به گزارش خبرنگارحوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،«دودکش ۲» به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی زینب تقوایی، دقیقاً از ناحیه همان نقاط قوتی که واجدشان است مورد استقبال قرار گرفته که حلقه مفقوده برخی کمدیهای لوکس و پرطمطراق است. اینکه حرف دل مردم و دغدغههای روزمره شان را بدون لغز، قمپز و قپی از زبان کاراکترهایی بی غل و غش و خودمانی طرح میکند. شخصیتها در «دودکش ۲» چنان خود را به مخاطب شناسانده اند که بیننده بدون قضاوتهای آنی و نادرست، با تصمیمات آنان ارتباط برقرار میکند و دیالوگهایشان را حتی گاه خودخواهانه و تمامیت طلب درک میکند.
میداند زورگوییهای بامزه فیروز مشتاق (هومن برق نورد) در قبال اعضای خانواده و کل کلهای مدام با نصرت (بهنام تشکر) و داد و فریادهای گاه و بیگاهش، نه از سر بدجنسی که از سر مسئولیت پذیری، عادت، رفاقت و البته روحیه طنازانه اش است. در همین قسمتهای اخیر فیروز در دیالوگی بعد از بیرون کردن تلویحی برادرش بهروز از خانه، به همسر خود گفت که نمیتواند یک ساعت بدون بهروز سر کند و همچون کودکان به گریه افتاد!
تصویر این جنس از مناسبات دوستان و انسانی، ورای جدالهای هر از گاه خانوادگی در جامعه خشونت زده و عبوس امروز در لفافه به نوعی ترویج مهر و عطوفت است و پرهیز از مجادلات خشن و افراطی.
پیام «دودکش ۲»، اصولاً در همین سیاق از معاشرتها و خلق و خوهای انسانی مستتر است. پیامی که لزوماً متکی به قصه نیز نیست و کاراکترهایش را با گنجاندن در موقعیتهای متفاوت، میسنجد و رفتار آنان را با یکدیگر دستمایه کمدی قرار میدهد. در این شیوه از کمدی کاراکترها بحران و بزنگاهها را نه به شکل آثار درام، بلکه با ظرافت و فانتزی خفیفی از سر میگذرانند و در نهایت به ثبات میرسند و آرام میگیرند.
دیوید مک کوئین در کتاب «راهنمای شناخت تلویزیون» (نشر اداره کل پژوهشهای سیما.۱۳۸۵) درباره کمدی موقعیت مینویسد: «کمدی موقعیت همچون سریالهای دیگر از ساختار روایی کلاسیکی استفاده میکند که مستلزم به هم ریختن موقعیتی ثابت و حل مشکل در پایان داستان با بازگشت به موقعیت اولیه است... هستههای مرکزی کمدی موقعیت پیرامون آشناسازی مجدد موقعیتی تکراری، به صورت آشفتگیها و قانون شکنیهای مختلف، تکرار و تعبیر میشوند».
درست نظیر آنچه در «دودکش ۲» شاهدش هستیم. موقعیتهایی بغرنج مانند دستور توقیف ماشینها و هدایتشان به مقر پلیس، تأمین مبلغ جریمه و خلافی ماشین ها، سرقت گوشی نصرت و بازپس گیری آن، قضه تحویل قالیهای زنی که فوت کرده و دعوا با وراث و. همه و همه در بستری کمدی و بدون تشویش و آزار ذهنی مخاطب روایت میشوند و به نتیجه میرسند. «دودکش ۲» به تأسی از قوانین ژانری در موقعیتهای کمدی که خلق میکند، با بیننده طی میکند که فلان کاراکتر یا اتمسفر در نهایت بدون افتادن به ورطه تراژدی ره به سلامت خواهد برد و تنش بیهوده نمیسازد. برزو نیک نژاد، کارگردان سریال نیز با درک درست همین فضا تلاش کرده بدون پیچیده نمایی و اغراقهای نالازم، در مقام ناظری بی طرف و سرراست عمل کند و دست به خودنمایی نزند.
اصولاً کارکرد سریالهایی کمدی مثل «دودکش ۲» در رفع اضطراب و نگرانی از اجتماع و تزریق امیدواری و دوستی است که اتفاقاً جامعه امروز ایران بشدت به آن نیازمند است و تلویزیون با پخش این دست از آثار به احیا و ترویج آن کمک شایانی میکند.
مفاهیمی نظیر شکرگذاری سر سفره، حمایت از بنیان خانواده، قناعت با تفکر و یا احترام به بزرگتران، بخوبی در لایههای زیرین «دودکش ۲» جاگذاری شده اند؛ بدون آنکه لحظهای سفارشی یا شعاری به نظر برسند و دافعه ایجاد کنند.
رسانه ملی به نظر با نگاه به همین نکتههای ریز و درشت به استقبال سری جدید سریال «دودکش» رفته است. انتشار اخبار اخیر درباره رضایتمندی بالای مخاطبان از این مجموعه نیز ثابت میکند که مدیران تلویزیون با موقعیت سنجی صحیح و بررسی دقیق مطالبات مردم از این رسانه، به درستی «دودکش ۲» را به عنوان خوراک آنتن در شبهای گرم تابستان آماده کرده اند.
انتهای پیام/