به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، مهرماه سال ۱۳۳۵ بود که صهیونیستها، هشت سال بعد از تشکیل دولت جعلی اسرائیل، به روستای «کفر قاسم» حمله کردند؛ آنها تمام کشاورزانی را که در حال بازگشت از مزارع بودند، از دم تیغ گذراندند؛ حدود ۴۰ کودک بیگناه هم، بخشی از این کشتار وحشیانه بودند.
صهیونیستها در حالی که کف بر دهان داشتند، فریاد میزدند: «بیعاطفه باش تا خدا تو را رحمت کند!» این شعار آنها برای قتلعام مردم بیدفاع و کودکان معصوم بود. به فاصله چندماه بعد از کشتار وحشیانه «کفر قاسم»، «خانیونس»، جایی در نوار غزه، شاهد حمله مغولوار صهیونیستها شد؛ آنها باز هم شعار قبلی را تکرار میکردند و با همین شعار، ۸۰۰ فلسطینی را به فجیعترین شکلممکن بهشهادت رساندند؛ تعدادی را زنده نگه داشتند، گوش و بینی آنها را بریدند و گفتند: به روستاهای بعدی بروید و بگویید اگر فرار نکنید، وضع همین است!
در تاریخ بشر، چنین وحشیگری افسارگسیختهای کمنظیر است. آمریکا و اروپا در حالی صهیونیستها را صاحب رویکرد دموکراتیک میدانند و از آن حمایت میکنند که دست آنها تا مرفق به خون صدها هزار فلسطینی آغشتهاست. این جنایتها، در «عیترون»، «بنت جُبیل»، «اوزاعی»، «راشیا»، «عدلون»، «عباسیه»، «صبرا و شتیلا»، «برج الشمالی»، «عیون قاره»، «الخلیل»، «قانا»، «بیتالمقدس» و دهها منطقه دیگر در فلسطین اشغالی و جنوب لبنان تکرار شدهاست.
بیشتر بخوانید
فرزند نامشروع دولت فخیمه بریتانیا
ایجاد دولت جعلی صهیونیستی و اشغال قدس شریف، رویکردی بود که نخستینبار بریتانیا از آن حمایت کرد؛ نوامبر ۱۹۱۷/آبان ۱۲۹۶ بود که آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه وقت انگلیس، در نامهای به روچیلد، سرمایهدار یهودی و صهیونیست انگلیسی، وعده داد که از ایجاد دولت جعلی صهیونیستی حمایت میکند؛ صهیونیستها از سال ۱۸۹۵ م/۱۲۷۴ ش و پس از برگزاری کنفرانسی در شهر بالِ سوئیس، به دنبال چنین کاری بودند. تئودور هرتصل، بانی تفکر صهیونیسم، کار خود را یک اقدام استعماری میدانست. او در نامهای به سیسیل رودز، استعمارگر معروف بریتانیایی در آفریقا، خواستار ارائه راهکارهایی برای موفقیتش در طرح ایجاد بهاصطلاح کشور یهودی شدهبود؛ هرتصل بیمحابا به رودز نوشت: «لابد میپرسید چرا من طرح و برنامه خودم را برای شما فرستادهام؟ دلیلش معلوم است! این طرح یک طرح کاملاً استعماری است.»
در عمل نیز، رفتار صهیونیستها با ساکنان اصلی و قانونی فلسطین تا امروز، همان رفتاری است که استعمارگران در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی با مردم سرزمینهای استعمارشده داشتند؛ قتل، غارت، هتک حرمت و تجاوز. صهیونیستها، پس از جنگ جهانی اول و آغاز قیمومت انگلیس بر فلسطین و حکومت هربرت ساموئل، دیپلمات یهودی – صهیونیست بریتانیایی بر این منطقه، برنامههای استعماری را شروع کردند؛ جوخههای ترور صهیونیستی به راه افتاد و کشتار فلسطینیها آغاز شد.
با این حال، این اقدامات بیپاسخ نماند؛ در واقع، نخستین دفاعها در برابر صهیونیستها، همان زمان و با همت مردانی مانند عزالدین قسام شکل گرفت؛ اما بریتانیا تمام این مقاومتها را به ضرب سلاح و کشتار، سرکوب کرد. اوضاع نابسامان جهان اسلام نیز، مزید بر علت شد.
به عنوان نمونه، نماینده ایران در شامات و فلسطین، عینالملک هویدا، یک بهائی دوآتشه بود که رؤسای فرقهاش ارتباطات تنگاتنگی با صهیونیستها داشتند؛ او نقش مهمی در کاهش اهمیت مسئله فلسطین در سیاست خارجی ایران و همچنین اطلاعرسانی درباره این مسئله، به مردم مسلمان کشورمان داشت. نقاط دیگر جهان اسلام هم، گرفتار استعمار و آشوب بود و به این ترتیب، صهیونیستها توانستند با سوءاستفاده از این موقعیت، نفوذ و قدرت خود را در سرزمینهای اشغالی گسترش دهند.
یک قرن چپاول و غارت
اگر آغاز فعالیت تجاوزکارانه صهیونیستها را در اشغال اراضی فلسطین، سال ۱۹۱۷ م/۱۲۹۶ ش بدانیم، آنها حدود ۱۰۴ سال است که به تجاوزگری و جنگافروزی در اراضی اشغالی و خاورمیانه مشغول هستند. این یک اشتباه تاریخی است اگر بخواهیم آغاز رشد این غده سرطانی را ۱۴ می ۱۹۴۸/۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۷ بدانیم. آنها یک قرن است که، چون بلایی شیطانی بر سر همه ساکنان این منطقه فرود آمدهاند؛ میگویم همه، چون در قاموس آنها، مسلمان، مسیحی یا حتی یهودی فرقی ندارد؛ هر کسی در برابر خواست آنها مخالفت کند، باید بمیرد! رژیم جعلی اسرائیل، طی دوران پس از اعلام موجودیت، پیوسته و بدون وقفه با تمام همسایگانش در جنگ بودهاست و همزمان، فلسطینیها را در سرزمینهای اشغالی چنان تحت فشار و شکنجه قرار میدهد تا ناچار به ترک سرزمین خود شوند.
مصیبت آوارگانی که به صورت رسمی، از ۷۴ سال قبل در جنوب لبنان و کشورهای همسایه به سر میبرند، غمی جانکاه است که تا محو رژیم صهیونیستی و بازگشت آوارگان فلسطینی، بر دل هر مسلمان و آزادهای سنگینی میکند. واقعیت این است که بقای رژیم کودککُش صهیونیست، جز در همین پراکندن تخم نفرت، قتلعام و وحشیگری نیست؛ آنها دست پیش میگیرند که پس نیفتند!
صهیونیستها طی این مدت طولانی، از کمکهای گسترده غرب و بهویژه آمریکا برخوردار بودهاند. بین سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۹۰، ایالات متحده حدود ۶۰ بار از حق وتوی خود در شورای امنیت، به نفع اسرائیل استفاده کردهاست. آیپک، لابی قدرتمند صهیونیستها در آمریکا، بخش مهمی از سیاستهای دولت این کشور را در قبال رژیم صهیونیستی مدیریت میکند؛ آنها هر ساله، افزون بر کمکهای نقدی خود، کاخ سفید را وامیدارند تا وامهای بلاعوض متعددی را به تلآویو پرداخت کند.
با این حال، روند بیداری اسلامی، طی سالهای اخیر، به تاریخ معنا و مفهوم تازهای دادهاست؛ گویی با اتحاد و مقاومت، وعده نصرتالهی نزدیک است و به رغم همه اتفاقات ناگوار سالهای اخیر، نهال بارور مقاومت همه معادلاتی را که صهیونیستها آرایش دادهبودند، بر هم میزند.
منبع:روزنامه خراسان
انتهای پیام/