گفته می‌شود مفهوم فرسودگی به سال ۱۹۷۳ برمی‌گردد یا حداقل می‌توان گفت حدود همان سال‌ها بود که چنین نامی را روی این پدیده گذاشتند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، حدود ۵۰ سال پیش، روان‌درمانگری که روزانه تا ۱۶ ساعت کار می‌کرد در نوشته‌ای در توصیف وضع زندگی‌اش گفت «فرسوده» شده است. او این کلمه را بار‌ها از زبان بیمارانش شنیده بود که عمدتاً معتادانی بودند که هروئین نابودشان کرده بود. رفته‌رفته، فرسودگی ورد زبان همه شد. معلمان، پرستاران، پزشکان و کارمندان احساس می‌کردند شرایط سبعانه کار، زندگی‌شان را سیاه کرده است. بعد توصیه‌ها از راه رسیدند. پنج یا ۱۰ یا ۲۰ راه برای رهایی از فرسودگی. اما آیا واقعاً کسی از فرسودگی نجات پیدا کرد؟

مفهوم فرسودگی از چه زمانی متولد شد؟

گفته می‌شود مفهوم فرسودگی به سال ۱۹۷۳ برمی‌گردد یا حداقل می‌توان گفت حدود همان سال‌ها بود که چنین نامی را روی این پدیده گذاشتند. در دهه ۱۹۸۰ کمتر کسی را پیدا می‌کردی که دچار فرسودگی نباشد.

روان‌درمانگری سوئیسی در سال ۲۰۱۳ کتابی درباره تاریخچه فرسودگی منتشر کرد که با جمله‌ای شروع می‌شد که در موقعیت‌های اضطراری ورد زبان‌ها می‌شد: موضوع فرسودگی بیش‌ازپیش جدی و به دغدغه‌ای عمومی بدل شده است. فرسودگی یعنی تا آخر مصرف شدن، مانند باتری‌ای که چنان خالی شود که دیگر نشود دوباره شارژش کرد. گفته می‌شود که فرسودگی در انسان‌ها -برخلاف باتری‌ها‌- با بروز علائم تعریف شد «سندروم فرسودگی» همراه است، علائمی نظیر ازپاافتادن، بدبینی و افت کارایی. در سرتاسر جهان، از هر پنج کارگر سه نفرشان می‌گویند دچار فرسودگی هستند.


بیشتربخوانید


اخیراً در کتاب «به ته خط رسیدیم: چگونه نسل هزاره به نسلی فرسوده بدل شد؟» ادعا شده که فرسودگی نسل هزاره را به فنا داده است؛ نویسنده این کتاب آنه هلن پیترسون، خبرنگار سابق شرکت رسانه‌ای بازفید، چنین تصویری از خود ترسیم می‌کند: گویی «تلی از خاکستر بودم.» کره زمین هم دچار فرسودگی شده است. در خبر‌های داغی که در تلویزیون، رادیو و جای‌جای اینترنت و در اغلب روزنامه‌ها و مجلات مهم مثل فوربس، گاردین، نیچر و نیو ساینتیست منتشر می‌شوند، اینطور گزارش می‌شود که پدیده فرسودگی در دوران همه‌گیری کرونا بسیار تشدید شده است. روزنامه نیویورک تایمز از خوانندگانش خواست تا از اوضاع و احوال خود بگویند. یک نفر گفته بود: «قبلاً در یک دقیقه یا کمتر ایمیل بی‏اشکالی را ارسال می‏کردم، اما حالا چه؟ روز‌ها طول می‌کشد تا دستم به کار برود و به پاسخ ایمیل‌ها فکر کنم.» از ادبیات موجود در فرسودگی این‌طور برمی‌آید که این احساس ملامت‌کردن خویشتن نیز از نشانه‌های فرسودگی است. چه فکر کنید که دچار فرسودگی هستید چه نه، درهرحال دچار فرسودگی هستید.

فرسودگی را بیشتر بشناسیم

اما فرسودگی دقیقاً چیست؟ سازمان بهداشت جهانی سندروم فرسودگی را در سال ۲۰۱۹ در ویرایش یازدهم «طبقه‌بندی آماری و بین‌المللی بیماری‌ها» به رسمیت شناخت، ولی صرفاً به‌عنوان پدیده‌ای شغلی و نه وضعیتی پزشکی. در سوئد اگر دچار فرسودگی باشید می‌توانید به مرخصی استعلاجی بروید. ولی احتمالاً انجام این کار در امریکا دشوارتر است؛ چراکه در نسخه پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی (DSM-) که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، فرسودگی به‌عنوان اختلالی روانی تلقی نمی‌شود. هر چند بعید نیست که روزی این اختلال به این کتاب مرجع اضافه شود، اما بسیاری از روانشناسان با آن به دلیل مبهم‌بودنش سر سازگاری ندارند. برخی مطالعات نشان می‏دهند که نمی‌شود فرسودگی را از افسردگی تمییز داد. این مسئله از وحشتناک بودن فرسودگی کم که نمی‌کند هیچ، آن را به عنوان اصطلاحی بالینی، نادقیق، اضافی و غیرضروری جلوه می‌دهد.

زیر سؤال بردن فرسودگی به معنای حاشا کردن میزان مصائب یا لطمه‌های همه‌گیری نیست؛ لطماتی مثل احساس ناامیدی، تحمل‌ناپذیری، خستگی، ملالت، تنهایی، بیگانگی و به خصوص اندوه. بلکه برعکس، غرض این است که به این صرافت بیفتیم که یک مفهوم مبهم تا چه اندازه معنا‌های مختلفی را در بر می‌گیرد و اینکه آیا در به‌دوش‌کشیدن سختی‌ها هیچ کمکی به ما می‌کند یا خیر. فرسودگی یک استعاره است که به‌عنوان بیماری جا‌زده شده و از دو جهت دچار خلط مبحث شده است: خلط جزئی با کلی و خلط کلینیکی با کوچه‏و‏بازاری. اگر معضل فرسودگی محصول همین اواخر باشد (اگر همان زمان که چنین نامی بر آن گذاشتند شروع شده باشد، یعنی اوایل دهه ۷۰ قرن بیستم)، در این صورت پرسشی تاریخی مطرح می‌شود: چه چیزی جرقه‌اش را زد؟

هربرت فرویدنبرگر، کسی که واژه فرسودگی را ساخت، در سال ۱۹۲۶ در فرانکفورت به دنیا آمد. فلاویو فونتس، روانشناس برزیلی نشان داده که «فرسودگی» را نخستین‏بار فرویدنبرگر برای توصیف شرایط خودش به کار برده است. وی این استعاره را از زبان معتاد‌هایی شنیده بود که حال خود را برای او توصیف کرده بودند. فرویدنبرگر در سال ۱۹۷۴ سردبیر شماره ویژه‌ای از ژورنال آو سوشیال ایشوز شد که به جنبش درمانگاه‌های رایگان اختصاص داشت. همچنین مقاله‌ای درباره «فرسودگی کارکنان درمانگاه‌های رایگان» نوشت. او می‌گوید: «در آن بحبوحه که خود من هم این احساس فرسودگی را تجربه می‌کردم، سؤالاتی برایم مطرح شد؛ اولین پرسش این بود که فرسودگی چیست؟ علائم آن چیست و چه افرادی بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند؟ و چرا فرسودگی ویژگی مشترک کارکنان درمانگاه‌های رایگان است؟» او تشریح می‌کند که اغلب اوقات نخستین قربانی فرسودگی کارکنان رئیس پر جذبه درمانگاه بود، کسی که مانند برخی از معتادان سریع از کوره در می‌رفت، خیلی راحت گریه می‌کرد و یک‌مرتبه به همه‌چیز مشکوک و دست آخر هم گرفتار پارانویا می‌شد. فرویدنبرگر در این مقاله نوشت: «این فرد مبتلا به فرسودگی گمان می‏کند، چون خود در درمانگاه کار می‏کند و شاهد همه‏ چیز است می‏تواند مرتکب اعمالی شود که دیگران نمی‏توانند.»

آیا شما هم دچار فرسودگی شده‌اید؟

این اصطلاح خیابانی در جامعه گسترش یافت. مفهوم فرسودگی دیگر به معنای آن نبود که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارید و به قهقرا می‌روید، بلکه زمانی رخ می‏داد که خواهان همه‌چیز بودید.

قوانین به این موضوع گریز زدند و آزمون‌هایی برای تشخیص آن طراحی شد، مثل آزمون زیر:
آیا شما دچار فرسودگی شده‌اید؟ در ذهنتان خاطرات شش ماه گذشته زندگی‌تان در محیط کار، خانه و موقعیت‌های اجتماعی را مرور کنید و به این پرسش‌ها پاسخ دهید:
۱- آیا در عین کار بیشتر، نتایج کمتری می‏گیرید؟
۲- خیلی زود و بدون اینکه کار زیادی کنید خسته می‌شوید؟
۳- آیا اغلب بدون هیچ دلیل مشخصی دچار حزن و اندوه می‌شوید؟
۴- آیا قرار ملاقات‌ها و موعد‌های مقرر را فراموش می‌کنید و وسایل شخصیتان را جا می‌گذارید؟
۵- بیشتر از گذشته زودرنج شده‌اید؟
۶- آیا نسبت به اطرافیان خود دلسرد شده‌اید؟
۷- کمتر به ملاقات دوستان نزدیک و اعضای خانواده خود می‏روید؟
۸- آیا مبتلا به علائم فیزیکی مثل درد، سردرد و سرماخوردگی‌های طولانی‌مدت هستید؟
۹- آیا زمانی که کنِفت می‏شوید خودتان به آن نمی‌خندید؟
۱۰- آیا چیز زیادی برای صحبت‌کردن با دیگران ندارید؟
شما می‌توانستید پاسخ مورد نظر خود را با علامت ضربدر مشخص کنید، آزمون را از صفحه جدا کنید و روی یخچال خانه یا دیوار اتاقک کارتان بچسبانید و با دیدن آن بگویید: دیدی؟ دیدی گفتم! لعنتی؛ این کاغذ به من می‌گوید که به استراحت نیاز دارم. فرویدنبرگر، سال ۱۹۹۹ در سن ۷۳ سالگی از دنیا رفت. در آگهی درگذشتش در روزنامه تایمز اینطور آمده بود: «مرحوم فرویدنبرگر شش روز در هفته روزی ۱۴ تا ۱۵ ساعت کار می‌کرد. او حتی تا سه هفته قبل از وفاتش هم مشغول کار بود.» او با کار زیاد رس خود را کشیده بود.

تا سرحد نابودی خود تلاش نکن!
بیونگ‌چول هان، فیلسوف کره‌ای در کتاب «جامعه فرسودگی» می‌نویسد: «هر عصری رنج‏های خاص خودش را دارد.» این کتاب نخستین‌بار در سال ۲۰۱۰ در آلمان منتشر شد. هان فرسودگی را با چنین عباراتی توصیف می‌کند: فرسودگی حالتی مانند افسردگی و ازپاافتادگی است، «بیماری جامعه‏ای که دچار مثبت‌اندیشی بیش‌ازحد است»، «جامعه‌ای موفقیت‏محور» جهانی که مردمش می‌گویند ما می‌توانیم و هیچ‌چیز غیرممکنی در این جهان وجود ندارد، جهانی که افراد را وادار می‏کند تا سرحد نابودی خود تلاش کنند. «این نشان‌دهنده آن است که بشریت در حال جنگ با خویشتن است.»
کریستینا ماسلاچ، استاد روانشناسی اجتماعی در دانشگاه برکلی می‌گفت: «سندروم فرسودگی شغلی شامل خستگی روحی، زوال شخصیت و افت عملکرد فردی است و در میان افرادی دیده می‌شود که به‌نوعی خدمتی به مردم ارائه می‌کنند.» او بر وجود فرسودگی شغلی در «مشاغل مددرسان» مثل معلمی، پرستاری و مددکاری اجتماعی تأکید می‌کرد مشاغلی که جمعیت زنان در آن‌ها غالب است و همواره هم حقوق ناچیزی می‏گیرند (کسانی که با گسترده‌کردن معنای استعاره نظامی «خط مقدم»، در کنار پلیس‌ها، آتش‌نشان‌ها و متخصصان فوریت‌های پزشکی، به‌عنوان کارمندان خط مقدم دسته‌بندی می‌شوند.) در این نوع مشاغل، مراقبت از افراد آسیب‌پذیر و مشاهده تألم‌هایشان آسیب‌های فراوانی دارد و معضلات خاصی به بار می‌آورد. هدف از گذاشتن نام فرسودگی شغلی بر این درد‌ها کاهش آن‌ها بود، اما اینگونه نشد؛ چراکه شرایط کاری این مشاغل مراقبتی، مثل اضمحلال عاطفی، زیادبودن ساعات کاری و نشناختن منزلت آنها، بهبود نیافته بود.

هاروارد بیزنس ریویو در سال ۱۹۸۱ مقاله‌ای منتشر کرد که در آن گفته شده بود: «فرسودگی، از سطوح اجرایی گرفته تا سطوح مدیریتی، همه را در بر می‌گیرد.» در این مقاله داستان مدیری آمده بود که خردوخاکشیر شده بود: «باعث‌وبانی ازپاافتادن او ساعات طولانی کار و فشار بی‌وقفه ناشی از تصمیمات دشوار بود. به‌علاوه این مسائل سبب شده بود تا نتواند به مسائل کنترلی توجه کافی داشته باشد و در یک کلام دچار فرسودگی شده بود.» فرسودگی شغلی همچنان جولان می‌داد.

روی جلد یکی از نسخه‌های نیوزویک در سال ۱۹۹۵ نوشته شده بود: «رؤسای دانشگاه‌ها، مربیان و مادران شاغل همگی دچار فرسودگی شده‌اند.» مردم با پیدایش اینترنت درباره «فرسودگی دیجیتال» صحبت می‌کردند. مجله اِل در سال ۲۰۱۴ این پرسش را مطرح کرد که آیا دست‌آخر اینترنت ما را نابود می‌کند؟ در این مقاله توصیه‌هایی برای مقابله با فرسودگی آمده بود، مثل اینکه «نیمه‌شب‌ها نه ایمیلی بنویسید و نه به ایمیلی پاسخ دهید. به نفسی که از بینی‌تان فرومی‌رود و برمی‌آید یا به بالا و پایین رفتن شکمتان حین تنفس توجه کنید.»

برای خودتان وقت بگذارید
پیترسون در کتاب «به ته خط رسیدیم: چگونه نسل هزاره به نسلی فرسوده بدل شد؟» کتابی که آن اوایل مطلب پربازدیدی در سایت بازفید بود، می‌گوید: «فرسودگی صرفاً گرفتاری موقتی نیست، بلکه وضعیت عصر کنونی ماست و این پدیده به‌ویژه در نسل هزاره رو به افزایش است» و حالا در دوران همه‏گیری کرونا هم هستیم.

ممکن است شما به فرسودگی ناشی از ازدواج، فرسودگی از انجام وظایف پدر و مادری یا فرسودگی از همه‌گیری یک بیماری مبتلا شوید. علت این مسئله تا حدی به‌خاطر این است که هرچند فرسودگی بیشتر درباره کار کردن زیاد مطرح می‌شود، اما امروزه در همه اموری که بر وفق مراد مردم نیست، سخنی از آن به میان می‌آید. شما باید برای ازدواج خود وقت بگذارید، در باغچه خانه خود کار کنید، فعالیت کنید، برای تربیت فرزندان خود بیشتر وقت بگذارید و روی رابطه خود با خداوند کار کنید.

همین الان، یک سایت سلامتی به من توصیه کرد که «۱۱ روش برای فرونشاندن درد‌های ناشی از فرسودگی و شکستن دیوار همه‌گیری کرونا وجود دارد. اولین کار این است که فهرستی از راهبرد‌هایی تهیه کنید که برای مقابله با این مشکلات به ذهنتان خطور می‌کند.» در جواب می‌گویم: باشد، حتماً.

منبع: روزنامه جوان

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.