به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، حرم رضوی یک روز به بهانه تاسیس ژاندارمری خزانه، یک روز در اعتراض به سر گذاشتن کلاه پهلوی و به تن کردن لباس متحدالشکل و یک روز به دلیل لو رفتن جاسوس محمدرضا شاه بین زائران، گلوله باران شد و فاجعه مسجد گوهرشاد رقم خورد و روز دیگر با بمبگذاری منافقان، زائران رضوی به خاک و خون کشیده شدند و حرم هتک حرمت شد.
امروز ۲۹ آبان ماه چهل و سومین سالگرد هتک حرمت حرم مطهر رضوی توسط ماموران پهلویِ پسر در سال ۱۳۵۷ است.
حرم مقدس امام رضا (ع) طی سالهای ۱۲۹۱ تا ۱۳۵۷ سه بار هتک حرمت شد. یک بار توسط قوای روس، بار دیگر توسط نیروهای نظامی رضا شاه و بار سوم توسط ماموران شهربانی و ساواک محمدرضا شاه و در هر سه بار مردم پناه برده به امام هشتم به خاک و خون کشیده شدند.
هتک حرمت اول
اولین حرمتشکنی حرم حضرت امام رضا (ع) بهدست قزاقهای روس مستقر در مشهد در ۱۰ فروردین ۱۲۹۱ رقم خورد. در اثر این حمله سردرها و گل دستههای حرم رضوی ویران و خزانه آستانه مقدسه غارت شد و تعداد زیادی از زوار امام رئوف زخمی و شهید شدند.
حمله قزاقهای روس به حرم رضوی رفتاری سخت در واکنش به رد اولتیماتوم روسیه تزاری به احمد شاه قاجار برای انحلال ۴۸ ساعته «ژاندارمری خزانه» بود. ژاندامری خزانه نیرویی بود که دومین مجلس شورای ملی به درخواست مورگان شوستر آمریکایی، خزانهدار کل ایران در ۲۲ خرداد ۱۲۹۰ برای وصول مالیات از صاحبان ثروت تشکیل شد.
شوستر یک افسر انگلیسی به نام ماژور (سرگرد) استوکس از فرماندهان بریتانیا در هندوستان و وابسته نظامی سفارت انگلیس در آسیا را به ریاست این ژاندارمری منصوب کرد، اما این اقدام به دلیل تحت تاثیر قرار دادن قرارداد ۱۹۰۷ که ایرانِ آن روزگار را به سه منطقه شمال، مرکز و جنوب تقسیم کرده بود و قوای روس بر منطقه شمالی تسلط داشتند و قوای بریتانیا بر منطقه جنوبی کشور سیطره داشتند، انجام شد.
شوستر در یادداشتهای خود مینویسد: «.. پس خیلی لازم بود که دولت برای وصول مالیات در شهرهای خارج از پایتخت، در چهار نقطه مهم مانند: تبریز، قزوین، اصفهان و شیراز دستههای منظمی به طرز جدید تشکیل دهد. من مناسب دانستم یک دسته موسوم به ژاندارمری خزانه تاسیس نمایم که زیر فرمان خزانهدار و جزء لاینفک اداره خزانهداری باشد.»
به موجب قانون مصوب خرداد ۱۲۹۰ سرگرد استوکس، وابسته نظامی انگلیس که ۱۴ سال سابقه خدمت در ایران را داشت و به خوبی فارسی صحبت میکرد، برای فرماندهی ژاندارمری خزانه در نظر گرفته شد، اما این موضوع با مخالفت شدید روسها در نهایت منتفی شد و دولت وقت ایران به ناچار مجبور شد تمام حقوقِ مدت کنترات و هزینه سفر استوکس را بپردازد تا او راهی محل خدمتش در سپاه هندوستان شود.
روسها انتصاب یک فرد نظامی از دولت بریتانیا به عنوان رییس ژاندامری خزانه را تحمل نکردند و این اقدام شوستر را در مقابل منافع خود دیدند به همین دلیل به احمد شاه ۴۸ ساعت مهلت دادند اجرای تصمیم خود را متوقف کند. اما با طولانی شدن زمان، روسها تهدید خود را عملی کردند و برای گرفتن زهر چشم از شاه ایران، بارگاه ملکوتی امام هشتم شیعیان را با گلولههای توپ هدف قرار دادند.
به رغم این رفتار خشونتآمیز روسها، ژاندارمری خزانه در تابستان ۱۲۹۰ به دست مورگان شوشتر تاسیس شد و فردی غیر از سرگرد استوکس به ریاست آن منصوب شد. هنگ ژاندارمری زیر نظر شخص شوستر و چند افسر امریکایی به اسامی کلنل مریل، اسکار پرنس، جان اف گرین، لوری و فیتچر اداره شد. ژاندارمری خزانه، کار خودش را با جمعآوری مالیات و عواید گمرکی آغاز کرد و به مرور پاسداری از راهها و جادههای کشور را به شرح وظایفش اضافه کرد.
ساختار ژاندارمری خزانه ترکیبی از افسران اروپایی و امریکایی در راس ژاندارمری و قشون ایرانی در بدنه اجرایی آن تشکیل شد.
اولین صاحب ثروت که ژاندارمری خزانه به سراغش رفت، مَلِک منصور میرزا ملقب به شعاع السلطنه برادر محمدعلی شاه مخلوع و عموی احمد شاه بود.
بیحرمتی دوم
دومین حرمت شکنی حرم مطهر رضوی ۲۳ سال بعد و به دست قشون رضا شاه اتفاق افتاد.
دلیل این جنایت اجرای دستور رضا شاه در سال ۱۳۱۴ بود. او که با سفر به کشور همسایه شمال غربی ایران، از نزدیک فرهنگ غربی پیاده شده در ترکیه به دست آتاتورک را به چشم دیده و پسندیده بود در صدد برآمد کلاه پهلوی، همان کلاه گردِ لبه دار مشهور را جایگزین کلاه شاپو، کلاه گرد تمام لبه دار کند.
ماجرا از این قرار بود که رضا شاه در سفری ۳۸ روزه به ترکیه آتاتورک، که اولین ماههای جمهوری شدنش پس از انقراض سلسله عثمانی را تجربه میکرد و در حال پیریزی برای استقرار یک حکومت لائیک بود، با پوشش غربی زنان و مردان ترک آشنا شد و تصمیم گرفت پوشش زنان و مردان ایران را به تعبیر خود، بهروز کند به همین دلیل بعد از بازگشت به ایران دستور تغییر پوشش زنان و مردان کشورمان را صادر و لباس متحدالشکل را برای همگان تجویز کرد و اجرای فرمانش در استان خراسان را به فتحالله پاکروان، استاندار وقت خراسان ابلاغ کرد.
این تصمیم رضاخان سر و صدای زیادی بین مردم مذهبی و روحانیون شهرهای مشهد، قم و شیراز به راه انداخت. مراجع و علمای مشهد پس از جلسات متعدد بحث و گفتوگوی زیاد آیت الله سیدحسین طباطبایی قمی از مراجع تقلید مشهور دهه ۱۳۱۰ را برای رایزنی با رضا شاه و منصرف کردن او از این تصمیم حداقل در شهرهای مذهبی، به تهران فرستادند.
این مرجع عالیقدر شیعه ۹ تیر همان سال وارد تهران شد و برای مدتی در باغ سراج الملک اقامت کرد، اما ماموران رضاشاه به جای خوشامدگویی به او، باغ را محاصره و ایشان را ممنوع الملاقات کردند. به محض رسیدن خبر محاصره آیت الله طباطبایی قمی به مشهد روحانیون شهر با صدور اطلاعیههای متعددی از عموم آحاد مشهد خواستند با اعتصاب و تحصن و بستنشینی در حرم رضوی اعتراض خود را به این رفتار شاه اعلام کردند و روحانیون مشهدی یکپارچه بستنشین شدند.
خبر این بستنشینی در صحن مسجد گوهرشاد وقتی به رضا شاه رسید، وی بسیار عصبانی شد و به ماموران نظامی مشهد دستور داد اگر تا ۲۴ ساعت بستنشینان پراکنده نشوند خاطیان به بالاترین اقدام نظامی، مجازات شوند. با بی توجهی بستنشینان به تهدید رضا، دستور شلیک به زائران و بستنشینان رضوی صادر شد و در عرض چند ساعت، کشتار بیرحمانه و بزرگی اتفاق افتاد و مسجد گوهرشاد و صحنهای اطراف مملو از شهدا و زخمیها شد. بر اساس اسناد ثبت شده در آرشیو حرم رضوی بیش از ۱۶۰۰ زن و مرد زائر در این فاجعه به شهادت رسیدند و تعداد بیشتری زخمی و مجروح شدند.
گستاخی سوم
۴۳ سال بعد هتک حرمتی دیگر رقم خورد.
عصر روز شنبه ۲۹ آبان ۱۳۵۷ مجلس یادبودی برای شهید طلبهای به نام محمد نبیمبارز از طرف دوستانش در مدرسه علمیه عباسقلی خان مشهد برگزار شد. با پایان مراسم ترحیم، جمع زیادی از طلاب و مراجع تقلید و مردم از طریق صحن انقلاب (عتیق) به سمت روضه منوره رضوی حرکت کردند و جمع دیگری در صحن عتیق اجتماع کرده و به سخنرانی سخنرانان مذهبی که گاه در اعتراض به رفتار رژیم پهلوی داد سخن میگفتند، گوش دادند.
مردم در این حال و هوا بودند که توجه تعدادی از زائران رضوی به فردی که با نگاههای مشکوک مشغول ارزیابی شرایط بود، جلب شد و برخی از زائران با او درگیری فیزیکی پیدا کردند و او نیز که از مأموران شناخته شده ساواک بود از طریق بیسیم سایر همکارانش در طبقات فوقانی صحن را خبر کرد و ماموران سازمان امنیت و اطلاعات کشور با اسلحه کمری و مسلسل شروع به تیراندازی به مردم حاضر کردند و همزمان، ماموران شهربانی حاضر در سایر صحنها و رواقهای حرم از طریق بیسیم برای کمک، فراخوانده شدند و مردم حاضر را به خاک و خون انداختند.
ماموران ساواک و نیروهای شهربانی به همین جا اکتفا نکردند بلکه از تانک و نفربر برای پراکنده کردن و ترساندن جمعیت در صحنهای حرم استفاده کردند.
آنان علاوه بر به گلوله بستن مردم، با یورش به داخل رواقها و روضه منوره، با شلیک گاز اشک آور زائران امام هشتم را مصدوم و مسموم کردند. خدام قدیمیتر کفشداری در ورودی بست شیخ بهایی، خود از نزدیک شاهد شهادت و زخمی شدن جمع زیادی از زائران امام هشتم بودند. آنان بعدا آثار گلوله باران صحنها و رواقها بر در و دیوار حرم را از بین بردند. پس از این هتک حرمت حرم رضوی و کشته و مجروح کردن تعداد فراوانی از زائران امام رضا، علما، دانشگاهیان، بازاریان و فرهنگیان مشهد ۳۰ آبان ۱۳۱۴ را تعطیل و عزای عمومی اعلام کردند.
استاندار وقت خراسان و نائب تولیت آستان قدس رضوی برای جلوگیری از خشم انقلابیون و بیگناه جلوه دادن خود با صدور اعلامیههای جداگانهای که از رادیو مشهد پخش شد، واقعه حرم را محکوم و از مردم معذرت خواهی کردند و این فاجعه را اشتباهِ چند درجهدار جلوه دادند و قول دادن خاطیان را به سزای اعمالشان برسانند.
فاجعه مسجد گوهرشاد بازتاب منفی گستردهای در افکار عمومی کشور داشت. سیل اعلامیههای محکومیت این فاجعه غیرانسانی و ضد دینی از سوی مراجع عظام تقلید و علمای سرشناس جهان اسلام موج بزرگی را بر علیه رضا شاه به پا کرد.
محکومیت شدید
مراجع عظام قم با صدور اعلامیهای مشترک در تاریخ سوم آذر ۱۳۵۷ با محکوم کردن اقدام غیرانسانی و ضد دینی رژیم پهلوی نوشتند: «با کمال تأسف و تأثر حرم حریم مقدس حضرت ثامن الائمه امام رضا (ع) در مشهد مقدس نیز از آسیب رژیم محفوظ نماند و مورد هتک حرمت و بی احترامی واقع شد و در صحن مقدس تیراندازی و کشتار شد و حرم مطهر نیز مورد بی احترامی و آسیب قرار گرفت.»
علاوه بر مراجع قم آیات عظام گلپایگانی و سیدعبدالله شیرازی نیز با صدور اطلاعیههای جداگانهای همزمان با اعلامیه سیدروح الله موسوی خمینی، پنجم آذر ماه را عزای عمومی اعلام کردند.
امام خمینی (ره) مرجع عالیقدر شیعیان در عصر پهلوی، چهار روز پس از گلولهباران ماموران پهلویِ پسر در سوم آذر ۱۳۵۷ هم در دیدار با دانشجویان و ایرانیان مقیم نوفل لوشاتو و هم در اطلاعیه تندی که نوشتند، هتک حرمت حرم رضوی و به خاک و خون انداختن زائران امام هشتم را به شدت محکوم و پنجم آذر ماه را عزای عمومی اعلام کردند.
رهبر فقید انقلاب اسلامی در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج از کشور گفتند: «در دو سه روز پیش از این در مشهد، مشهد مقدس، در معبد مسلمین، در حرم حضرت رضا ـ سلام الله علیه ـ با تانک رفتند تا تویِ ـ اینطور که [گزارش]شده است گفته اند ـ با تانک رفتند تا توی صحن؛ و به دیوارهای صحن و به دیوارهای ایوان میگویند که آثار گلوله هست. این چندمین بار است که این سلسلۀ پهلوی به معابد ما اینطور میکند. به همان معبد حضرت رضا. این ثبات! الآن مملکت ما ثبات دارد؟! خوب شاه هست الآن؛ الآن یک مملکت ثابتی است؟! الآن مملکتی است که هیچ تزلزلی در آن نیست یا میخواهی یک چیزی برای خودت بگویی همین طوری؟!»
ایشان ادامه دادند: «یکی نیست آنجا که جلویش بایستد بگوید آقا اینها چیست تو داری میگویی! خب این مردم دارند کشته میشوند، این مردم دارند چه میشوند، سر تا ته ایران الان مثل زلزله آمده به هم ریخته، یک دسته میگویند ما نمیخواهیم شاه را، یک دسته اراذل و اوباش هم به جان مردم ریختند که نخیر حتماً باید ملت بخواهد شاه را! با زور باید مردم دوست داشته باشند شاه را! این ثباتی است که دارد که ایشان میفرمایند ثبات دارد ایران و این ثبات را ما نمیتوانیم ببینیم که متزلزل بشود.»
محکومیت مجدد
امام خمینی (ره) همچنین در اطلاعیه تندی که همان روز از نوفل لوشاتو منتشر کردند، نوشتند: «جنایات رژیم منحط شاه روز به روز پر اوجتر میگردد. افزایش حجم جنایات به قدری است که قدرت بیان را سلب مینماید. ضایعات این چند هفتۀ اخیر، سرتاسر ایران را به سوگ نشانده است و قدرت تفکر را از شاه سلب کرده است. دولت یاغی نظامی، به امر شاه،تر و خشک را به آتش کشیده و یکی از بزرگترین ضربههای این جنایتکار به اسلام، به مسلسل بستن بارگاه قدس حضرت علی بن موسی الرضا ـ صلوات الله علیه ـ است. این بارگاه مقدس در زمان رضاخان به مسلسل بسته شد و قتل عام مسجد گوهرشاد به وجود آمد، و در زمان محمدرضاخان آن جنایت تجدید و دژخیمان شاه در صحن و حریم آن حضرت ریخته و کشتار کردند.»
ایشان تاکید کردند: «ملت مسلمان باید از این شاه و دولت یاغی غاصب تبرّی کنند و مخالفت با آن لازم است. تمام اقشار ملت، خصوصاً اهالی قرا و قصبات، باید بدانند که شاه غاصب و دولت یاغی او کمر به هَدْم مقدسات اسلام بسته اند، و اگر مهلت پیدا کنند به محو آثار شریعت برمی خیزند. بر تمام طبقات ملت لازم است، با هر وسیلۀ ممکن، به سقوط این دستگاه جبار قیام کنند. اطاعتِ این دستگاه، اطاعت طاغوت و حرام است. خداوند مسلمین را از شرّ آنان حفظ فرماید. در این عزای بزرگ و جسارت به مقام امام امت، روز یکشنبه ۲۵ ذی الحجه - پنجم اذر ۱۳۵۷ - عزای عمومی اعلام میشود. انّالله و انّا الیه راجعون. »
منابع:
صحیفه نور، جلد ۵ ص ۹۳
اسناد انقلاب اسلامی ج ۱ ص ۵۸۱ - ۵۸۲
رمضانعلی شاکری، انقلاب اسلامی و مردم مشهد
شهید عبدالکریم هاشمی نژاد به روایات اسناد ساواک ص ۸۰۶
آیةالله سیدعبدالله شیرازی به روایت اسناد ساواک ص ۱۸۵ سند شماره ۹۴
صفا اخوان، ایران و جنگ جهانی اول، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۸۰، ص۲۴۰
مورگان شوستر، اختناق در ایران، ترجمه ابوالحسن موسوی شوشتری، تهران صفی علیشاه، ۱۳۶۲، ص۷۷
جهانگیر مقاممقامی، تاریخ ژاندارمری ایران از قدیمیترین ایام تا عصر حاضر، تهران، ۱۳۵۵، صص۱۱۲ــ۱۱۰
منبع: ایسنا
انتهای پیام/