علی رحیمی پژوهشگر موسسه تحقیقات جمعیت کشور در گفت و گو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره جمعیت ایران گفت: جمعیت ایران از زوایای مختلف جمعیتشناختی قابل بحث و بررسی است، اما در سالهای اخیر، مباحث «میزان باروری کل»، «میزان رشد جمعیت» و نیز «ظهور پدیده سالمندی» بیش از سایر ابعاد جمعیتی مورد توجه متخصصان و صاحبنظران جمعیتشناسی بوده است. این سه، موضوعاتی هستند که رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند و در ارتباط و تعامل نزدیک با تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه هستند.
او افزود: برآوردهای صورت گرفته توسط متخصصان حوزه جمعیت نشان میدهد که شاخص «میزان باروری کل» - میانگین تعداد فرزندان زنده به دنیا آورده توسط یک زن از ۱۵ تا ۵۰ سالگی - از ۶.۷ فرزند در سال ۱۳۶۵ به حدود ۱.۷ فرزند، (زیر سطح جایگزینی) در سالهای اخیر کاهش یافته است.
رحیمی عنوان کرد: به بیان ساده در حال حاضر، متوسط تعداد فرزندان یک خانواده در حد جایگزین شدن آنها نیست و ادامه این روند میتواند در طول زمان نرخ رشد جمعیت کشور را به صفر و ارقام منفی سوق دهد. طی حدود چهار دهه اخیر، متأثر از کاهش میزان باروری، نرخ رشد طبیعی جمعیت کشور نیز روند نزولی داشته و از حدود ۳.۲ درصد در سال ۱۳۶۵ به ۰.۷۴ درصد در سال ۱۳۹۹ کاهش یافته است.
کاهش سریع فرزندآوری طی حدود چهار دهه اخیر
این پژوهشگرافزود: کاهش سریع فرزندآوری طی چهار دهه اخیر باعث تغییراتی اساسی در ساختار سنی جمعیت کشور شده است، به نحویکه طی این مدت، از اندازه قاعده هرم سنی که در برگیرنده جمعیت زیر ۱۵ سال است کاسته شده و در مقابل، میانه هرم سنی که جمعیت واقع در سنین فعالیت اقتصادی (۶۴-۱۵ سال) را در خود جای میدهد متورم شده است. این تحول در ساختار سنی جمعیت کشور، پدیدهای بهنام «پنجره جمعیتی» را برای کشور رقم زده است.
او افزود: در واقع، پنجره جمعیتی به شرایطی از جمعیت یک کشور اشاره دارد که حدود ۷۰ درصد جمعیت آن کشور در سنین فعالیت اقتصادی قرار دارند و کمتر از ۳۰ درصد نیز در خارج از سنین فعالیت (۱۵-۰ سال و ۶۵ ساله و بیشتر) متمرکز شدهاند.
این پژوهشگر همچنین بیان کرد: در حال حاضر جمعیت ایران در مقطعی از حیات خود قرار دارد که نسبت جمعیت در سنین فعالیت اقتصادی به حداکثر خود رسیده و نسبتهای وابستگی کاهش پیدا کرده است. این شرایط، یک فرصت استثنایی و تکرارنشدنی برای توسعه اقتصادی کشور فراهم کرده است که البته بهصورت بالقوه بوده و باید از آن به نحو مطلوب بهرهبرداری شود.
رحیمی افزود: بهرهبرداری از وضعیت پیشآمده نیز به ایجاد بسترهای اقتصادی، اجتماعی، سیاستی و... نیاز دارد. این پنجره جمعیتی از سال ۱۳۸۵ باز شده و باید در نظر داشت که تقریباً تا سال ۱۴۲۵ ادامه خواهد داشت؛ نکته مهم و قابل توجه این است که ساختار جمعیت کشور با پایان یافتن دوره پنجره جمعیتی و البته در صورت تداوم روند باروری فعلی، به درجاتی بالا از سالمندی خواهد رسید و سالخوردگی جمعیت مشخصه بارز جمعیتی ایران خواهد شد.
رحیمی در پاسخ به این سئوال اساسی که جوانی یا سالمندی جمعیت، هریک چه آثار و پیامدهایی برای کشور به دنبال دارند؟ گفت:وقتی صحبت از جوانی جمعیت میکنیم و به برخورداری از جمعیتی جوان میاندیشیم، باید به این نکته واقف باشیم که برخورداری از ترکیب جمعیتی جوان به مانند دهه ۶۰ موضوعی گذرا بوده و غیرقابل تکرار است، زیرا هر جمعیت جوانی (چه در ایران و چه در سایر کشورها) به موازات رشد و توسعة اقتصادی و ارتقاء امکانات بهداشتی و درمانی، حتی اگر سطح باروری کاهش نیابد، بعد از گذشت چند دهه پا به مراحل سالمندی میگذارد.
کاهش پشتوانه جمعیت سالمند
او همچنین گفت: به یُمن برخورداری از متغیرهای توسعه و امکانات بهداشتی و درمانی، متوسط طول عمر جمعیت بیشتر شده و بر خلاف گذشته، سهم بالایی از جمعیت شانس ورود به دوره سالمندی پیدا میکنند و طبیعتاً سهم جمعیت بالای ۶۵ سال از کل جمعیت افزایش پیدا میکند.
این پژوهشگر گفت: افزایش نسبت جمعیت سالمند و بروز پدیده سالمندی، یکی از نتایج غیرقابل اجتناب توسعه خدمات بهداشتی و درمانی و افزایش طول عمر افراد در هر کشوری محسوب میشود، اما نکته مهم و اساسی در این رابطه این است که نباید میزان فرزندآوری در مقاطع زمانی (از جمله در مقطع فعلی در ایران) به یکباره و به حدی کاهش پیدا کند که ساختار سنی جمعیت از وضعیت طبیعی خود خارج شود و جمعیت سالمند با کاهش پشتوانه نیروی انسانی فعال مواجه شود. در بستر توسعه، هرچند ورود به مراحل سالمندی جمعیت امری غیرقابل اجتناب است، اما درجه و شدت بروز سالمندی برای هر کشور متفاوت است.
او افزود: در رابطه با ایران، چنانچه میزان باروری کل (TFR) بالاتر از سطح جانشینی (سطح جانشینی، ۲.۱ فرزند به ازای هر زن میباشد) حفظ شود و از طرفی نیز مهاجرت بدون بازگشت جوانان به خارج از کشور خیلی قابل توجه نباشد، میتوان انتظار داشت که سهم سالمندان آینده از ساختار جمعیت کشور تا حدی متعادل باشد.
این پژوهشگر در پاسخ به اینکه جمعیت جوان چقدر در آینده کشور تأثیرگذار خواهد بود گفت: در این باره به طور قطع میتوان گفت برخورداری از جمعیت جوان یک فرصت استثنایی و بالقوه برای هر کشور محسوب میشود که دارای ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
بیشتر بخوانید
رحیمی درباره بعد اقتصادی این موضوع گفت: جمعیت جوان محرک اصلی و اساسی رشد و توسعه اقتصادی است. جمعیت جوان با توجه به ظرفیتهای بالای آموزشپذیری و انتقال دانش و تجربه، میتواند از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز بسیار مولد و تأثیرگذار باشد. چنین جمعیتی از نظر سیاسی و متغیرهای ژئوپولیتیک نیز حائز اهمیت است.
او افزود: در طول تاریخ، تعداد و ساختار جمعیت همواره یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت بوده و برخورداری از یک جمعیت جوان در راستای حفظ منافع و امنیت ملی بسیار مؤثر بوده و خواهد بود، البته باید به این موضوع واقف باشیم که برخورداری از یک جمعیت جوان، نیازمند توجهات بسیار ویژه در ارتباط با تحصیل، اشتغال، مسکن، ازدواج و جوانان است.
جمعیت جوان همانند یک تیغ دولبه است
پژوهشگر موسسه تحقیقات جمعیت کشور در ادامه بیان کرد: در صورتی که جمعیت جوان از جنبههای گفته شده بهخوبی مورد رسیدگی قرار گیرد به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور منتهی میشود؛ اما همان جمعیت جوان در صورت غفلت و بیتوجهی، به مانعی برای رشد و توسعه تبدیل خواهد شد و دوره سالمندی چالشمندی را نیز تجربه خواهد کرد.
رحیمی گفت: یک جمعیت سالمند که از دوره جوانی آن در راستای شاخصهای توسعه بهره کافی گرفته نشده باشد، بهمانند باری اضافه بر دوش صندوقهای بازنشستگی و بیمههای تأمین اجتماعی است و از حمایتهای مناسب بهداشتی و درمانی کافی نیز تا حد زیادی بیبهره خواهد بود.
او افزود: وقتی فرصت جمعیتی استثنایی که در آن به سر میبریم و نیز دوره سالمندی در حال ظهور را در کنار یکدیگر قرار میدهیم، متوجه میشویم که جمعیت ایران در یک مقطعی حساس و تعیینکننده قرار دارد که نیازمند اتخاذ سیاستهایی منسجم و همهجانبهنگر است. سیاستهایی که از یکطرف منجر به بهرهگیری از فرصتهای طلایی کنونی شود و از طرف دیگر راهکارهایی برای تعدیل سالمندی و چالشهای آن در آینده نزدیک باشد.
این پژوهشگر در ادامه عنوان کرد: باید در نظر داشت که مسئله سالمندی در ایران، در مقایسه با سایر کشورهای سالمند، از دو جهت از حساسیت بیشتری برخوردار بوده و نیازمند توجهی ویژه است. این حساسیت با علم به دو واقعیت مهم مشخص میشود؛ نخست اینکه ایران با پیشینه کاهش بسیار سریع باروری در دهههای اخیر، در مقایسه با بسیاری از کشورهای سالمند، مراحل اولیه سالمندی را با سرعت بیشتری طی میکند و در مدتزمان کوتاهتری وارد فاز سالخوردگی جمعیت میشود. بنابراین، این گذار سریع به سوی سالمندی نیازمند اتخاذ سیاستهایی زودهنگام، اثربخش و اصولی است.
او افزود: واقعیت دیگری که اهمیت و حساسیت بیشتر سالمندی در ایران را نشان میدهد، ظرفیتها و قابلیتهای کشور در مواجهه با این پدیده در مقایسه با کشورهای سالمند توسعهیافته است. نباید فراموش کرد که کشورهای سالمند توسعهیافته، در درجه اول با برخورداری از زیرساختهای لازم، از شرایط مناسبی برای حمایت از قشر سالمند خود برخوردارند. در درجه بعد، این کشورها با تکیه بر جاذبههای گوناگون اقتصادی خود، در جذب نیروی انسانی جوان و متخصص از کشورهای در حال توسعه از توانایی بسیار بالایی برخوردارند و از این طریق توانستهاند تا حد زیادی ساختار جمعیت خود را بهبود ببخشند.
شرایط و فرصتهای ایران برای جذب مهاجرین
رحیمی افزود: باید دید آیا ایران از چنین فرصتها و جاذبههایی برای جذب مهاجرین جوان و متخصص از سایر کشورها برخوردار است یا خیر؟ و آیا چنین راهکاری اصلأ با شرایط فرهنگی، اجتماعی و مذهبی کشور همخوانی دارد؟ از این رو بهنظر میرسد برنامه ریزی و مدیریت دوره سالمندی جمعیت در ایران با بیشتر کشورهایی که آن را تجربه کردهاند متفاوت خواهد بود.
این پژوهشگر تصریح کرد: بنابراین، در حال حاضر از یکسو باید از شرایط پنجره جمعیتی کنونی بهره گرفته شود و از سوی دیگر لازم است برای مواجهه با دوره سالمندی آینده آماده شد. بدون شک رسیدگی به امور مختلف جمعیت جوان کنونی در اولویت قرار دارد و در صورت موفقیت در این بخش از سیاستگذاری، بخش زیادی از مسائل مربوط به آینده سالمندی خود به خود مرتفع خواهد شد. تسهیل شرایط ازدواج جوانان، کمک به تحکیم بنیان خانواده و کاهش سطح طلاق و همچنین ارائه مشوقهای لازم به زوجین برای فرزندآوری بیش از دو فرزند، مهمترین موضوعاتی هستند که باید در کانون سیاستهای جمعیتی قرار بگیرد.
بیکاری و هزینه مسکن دو چالش مهم
او خاطرنشان کرد: ارتقاء سطح فرزندآوری خانوادهها به بیش از دو فرزند، به افزایش نسبت جمعیت واقع در سنین کار و فعالیت اقتصادی در سالهای آینده میانجامد و از پیامدهای منفی سالخوردگی جمعیت تا حدی خواهد کاست. در مقطع کنونی، بیکاری و هزینههای بالای تأمین مسکن دو چالش مهم و اساسی پیش روی ازدواج و فرزندآوری جوانان است که لازم است بهطور اساسی مرتفع شوند. از سوی دیگر، تأمین نیازهای جوانان در این مقطع زمانی، توانمندی بیشتر در آنها را به دنبال خواهد داشت و در آینده سالمندان موفقتری خواهند بود.
انتهای پیام/