائل نشود.
** موضوعی که شما در صحبت هایتان اشاره کردید این بود که مردم با کدام سنجه و کدام ارزشی رای خودشان را انتخاب کنند و خودتان اشاره کردید به اینکه کارنامه یک طرف ماجرا است و برنامه یک طرف دیگر. دراین باره توضیحی میفرمائید که کاملا منظورتان را متوجه شویم.
رسولی: الان بالاخره همه دنبال این هستند که این فضای منطقی را جا بیندازند که برویم به سمت برنامه و کارنامه. وزنههای این دو با هم متفاوت است. به نظر من حتما اولویت با کارنامه است نه برنامه. برنامه مهم است و شما حتما باید برنامه داشته باشی حتما باید برنامه نویسی کنی، اما اگر کارنامه نداشته باشی اساسا شما هزار صفحه برنامه بنویس، شما باید کارنامهای داشته باشی که بتوانی برنامه را اجرا کنی. یک نفر دارد میگوید کارنامه را دارم و برنامه اش را هم دارم. ما الان مواجهیم با کاندیداهایی که در فضای مجازی برای خودشان تابلو و برند درست میکنند و دارای کارنامه نیستند و یک جاهایی دارای برنامه هم نیستند، اما نمایش را خوب بلدند و خوب نمایش میدهند. ما از الان تا انتخابات فرصتی داریم که بیاییم و تبیین کنیم که برنامه و کارنامه هر کدام جایگاهش کجا است. از نظر من به عنوان یک فرد میگویم حتما سوابق مهم است کارنامه مهم است و اولویت بعدی برنامه است. برای مثال به عنوان کاندیدای نوعی میگویم من برنامه دارم و میخواهم به هر ایرانی ماهی دو میلیون تومان پول دهم، حق شما است و برای این کار برنامه ریزی دارم. در سطح اشتغال میخواهم اینقدر اشتغال ایجاد کنم و حرف میزنم و حرفم قشنگ است و رای آور است و مردم خوششان میآید. اما من با چه کارنامهای این حرف را میزنم؟ اولین سوال این است که تو با چه کارنامهای مدعی هستی که میتوانی این کارها را انجام دهی؟ برای همین میگویم کارنامه مهم است و بعد برسیم به اینکه کارنامه چطور شکل گرفته و شمایی که کاندیدا شدی با چه اعتماد به نفسی نسبت به کارنامه ات فکر میکنی که میتوانی این کشور را با مشکلات ریز و درشت اش و با همه خوبیهایی که دارد، اما نقصهایی که الان وجود دارد، بتوانی به وضعیت اصلاحی برسانی.
** آقای حقیقی شما نظرتان درباره این ماجرا چیست؟ کارنامه یا برنامه؟
حقیقی: من هم نظرم با آقای رسولی، اما یک نکته ای. کارنامه را چه کسی مشخص میکند؟ آن فردی که میخواهد رای دهد. قبلترش بیاییم و ادعای آقایون کلمه رجل سیاسی است و این کلمه را شورای نگهبان مشخص میکند پس از نظر شورای نگهبان میگوید این کارنامه دارد. پس یک پروسه را آنها گذراندند پس یک کارنامهای اینها دارند و چقدر قوی بودن این کارنامه مهم است که آیا میتواند آن برنامه را اجرا کند یا نه؟ نظر آقای رسولی هم همین است. یعنی اگر این اصل را واقعا کسی در نظر بگیرد به نظر من هم اتفاق خوبی خواهد افتاد، چون آن برنامه را یک آدمی باید اجرایش کند و اگر بهترین برنامه را هم داشته باشد و بگوید این برنامه توسعه اقتصادی را گذاشتم جلوی آقایان متخصص و آنها هم گفتند خیلی هم عالی است و تراز ما هم مثبت میشود و تمام. اما اگر توانایی اجرایش را نداشته باشد که توانایی بر اساس کارنامه و عقبه اش است که چقدر قوی بوده است به نظرم همین است. اما نکته من اینجا به غیر از این ماجراها این است که امیدوارم این فضای رسانهای که همیشه بوده و حاکم بوده، حالا یک زمانی در دوره قبل بحث تلگرام را مطرح کردند و الان هم فضای جدیدی دارد بوجود میآید، امیدوارم بار این فضای مجازی و تبلیغات این شکلی مردم را معطوف نکند به یک سمت و سویی که باز دوباره کارنامه را فراموش کنند و به داستانهای دیگر بچسبند.
** آقای شریفی شما نکتهای در این باره دارید؟
شریفی: قرآن میفرماید به بندگان بشارت بده آنهایی که قولهای مختلف را میشنوند و بهترین را انتخاب میکنند اینکه ما قولهای مختلف را بشنویم خیلی مهم است. این بصیرت را هم باید در مردم ایجاد کنیم که بهترین را انتخاب کنند ضمن اینکه اگر مناظراتی هست به جای گفتن بگم بگم و افشاگری، تمرکزش را بگذاریم روی نکاتی که دوستان گفتند و برنامه تان چیست؟ سر برنامهها مناظره کنند. سابقه تان چیست؟ ببینید مثلا شورای نگهبان رجل سیاسی را مشخص میکند. مثلا پنج نفر و ده نفر یا بیشتر و مدیر و مدبر بودن را مشخص میکند. اما اینکه چقدر این شاخصه در طرف هست دیگر در حین انتخابات و نکاتی که گفته میشود باید انتخاب شود و بهترین جایش میتواند مناظرات باشد اگر به صورت صحیح انجام شود.
** آقای رسولی شما نکتهای را فرمودید درباره اولویت کارنامه بر برنامه. اما نکتهای که در سالهای اخیر در انتخابات مختلف هر چند که در ریاست جمهوری بیشتر دیده میشود، این است که گاهی حرفها و ادعاهایی مطرح میشود در فضاهای مختلف که از دور به نظر میرسد که خیلی غیرمنطقی است. برای مثال در دو سه انتخابات دیدیم که میگویند اگر فلانی رای بیاورد میخواهد در پیاده رو دیوار بکشد و در کلاس دانشگاه دختر و پسر را از هم جدا کند و خب منطقی به نظر نمیرسد و کدام عقل سلیمی میپذیرد که در پیاده رو دیوار بکشد؟ اما خب گاهی اوقات برخیها قائل به این هستند که حتی همین مدل برخوردهای رسانهای در رسانه تاثیر میگذارد. چرا چنین اتفاقهایی میافتد و برخی از این شعارها را اقشاری از مردم باور میکنند؟
رسولی: هرچقدر که از موضع کارنامه و برنامه فاصله میگیرید و بیشتر وارد قسمت هیجانی میشوید باید آماده باشید که عملیات روانی سنگینتر شود و آدمهایی که رسانه دارند پررنگتر شود و آدمهایی که میتوانند در این زمین بازی کنند القائات شان را به فضای مجازی فشار بیاورند و نباید هم خیلی انتظار داشته باشید آدمهای دیگر باور نکنند. یعنی مردم باور میکنند. ممکن است تحت فشارهای اقتصادی هستند و شاید مشکلات مختلفی دارند و ما قبل از این باید برنامه ریزی کنیم که اولویت را تشخیص دهیم و الان روی کارنامه کار کنیم. اینکه من میگویم حتما کارنامه کاندیدا به برنامه اش اولویت دارد به این خاطر است که از برنامه اش میشود عملیات روانی کرد. همان که میگوید این میزان پول میدهم اگر به من رای دهید، میگوید یکی از برنامههای من توسعه اقتصادی است و این کارها را میکنم و پول میدهم و بعد آن فضا را ایجاد میکند و شمایی که بر مدار عقلانیت پیش میروی و این ادعا را نمیکنی ضربه میخوری؛ بنابراین میگویم باید مذاق مردم را به این سمت برد که آدمی که دارد ادعا میکند ببینیم در کارنامه اش چه وجود دارد؟ الان وارد بحث شورای نگهبان و رجل نمیشوم بلکه میگویم من نوعی میخواهم کاندیدای ریاست جمهوری شوم و نمیتوانم که کارنامه بسازم و در کارنامه من آیا اصلا فاکتورهایی وجود دارد که میتوانم این بار را به دوش بکشم؟ بالاخره کسی که کاندیدای ریاست جمهوری میشود اداره یا سازمانی در حوزه منابع انسانی بودجه و بین الملل تجربه دارد؟ حتما نباید یک کاندیدا در همه حوزهها متخصص باشد، اما لااقل باید اندک تجربهای اندک کاری در برخی اصول داشته باشد و در کارنامه اش این را ببینیم و بعد میگوییم ایشان در این حوزهها کار کرده و اطلاعات و تجربه دارد و در این حوزهها هم متخصص است و این آدم میتواند در حوزه منابع انسانی از آدمهای متخصص استفاده کند و ما الان خلا مان همین است. ما روی حوزه کارنامه و برنامه دقت نمیکنیم و مطالبه نمیکنیم و این مزاح را به فضای مجازی عودت میدهیم. خب حقمان است دیگر و آدمها روی این موج سوار میشوند و قصه دیوار کشی پیاده روها بوجود میآید و آدمها به سمتی میروند که فکر میکنند عملیات روانی نکند بشود و بعد از ۴ سال پشیمان میشوی و همین سرخورده ات میکند و این پشیمانی فایدهای ندارد و ریشه آن در پایین آمدن مشارکت است. اتفاقا امروز کسانی باید درباره مشارکت توضیح دهند که آن موقع که سر کار آمدند با مشارکت آمدند و اگر امروز مشارکت مورد هجمه قرار میگیرد نتیجه عملکرد آنها است و اونها باید بگویند چرا این آقا و آن آقا نیامده و شما میخواهید به مشارکت لطمه وارد کنید.
شما با کیفیت کار و ضعف کارتان کاری کردید که مشارکت آمده پایین و شما باید جواب بدهید. میخواهم بگویم این یک پازل است و اگر این پازل را درست نچینی و سرش را پایین بگذاری به جای دُمش و برعکس پازل ساخته نمیشود و بعد از مدتی هم عصبی میشوی و کلا میزنی زیر پازل.
** این یعنی کم شدن مشارکت؟
رسولی: بله، برخی دوستان به همین شیوه عمل میکنند و میخواهند فضایی ایجاد کنند و نه برنامه دارند و نه کارنامه و بعد میخواهند زیر میز هم بزنند. مگر میشود زیر میز بزنید؟ این میز را خودتان درست کردید و خودتان پشت این میز نشستید و خودتان پشت این میز رشد کردید و نمیتوانید زیر میز بزنید! کارنامه دارید برنامه دارید خب بسم الله بیا و برنامه و کارنامه ات را رو کن و در این مسیر حرکت کن. البته رسانه موثر است و فکر میکنم برای من که هم کار رسانهای و هم کار سیاسی کردم رسانه اولویت جدی دارد . اگر ما بستر را فراهم نکنیم و محدودیت ایجاد کنیم و با محافظه کاری بیش از اندازه بخواهیم این فضا را محدود کنیم باید آماده باشیم تا چک محکمی در فضای مجازی بخوریم.
** آقای حقیقی شما نظرتان چیست درباره اینکه نزاعهای سیاسی و انتخاباتی گاهی به حاشیه رانده میشود و چقدر از متن فاصله میگیرد؟
حقیقی: به نظرم این فاصله به شدت زیاد است یعنی از سال ۸۸ به خاطر کنترل نشدن فضای رسانه این اتفاق افتاد و همینطور شکل گرفت و ۹۲ یک سبک و ۹۶ هم دیدیم که داستان دیوار کشی و ... من فکر میکنم اگر رسانه ملی ما بتواند کاملا بستری را فراهم کند از همه صداها قبل از خود کاندیداها یک همچین شکلی اتفاقی نمیافتد. اگر زودتر از این برنامههایی برای آگاه سازی باشد و حتی مناظره آقایونی که شکل بگیرد اعم از نماینده هایشان یا افرادی که با آنها همسو هستند، اگر این اتفاق باشد زهر روزهای آخر را میگیرد یعنی زهر روزهای آخر میشود مناظره مستقیمی که تلویزیون پخش میکند و این اتفاق میافتد که آن کاندیدا حرف هایش توسط دوستان و همکارانش زده شده و کمی میشود فضا را کنترل کرد.
** یعنی از هیاهو دور میشویم؟
حقیقی: انتخاب بدون هیاهو که مزه نمیدهد.
** نه از کلمه هیاهو به معنی منفی استفاده میکنم وگرنه اگر هیجان انتخاباتی نباشد که انتخابات شکل نمیگیرد.
رسولی: شما وقتی این بحث را میکنید بروید به حوزه سینما و آسیبی که ما در این بخش داریم سلبریتیها هستند. آقای حقیقی وقتی این بحث را میکنید بروید به حوزه سینما و آسیبی که در این حوزه هست سلبریتیها هستند. چجوری این مطلب جا بیفتد که سلبریتیها دقیقه ۹۰ نیایند و به واسطه شهرتی که در سینما بدست آوردند تبلیغ کنند.
** آقای رسولی سوالی که قبلش وجود دارد این است که آیا اینکه سلبریتیها در این باره ورود پیدا میکنند اساسا بد است یا خوب؟
رسولی: باید ببینیم تا الان خوب بوده یا بد بوده.
** نه در سطح جهانی اش را میگویم.
حقیقی: از کجایش شروع کنیم و از کجایش بگوییم؟
** اساسا اینکه سلبریتیها اظهار نظر سیاسی میکنند بد است؟ چون که بعضیها مخالفند.
حقیقی: بحث اینکه اگر سوادش را داشته باشند چرا که نه. یعنی سوادی که تشخیص دهد این آدم کارنامه خوبی دارد و برنامه خوبی دارد.
رسولی: ببین آقای حقیقی شما را انداختم در حوزه کاری تان و الان علیه سینماییها حرف میزنید.
حقیقی: به نظر من تا خرداد ۱۴۰۰ به خاطر اتفاقی که در انتخابات ۹۶ رخ داد هرچه سلبریتیها بگویند هیچ کس حرفشان را گوش نمیکند.
رسولی: صراحت آقای حقیقی ستودنی است.
** یعنی میگویید اعتبار سلبریتیها خیلی شکسته است
حقیقی: اعتبار آنها تمام شده و هرچه مردم بدبختی کشیدند از آدمهای این تیپی بود. طرف به من زنگ زده میگوید دیدی فلانی هم از فلانی حمایت کرد؟ میگم که نه آقا اصلا به شخصیت ش نمیخورد و موضع سیاسی ندارد و این بنده خدا یکگوشهای کارش را میکند و آدم درجه یکی است و بعد میری خبرش را میخوانی و تعجب میکنی که او چرا حرف زده. بعد که از او میپرسی چرا حرف زدی میگوید پشت این ایستادم که دیوار در پیاده روها کشیده نشود. بعد میگویم تو آدم روبرویت را میشناسی؟ اصلا نظام جمهوری اسلامی ایران این اجازه را به این آدم میدهد که بعد از رئیس جمهور شدن بخواهد چنین کاری بکند. عقل هم خوب چیزی است.
** آقای رسولی چه میشود که بعضیها بدون کارنامه و برنامه و با علم به اینکه به احتمال بالا شورای نگهبان هم ردشان میکند، اما احساس تکلیف میکنند و این ماجرای جدیدی است که در دو سه دوره اخیر بوده است و شعار انتخاباتی و ...
رسولی: ما که اسم نمیآوریم بلکه درباره موضوع به صورت کلی صحبت میکنیم و اگر کسی به خودش گرفت گرفته، اما واقعیت این است که در دستههای مختلف هستند و افرادی که کارنامه و برنامه ندارند هم میآیند. اینها یا میخواهند در مقطعی مطرح شوند یا در مقطعی مردم آنها را میشناسند. یعنی او انگیزه شهرت و معروفیت دارد و میخواهد شهرت پیدا کند. برخیها یک پله بالاترند و از شهرت میگذرند و دنبال قدرت هستند. پتانسیلی دارند که شناخته شده هستند، اما میدانند رای نمیآورند. اما میآیند و فضایی ایجاد میکنند، اینها دنبال این هستند که در پایان بگویند ما این پتانسیل را داریم و به سمت کاندیدایی که فکر میکنند رای میآودند رفته تا سهمی از قدرت بگیرند وزیر شوند
و معاون و ... شوند. انگیزههای مختلفی دارند افرادی که خودشان ایمان دارند به اینکه صلاحیت این کار را ندارند، اما واردش میشوند. به نظرم دوران ماه عسل شان خیلی کوتاه است. اما آنچه میماند این است که الان و در این دوره زمانه افراد مختلف آنها را به سخره خواهند گرفت که فلانی چی در خودت دیدی که با وضع اقتصادی کشور میتوانی مشکلات را حل کنی. ما باید جامعه را به این سمت ببریم.
** البته نکتهای هم آقای حقیقی هست و شما نظرتان را درباره این موضوع بفرمائید. رهبر معظم انقلاب در فرمایشات نوروزی که داشتند این بود که تاکید عجیبی روی ضد فساد بودن داشتند و فرمودند هر فردی که قرار است رئیس جمهور بعدی ایران باشد کسی باشد که ضد فساد باشد. یعنی آنهم ناظر بر آن ماجرایی است که آقای رسولی گفتند و یعنی بحث اقتصادی بیشتر نزدیک است.
رسولی: البته من نکتهای بگویم. در همین حوزه فساد ستیزی و فساد باز با آسیب مواجهیم. همان آسیبی که در حوزه سیاسی هم با آن مواجهیم. بالاخره این کشور حوزه قضائی دارد و در فضای مجازی میگویند فلان آقا فاسد است خب باید بتوانیم این فساد را اثبات کنیم. یعنی اگر میگوییم طرف فاسد نباشد باید دلیلی داشته باشیم. اما الان فضای مجازی یک جوری سوار میشود و برچسبی روی فردی میچسباند و میگوید فلان وام را گرفته و فلان زمین را گرفته و بعد از اینکه شما تهش را در میآوری میبینی نه محکومیت قضائی اتفاق افتاده و نه اساسا هیچ پرونده قضائی برای او وجود ندارد. میخواهم بگویم ما در حوزههای مختلف مثل فساد، عدالت خواهی، سیاسی، مسائل آرمانی مثل جوان گرایی حتما باید خط تعادل را رعایت کنیم و در کنار آن باید به سمتی رویم که با سند حرف بزنیم.
رهبر معظم انقلاب در کنار این موضوع، موضوع جوان گرایی را هم مطرح کرد. دوستان میروند و فقط سن شان را در نظر میگیرند و آنقدر روی جوان گرایی در فضای مجازی عملیات میکنند. فکر میکنم باید در حوزههای مختلف باید بتوانیم درستی مطلب را تبیین کنیم و بگوییم فساد یعنی چی؟ آدمی که فاسد است یعنی چی؟ آدمی که عدالت خواه است یعنی چی؟ جوان گرایی یعنی چی؟ آخرین مطلب رهبر معظم انقلاب درباره جوان گرایی چیست؟ نگفتند رئیس جمهور جوان باشد بلکه گفتند رئیس جمهوری که بتواند از جوانها در دولتش استفاده کند و جوانها در این دولت حضور پررنگی داشته باشند.
** آقای شریفی نظر شما در این باره چیست؟
شریفی: این عوامل مختلفی دارد و دوستان فرمودند که میتواند خودنمایی و کسب قدرت باشد. یکی میداند که تائید صلاحیت نمیشود، اما میآید عرض اندام و خودنمایی میکند تا خودش را مطرح کند و بگوید من هم هستم و اگر شما رئیس جمهور شدید برای پستهای آینده تان من را در نظر بگیرید که این اتفاق هم متاسفانه زیاد میافتد. اتفاقهایی که در دو دهه اخیر افتاده است توهم است و طرف میرود و به قول آقای رسولی چکشی جایی میزند و در این توهم میرود که من میتوانم رئیس جمهور شوم و اصلا حد و اندازهها را نمیداند و شاکلهها را نمیداند و بودجه نمیداند چیست؟
** اما اطرافیانش به او میگویند تو شایستگی رئیس جمهوری را داری.
شریفی:بله.
حقیقی: آنقدر اطرافیانشان میگویند که طرف فکر میکند اگر کاندیدا نشود مملکت از دست رفته است.
** ساده بگوییم خیلی وقتها همان بادمجان دورقاب چینی است.
شریفی: بله مجیز گوییها و یک سری خودشان در توهم هستند و یکسری هم از کنار آنها میخواهند خودشان را بزرگ کنند و میروند و هُل میدهند.
حقیقی: الان هم یک چیزی راه افتاده میگویند برنامه همان موضوعی که اول صحبتها گفتیم. گفتم اگر مردم م یخواستند به برنامه رای دهند یک بنده خدایی در سال ۸۸ رئیس جمهور شده بود و یک اتفاق دیگری نمیافتاد و در ۹۲ همینطور و بقیه ماجرا. اما همان تعداد آدمهایی که قبلش ثبت نام کردند و از خروجی شورای نگهبان یک تعدادی آمدند بیرون و در همه ایام اگر نگاه کنیم، چه سری چه دمی عجب پایی است که نمایندهها سهم را بخواهند.
** خدا رحمت کند شهید بهشتی را و جمله معروفشان را که گفتند ما تشنگان خدمتیم نه شیفتگان قدرت. خیلی وقتها کسانی که این حرف را تکرار میکنند دقیقا خلاف آن هستند و دقیقا تشنه قدرت میشوند.
شریفی: در بحث برنامههایی که دوستان گفتند طرف قولهایی را میدهد و بالاخره نماینده یک جریان سیاسی است. همانطور که آقای رسولی گفتند انقدر تومان به حسابتان میریزیم و واقعا این تقصیر مردم نیست. یک ناظر انتخاباتی باید باشد یا شورای نگهبان یا بعدش قوه قضائیه. الان آقای رئیسی در قوه قضائیه بحث ترک فعل را مطرح کرده که اگر کاری باید انجام میدادید و ندادید الان یقه مدیر را میگیریم. این هم باید در ریاست جمهوری باید لحاظ شود که کسی که میآید و شعار میدهد که این کار را میکنم و آن کار را میکنم و دوره اش که شروع میشود میگوید دستم را بستند! یعنی چی دستم را بستند؟ تو این همه قول دادی و اینهمه ضرر و زیان به کشور زدی بیا و به لحاظ قضائی پاسخ گو باش. اگر ما فیلتری این شکلی قرار دهیم دیگر هر فردی نمیآید و برای خودش شعار دهد و یکسری برنامههایی بدهد که نمیتواند اجرا کند. نکته دیگری که خیلی مهم است بی تقوایی افراد است یعنی اگر این عزیزانی که میخواهند مسئول شوند میدانستند چقدر سخت است مسئول شدن و چقدر حساب کشیدن دارد. بالاخره ما دینی داریم و بر مبنای دین مان داریم صحبت میکنیم و جمهوری اسلامی داریم و اینجا آمریکا نیست هرچند در آمریکا هم خیلیها به قیامت معتقدند. ما دین و قیامتی داریم و من این همه دارم وعده میدهم و اینهمه آدم را دنبال خودم میکشم و بعد آخر سر یکی میزنم زیر همه وعدهها و به هیچ کدام هم عمل نمیکنم و بعد میگویم دستم را بستند و کلی هم ضرر به کشور وارد میکنم. الان هر کدام از آقایون رئیس جمهور این چند دوره را بررسی کنیم هزاران میلیارد تومان یا صدها هزار میلیارد تومان به مرکز پژوهشها خسارت زده است. سال گذشته یکی از وزرا صدها هزار میلیارد تومان فقط خسارت زده به لحاظ مالی به این کشور به خاطر سوء مدیریتهایی که داشته است و اینها هم به لحاظ قوه قضائیه و پیگیری فعلی و هم به لحاظ اخروی اینها مسئولند و این را در نظر نمیگیرند.
منبع:فارس
انتهای پیام/