به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۸ اکتبر سال ۱۴۹۲ کریستف کلمب که از جانب دولت اسپانیا مامور یافتن راه وصول به هند از طریق دریاهای غرب شده بود، به کوبا رسید. اگرچه این روز برای سفیدپوستان ساکن آمریکا بسیار مهم است، اما در بسیاری از کشورها روز ۱۲ اکتبر را به عنوان "روز کلمب" جشن میگیرند. امسال هم در بسیاری از نقاط جهان، این روز جشن گرفته شد و مانند هر سال عدهای دیگر شروع به انتقاد از این جشن کردند.
کریستف کلمب علیرغم ظاهر و تبلیغات رسمی، یکی از جنجالیترین شخصیتهای غرب است. اصولا نگاهی دوگانه نسبت به این شخصیت وجود دارد. عدهای او را قهرمان و کاشفی بزرگ میدانند و عدهای دیگر نیز او را مبدع استعمار، آغاز برده داری و کشتار سرخ پوستان مینامند.
بیشتربخوانید
مدتی قبل و بعد از آغاز اعتراضات گسترده مربوط به قتل جرج فلوید سیاه پوست بود که عدهای به مجسمهها و تندیسهای کریستف کلمب حمله کرده و آنها را خراب کردند. این اتفاق نشان میدهد که نگاه واحدی درباره این شخصیت تاریخی وجود ندارد.
با این حال، آنچه مشخص است این است که اقدام کریستف کلمب بسیار تاریخی، مهم و تاثیرگذار بوده است. البته بسیاری بر آنند که او نخستین کسی نیست که قاره آمریکا را به مردم سایر دنیا شناساند. طبق اظهار نظر برخی مورخان، وایکینگهای دریانورد چند صد سال قبل از کلمب به قاره آمریکا سفر کرده بودند. همچنین، برخی مورخان مسلمان معتقدند گروهی از جغرافی دانان مسلمان به وجود قاره آمریکا پی برده و در کتب خود به آن اشاره کرده اند.
با وجود همه این شواهد، آنچه مشخص است این است که کلمب بدون اطلاع از اقدامات وایکینگها و مسلمانان به سفر شجاعانه خود دست زد. اما به راستی چه شد که این کاشف بزرگ تصمیم گرفت به این سفر برود؟ برای فهم دقیق این امر ابتدا باید به شرایط تاریخی آن زمان بپردازیم.
کریستف کلمب در زمان و جغرافیای بسیار خاصی زندگی میکرد. اگرچه او ایتالیایی بود، اما بیشتر عمرش را در پرتغال و اسپانیا به سر برد. در آن زمان، فردیناند و ایزابل توانسته بودند مسلمانان اندلس را شکست داده و اسپانیای مسیحی را پایه گذاری کنند. جو شدیدا مسیحی بر اسپانیا و پرتغال حاکم بود و اسپانیاییها و پرتغالیها بر آن بودند که از طریق دریانوردی در تمام جبههها مسلمانان را شکست داده و به قدرت اول جهان تبدیل شوند.
همزمان با این اتفاقات، اروپاییها علاقه شدیدی به دریانوردی پیدا کرده بودند. تا پیش از قرن ۱۴ و ۱۵ بسیاری از کشتیهای اروپایی حاضر نبودند از محدوده دریای مدیترانه آن طرفتر بروند، اما حالا کشتیهای اسپانیای و پرتغالی قصد داشتند از دماغه امیدنیک گذشته و به هند برسند.
در همین حال، گرایش شدیدی به تجارت با کشورهای خارجی به وجود آمده بود. اروپاییهای دریانورد مجبور بودند برای تجارت از کشورهای مسلمان عبور کنند و به علت اختلافات شدیدی که مسلمانان و مسیحیان با هم داشتند این امر میسر نبود. در عین حال، وجود امپراتوری عثمانی و مخالفت شدید ترکها با مسیحیان مشکلات بسیار زیادی را برای اروپاییها به وجود آورده بود.
حالا فردیناند و ایزابل به دنبال این بودند که به نوعی راه خود را به مشرق زمین و هند، بدون برخورد با عثمانی باز کنند. آنها سخت به دنبال ادویه، ابریشم و الماس هند بودند و به علت استیلای عثمانی بر آسیای صغیر و آفریقای شمالی نمیتوانستند از راه خشکی به هند برسند. این بود که سعی داشتند از طریق دریا به هند برسند. سفر به هند از طریق راههای آبی آن روزگار و کشتیهای بدوی آن عصر بسیار سخت و پرمخاطره بود و معمولا دریانوردان حاضر نبودند ریسک کرده و جان خود را به خطر بیاندازند.
در این جو و اوضاع بود که کریستف کلمب ایده خاص خود را به ملکه اسپانیا یعنی ایزابل ارائه داد. در آن زمان مناقشهای جدی بر سر گرد بودن یا تخت بودن زمین به وجود آمده بود. اقلیتی از دانشمندان معتقد بودند که زمین کروی است و اکثریت هم به تخت بودن آن باور داشتند. کریستف کلمب نظریه گرد بودن زمین را قبول داشت و با استفاده از محاسبات ریاضی چند زمین شناس کلاسیک مانند "مارینوس" بر این باور بود که در عرض چند هفته میتواند زمین را دور بزند و از راه غرب، به هندوستان که درشرق عالم است برسد. او سعی داشت ملکه اسپانیا را مجاب کند که به جای سفر پرمخاطره به جنوب و دور زدن دماغه امیدنیک و عبور از عربستان و ایران و سفر به هند، به غرب سفر کنند و با دور زدن زمین به هندوستان برسند.
کریستف کلمب تلاش بسیاری کرد که پادشاهان پرتغال یا اسپانیا را مجاب کند که به طرحش توجه کنند. نهایتا ملکه اسپانیا قانع شد که با اختصاص بودجه و نفرات به رویای او جامه واقعیت بپوشاند.
کلمب در سوم اوت ۱۴۹۲ از سواحل اسپانیا به سمت غرب حرکت کرد. او قصد داشت ۸ هفتهای به هند برسد، اما بدون اینکه خود بداند وارد قارهای جدید شد که مردمانش سالها پیش از طریق یخهای سرزمینهای شمالی به آنجا رفته بودند. کلمب و یارانش به مردم بومی قاره آمریکا هندی گفتند و این نام چنان مصطلح شد که تا قرنها بعد نام قاره آمریکا، هند غربی (در مقابل هندوستان که هند شرقی است) ماند.
کلمب بعد از سفر نخست خود به قاره آمریکا به اسپانیا برگشت و این بار به عنوان نماینده رسمی شاه و ملکه اسپانیا به همراه ۱۷ کشتی مجهز با همراهی یک گروه ۱۲۰۰ نفری جهت استعمار و سرکوب بومیان، عازم آمریکا شد. کلمب مناطق ساحلی آمریکای مرکزی را تصرف کرد و چند قلعه در آنجا ساخت. کلمب در ادامه مأموریت خود، بیشتر کرانههای جنوبی کوبا را از شرق تا غرب پیمود، اما پیش از رسیدن به انتهای آن به این پندار که به جای جزیره با شبه جزیرهای روبروست، تغییر مسیر داد و جامائیکا را کشف کرد.
کلمب سپس به اروپا برگشت. در سفر سوم بود که بسیاری از اطرافیان و مامورانی که او در آمریکا گذاشته بود از او کینه به دل گرفته و با ارسال نامههایی به شاه اسپانیا مقدمات عزل او را فراهم کردند.
کلمب از مقام خود عزل شد؛ با این حال یک بار دیگر به آمریکا سفر کرد. او بعد از عزل از خدمت از شاه اسپانیا خواست همانطور که قول داده بود بخشی از عایدی استعمار آمریکا را به او بپردازد. شاه اسپانیا قبول نکرد و کلمب هم ناراحت و خشمگین رابطه اش را با دربار قطع کرد.
کریستف کلمب بعد از یک عمر دریانوردی سرانجام در ابتدای قرن ۱۶ از دنیا رفت. کاشف قاره آمریکا وصیت کرده بود که در آمریکا دفن شود، ولی در آن زمان در سال ۱۵۰۶ کلیسای مناسبی در آمریکا برای این کار یافت نشد. از این رو وی را در شهر والادولید اسپانیا دفن کردند و سپس به صومعهای در سویل منتقل شد. با این حال جسد او را در سال ۱۵۴۲ از خاک خارج و به هیسپانیولا منتقل کرده و در سانتو دومینگو (پایتخت جمهوری دومینیکن) دفن کردند.
درباره اهداف کریستف کلمب مقالات و کتب فراوانی نوشته اند. برخی معتقدند او یک فردی به شدت مذهبی بود و با تمایلات مذهبیِ مسیحی به دل دریا زده بود. گویا او در اواخر عمرش مدعی بود در اثناء جوانی به او الهام شده که به سرزمین خدا سفر کند و آنها را به دست مسیحیان راستین بسپرد.
برخی دیگر او را یک استعمارگر میدانند. کلمب از جوانی دریانوردی میکرده و گویا مدتی هم با دزدان دریایی همکاری میکرده است. برخی معتقدند هدف او از سفر به آمریکا تجارت برده بوده است. اقدامی که البته چند سال بعد از کلمب میسر شد.
برخی دیگر هم معتقدند کلمب صرفا یک انسان کنجکاو بوده که به قصد کشف زمینهای جدید به آمریکا سفر کرده است. بسیاری بر آنند چند سال بعد از مرگ کریستف کلمب است که "کانکیستادورها" یعنی سربازانی که وظیفه استعمار آمریکا و کشتار سرخپوستان را داشتند ظهور کرده و به خصوص با فرماندهی " ارنان کورتس" توانستند امپراتوری "آزتک" را نابود کنند.
هرچه هست اقدام کریستف کلمب باعث شد در طول سه قرن میلیونها انسان در قاره آمریکا کشته شده و اموال بسیاری به غارت رفته و سرزمین سرخ پوستها به سرزمین سفیدپوستان تبدیل شود.
منبع: صدای قزوین
انتهای پیام/