الهام زیبافر کارشناس سرمایه گذاری مرکز نوآوری یک استارتاپ در گفتوگو با خبرنگار حوزه فناوری گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: علاوه بر شرکتهای دانش بنیان استارتاپها از برخی تسهیلات معاونت علمی ریاست جمهوری بهرمند میشوند، اما ابتدا باید تفاوت میان استارتاپ با شرکت دانش بنیان مشخص شود. هدف شرکت دانش بنیان تولید کالا و هدف استارتاپ ارائه یک خدمت جدید است. باتوجه به فرایندهای اخذ مجوز دانش بنیان، یک شرکت دانشبنیان حتما نیازمند یک ایده فناورانه پیشرفته است، اما استارتاپ لزوما نیازی به یک ایده با پیچیدگی فناوری بالا ندارد. همچنین یک ویژگی مهم استارتاپ ها، مقیاس پذیری آنها است که باعث کاهش هزینهها در افزایش تولید میشود، اما این ویژگی برای یک شرکت دانش بنیان لزوما صدق نمیکند.
او افزود: شرکتهای دانش بنیان از تسهیلات دولتی زیر نظر معاونت علمی ریاست جمهوری برخوردار هستند مانند معافیتهای مالیاتی و گمرکی، حمایت از کالای ساخته شده توسط آن ها، معافیت پرداخت حق بیمه، حمایت از صادرات و تعدادی حمایت دیگر مانند معافیت سربازی، وام کم بهره و حمایت از ورود به بورس، اما استارتاپها طبق شرایطی میتوانند از معافیتهای مالیاتی و بیمه ای، استخدام کارورز و استفاده از فضای اشتراکی برخوردار باشند که این شرایط شامل حداکثر سرمایه و حداقل درآمد سالانه اعلام شده از طرف معاونت علمی ریاست جمهوری خواهد بود؛ پس همه استارتاپها چنین مزایایی ندارند.
زیبافر بیان کرد: از طرفی دولت برای شرکتهای دانشبنیان قوانین مفصلی تصویب کرده و منابع مالی مخصوصی تعیین کرده، اما برای استارتاپها بطور عام، حمایتها محدودتر است.
او گفت: علت اهمیت استارتاپها برای کشور و معاونت علمی، اشتغال زایی است که طبق گفتههای معاون علمی و فناوری رئیس جمهور تا سال ۱۳۹۷ بیش از ۳۵۰۰ شرکت مبتنی بر فناوری، شناسایی شدند که این شرکتها سالانه ۱۲ میلیارد دلار، گردش مالی داشته اند و سبب ایجاد ۳۰۰ هزار شغل مستقیم جدید شدهاند. با توجه به آمار سال ۱۳۹۹ که تعداد ۲۴۷ مرکز نوآوری،۱۴۴ شتابدهنده، ۶۰۰۰ استارتاپ جدید، ۱۴۰۰ شرکت خلاق و ۵۶۸۴ شرکت دانش بنیان موجود است میتوان روندی صعودی برای گردش مالی شرکتهای نوآورانه در کشور در نظر گرفت.
او در خصوص المانهای لازم برای استارتاپها برای سرمایه گذاری گفت: به صورت کلی از دید سرمایهگذار یک کسب و کار از جهات مختلفی از جمله تیم تشکیل دهنده، توانایی و سابقه کاری و تحصیلی بررسی میشود. بررسی ایده، چگونگی پاسخ به ایده ها، مشخص کردن بازار هدف، اندازه بازار و میزان فروش از دیگر مسائلی است که باید به آنها توجه شود. پس اگر سرمایه گذار تیم را در تحقق ایده توانا ببیند و نیاز مطرح شده را نیازی واقعی و قابل حل تشخیص در صورت توافق بر میزان سرمایه مورد نیاز و درصد واگذاری سهام، اعطای سرمایه و عقد قرارداد انجام میشود؛ بنابراین شناسایی سرمایهگذار مناسب که علاوه بر آورده نقدی، برای تیم استارتاپی بستر رشد را نیز فراهم کند نکته حائز اهمیتی است.
او با اشاره به شکست بسیاری از استارتاپها و ناتوانی در جذب سرمایه تصریح کرد: صرف نظر از عوامل محیطی هر کشور و میزان فراهم سازی بستر رشد کسب و کارها که خود یک عامل مهم و تاثیرگذار است، میتوان علت شکست را در داخل استارتاپها نیز جست و جو کرد، از جمله این عوامل میتوان به نیاز و مسئله کسب و کار اشاره کرد، در واقع بعضی از کسب و کارها به دنبال حل مشکلی هستند که در واقعیت یا آن مشکل اساسا وجود ندارد و یا به طور دقیقتر، بازار در آن مقطع تقاضایی برای حل آن مشکل ندارد و تیم استارتاپی در مسیری غلط برای حل یک موضوع گام نهاده اند، پس مهمترین دلیل شکست را میتوان به عدم توجه به تقاضای بازار دانست که همین امر باعث عدم توانایی در جذب سرمایه از سرمایهگذار و کمبود نقدینگی که یکی دیگر از عوامل مهم شکست استارتاپها است نیز میشود. البته کمبود نقدینگی بدلیل عوامل دیگری نیز ممکن است رخ دهد. از دیگر موارد میتوان به نداشتن تیم مناسب، شکست در مواجه با سایر رقبا، قیمت گذاری نامناسب و بازاریابی ضعیف، محصول از رده خرج شده، بروز اختلاف بین اعضای تیم و یا سایر سهامداران و عدم توجه به مسائل قانونی اشاره نمود. وجود حتی یکی از این عوامل میتواند احتمال شکست یک کسب و کار را بالا ببرد و یا باعث طرد از طرف سرمایهگذاران شود.
بیشتربخوانید
انتهای پیام/