به گزارش خبرنگار حوزه دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از cam.ac.uk، داشتن یک مربی برای انجام کارهای رفاهی آن هم در طول ۲۴ ساعت و ۷ روز هفته میتواند به طور قابل توجهی خلق و خوی شما را بهبود بخشد. تصور کنید این مربی همیشه در بهترین فرم خود است و جلسات متناسب با شخصیت شما را طراحی میکند تا از نظر روحی و روانی شما را در وضع خوبی نگه دارد. دکتر Hatice Gunes که در زمینه هوش و رباتیک در بخش علوم و فناوری کامپیوتر دانشگاه کمبریج تحصیل میکند، میخواهد رباتهای هوشمند با قابلیت درک احساسات تولید کند که بتواند انسان را در برابر چالشهای زندگی مقاومتر کند.
گونس میگوید: " نیاز به حمایت از سلامت روان همچنان در حال افزایش است. من با بسیاری از افرادی که مشکلات روانی را تجربه میکنند، کار کرده ام و همه گیری COVID-19 قطعا این مشکل را تشدید کرده است." آموزش ذهن آگاهی یک رویکرد خوب است که میتواند اضطراب را کاهش دهد و به افراد در تنظیم احساسات کمک کرده تا بتوانند در برابر استرس مقاومتر شوند. نکته اصلی زندگی توجه به لحظه حال است؛ این که کجا هستیم و چه کار میکنیم، به شیوهای بدون قضاوت دیگران که این کار به ما کمک میکند بین خود و واکنش هایمان فاصله ایجاد کنیم."
دکتر Hatice Gunes بیش از یک دهه است که خودآگاهی را تمرین میکند و میگوید که این کار هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفهای او بسیار مفید بوده است. او معتقد است که فقدان معلمان آموزش دیده و برنامههای آموزشی و محدودیتهای موجود در هنگام ایجاد یک تمرین منظم و هدایت شده، ذهن آگاهی را برای بسیاری از افراد چالش برانگیز و غیرقابل دسترسی میکند. راه حل او توسعه رباتهای انسان نما و مربی برای تعامل با افراد است.
این راه حل فقط برای درمان افسردگی و سایر بیماریهای روانی نیست. گونس رباتها را راهی برای دسترسی بیشتر افراد به سلامت به شیوههای مراقبتی مانند ذهن آگاهی میداند تا از بدتر شدن سلامت روان تا حدی که به کمک پزشکی نیاز است، جلوگیری کند. گونس میگوید: "رباتهای انسان نما از پتانسیل زیادی برای کمک به ما در حفظ سلامت روانی برخوردارند. من واقعا معتقدم که آنها میتوانند کیفیت زندگی را بهبود بخشند و بسیار بهتر از یک برنامه کامپیوتری هستند. رباتها حضور فیزیکی دارند و مردم تمایل دارند که با آنها تعامل بیشتری داشته باشند. من قصد دارم تا عملکرد یک ربات را در هنگام مشارکت در تمرینات رفاهی مانند ذهن آگاهی با یک فرد بسنجم."
این محقق برای دستیابی به چشم انداز خود رویکردی تکراری را در پیش گرفته و با دو پروژه برای شناسایی چالشهای خاص شروع میکند. با استفاده از یک گروه از افراد و انجام مصاحبهها، تیم او نگرش افراد را در مورد مربیگری یک ربات و آنچه که از آن انتظار دارند بررسی کردند. مینجا اکسلسون، دانشجوی دکتری که روی این پروژه کار میکند، میگوید: "برخی از افراد بیشتر از دیگران به ایده مربی ربات علاقهمند بودند، اما بسیاری گفتند اگر شواهدی وجود داشته باشد که نشان دهد جلسات موثر هستند، آن را امتحان میکنند."
آنها به افراد حاضر در این مطالعه دو ربات به نامهای Pepper که شبیه انسان و دارای احساس بوده و MiRo که به شکل یک سگ طراحی شده و میتواند مراقب افراد سال خورده باشد را معرفی کردند و در مورد ویژگیهای ربات مدنظر آنها سوالاتی را پرسیده اند. Axelsson میگوید: " همه آنها انتظار داشتند شکل ربات با عملکرد آن مطابقت داشته باشد. بنابراین، اگر قرار باشد ربات یک سری از فعالیتها را یادآوری کند و با کارهای انسان دوستانه تعامل داشته باشد، یک ربات شبیه به سگ میتواند مناسب باشد. اما اگر قرار است ربات مکالمهای داشته باشد و مداخلات پیشرفتهای مانند مربیگری راه حل محور ارائه دهد، باید بیشتر انسان نما باشد."
نگرانیهایی در مورد هزینه، حریم خصوصی و توانایی استفاده از چنین فناوری پیچیدهای وجود دارد. همه این موارد با توسعه ربات در نظر گرفته خواهد شد. همچنین به طور جداگانه مصاحبهای با سه مربی نیز انجام شد تا بینشها و پیشنهادات خود را بیان کنند. در پروژه Asecond بررسی شد که جلسات ذهن آگاهی با یک ربات چقدر میتواند موثر باشد. در این تحقیق ربات پپر که فرم انسان نما داشت همراه شرکت کنندگان بود.
ربات Pepper هنوز به عنوان مربی ذهن آگاهی توسعه نیافته و در این جلسات توسط یک مربی انسانی در اتاق مجاور و از راه دور کنترل میشد. از طریق یک هدست واقعیت مجازی، انسان میتواند اشیای مختلف را از دیدگاه ربات ببیند و صداها را بشنود، از طریق دهان ربات صحبت کند و حرکاتی را انجام دهد که با استفاده از تشخیص موقعیت در زمان واقعی بر روی قسمتهای متحرک ربات انجام شده است. در طول پنج هفته، یک گروه از شرکت کنندگان جلسات تمرکز حواس را با این ربات پشت سر گذاشتند و گروهی دیگر نیز به صورت هفتگی تحت هدایت یک انسان قرار گرفتند که این تیم تفاوتهای جالبی بین این دو گروه پیدا کرد.
محققان تصور میکنند که پپر ممکن است مطالب ثابتی را ارائه دهد، زیرا هیچ ارتباط اضافی در جریان نبوده است. گونس میگوید:" تعاملات بین انسان و انسان تحت تأثیر رفتارهای غیر کلامی است. به عنوان مثال یک روز مربی احساس اضطراب یا خستگی میکند. این ممکن است از طریق سیگنالهای ناخودآگاه صورت، صدا و بدن که شرکت کننده آن را دریافت میکند، منتقل شود. با استفاده از رباتها میتوان این موارد را به حداقل رساند. رفتارهای ربات را میتوان طوری برنامه ریزی کرد که ثابت، قابل پیش بینی و قابل تکرار باشند."
همچنین از شرکت کنندگان در این مطالعه در مورد نگرش خود نسبت به ربات پس از هر جلسه مربیگری سوال شد تا ببینند آیا نتایج در طول زمان سازگار بوده یا تحت تأثیر یک اثر جدید قرار گرفته است. در واقع تصورات آنها با گذشت زمان بهبود یافت که تیم فکر میکند میتواند به دلیل عادت شرکت کنندگان به قابلیتهای ربات باشد.
جالب اینجاست که شخصیت شرکت کنندگان بر میزان لذت بخشی آنها از جلسات تأثیر میگذارد. بودالا میگوید: "کسانی که از شدت روان رنجور عصبی بالاتری برخوردارند از جلسات چندان لذت نمیبرند. این نتایج به ما نشان میدهد که طراحی مربی ربات نیاز به شخصی سازی دارد و ما باید مربیگری را با جنبههای شخصیت افراد مطابقت دهیم تا موثرتر باشد."
در پروژه بعدی، گونس در تلاش است تا میزان خودمختاری را برای مربی رباتها فراهم کند. او همچنین قصد دارد دادههای مربوط به حالات صورت و بدن را در مدلهای یادگیری ماشین ادغام کند تا این کار منجر به بهبود تعاملات دو طرفه سازگار و واقع بینانه شود. این متکی به ثبت چهره شرکت کنندگان در جلسات مربیگری است، نکتهای که پوشیدن ماسک در زمان همه گیری کرونا بر آن تاثیر منفی داشته است.
هنوز کارهای زیادی برای انتقال تواناییهای یک مربی حوزه رفاه با تجربه به رباتها وجود دارد تا بتواند به طور مستقل کار کند. همانطور که بسیاری از شرکت کنندگان اشاره کردند، یک ربات نمیتواند جایگزین انسان در ارائه راه حلهای رفاهی باشد، اما کاری که میتواند انجام دهد پر کردن شکافهایی است که مربی انسانی نمیتواند به آنها برسد.
رباتها میتوانند به طور مداوم از طریق هوش جمعی خود بهبود یابند، همچنین دادههای رباتها که با چندین نفر در تعامل هستند میتوانند برای ارائه خدمات سفارشیتر برای فرهنگهای مختلف یا گروههای هدف ترکیب شوند. هدف نهایی محققان این است که روزی رباتهای ارائه دهنده خدمات رفاهی به فناوری عمومی تبدیل شوند که بتوان درست مانند یک عینک آنها را تجویز کرد.
بیشتر بخوانید
گزارش از مهران محمدپور
انتهای پیام/