آقای حسین قربانزاده رئیس سازمان خصوصیسازی در یادداشتی نوشت: در نشست خبری ششم شهریورماه، بنده نام ۲۰ شرکت در لیست واگذاری را اعلام کردم که ازجمله آنها شرکت هواپیمایی کیشایر بود که این اطلاعرسانی حاشیههایی را در فضای مجازی بهدنبال داشت.
ممکن است برخی از این جنجالها و سروصداها به دلیل به خطر افتادن منافع باشد، اما من حقیقتا عمده آنها را از زاویه دلسوزی ارزیابی میکنم و معتقدم باید برای کسانی که سؤال و شبهه دارند تبیین کرد که چه اتفاقی دارد میافتد.
ابتدا این نکته را صرفنظر از موضوع کیشایر عرض کنم که متأسفانه پروژه خصوصیهراسی در فضای مجازی، برخی رسانهها و حتی برخی برنامههای رسانه ملی با قدرت ادامه دارد و با تعمیم دادن چند واگذاری به کل واگذاریهای ۲ دهه گذشته و همچنین عیبیابی اشتباه از همان واگذاریها درصدد مسدودسازی مسیر خصوصیسازی و توقف سیاستهای اصل ۴۴ هستند.
این پروژه ذینفعانی دارد که در صدر این لیست، مقاومت برخی شرکتهای مادر تخصصی، وزارتخانههای ذیربط و مدیران دولتی فعلی شرکتهای در لیست واگذاری قرار دارند که به پنهانیترین و پیچیدهترین شکل ممکن تلاش میکنند، مسیر واگذاریها را مخرب و بیراهه جلوه دهند.
با اینکه سیاست قطعی حاکمیت با ابلاغ سیاستهای اصل ۴۴ و فرمایشات رهبری، سخنان ریاست محترم جمهوری در رویداد بینالمللی خصوصیسازی، نظرات معاون اول محترم و وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی، بر فروش داراییها و شرکتهای دولتی به بخش خصوصی است، اما برخی عالمانه یا از روی جهل با این روند مخالفت میکنند و یا اینکه ظاهری میپذیرند، اما در عمل مانعتراشی میکنند؛ این در حالی است که چهارم آذرماه ۱۳۹۹ رهبر معظم انقلاب در دیدار شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا موکدا تصریح کردند که در فروش شرکتها و داراییهای دولت یک عزم لازم و جازم ملی ضرورت دارد و به مقاومتهای وزارتخانهها و... اشاره کردند که در برابر این مقاومتها یک قاطعیت حکومتی لازم است؛ بنابراین هیچکس نباید اصل واگذاری را زیر سؤال ببرد و بخواهد آن را تعطیل کند، اما حتما در شیوه واگذاری باید بهگونهای عمل کرد که سرنوشت بنگاه درنظر گرفته شود.
به همین دلیل ما رویداد بینالمللی خصوصیسازی را در خردادماه امسال در اجلاس سران با حضور ۲ رئیس قوه و بسیاری از مدیران و فعالان و کارشناسان اقتصادی برگزار کردیم و در قالب نمایشگاه ۳ روزه، واگذاری ۹۸۱ شرکت در ۲ دهه گذشته را بهصورت مستند مرور کردیم و در قالب نشستهای تخصصی با حضور صاحبنظران داخلی و خارجی این واگذاریها آسیبشناسی شد. روشن است که برخی واگذاریها موفق بوده و برخی ناموفق، اما نکته قابل توجه اینکه در قریب به اتفاق شکستها دولت عامل اصلی بوده یا به دلیل کیفیت سیاستگذاری اقتصادی، یا به دلیل مداخله مضر و عدمحمایت و نظارت هوشمند، البته واگذاریهای موفقی هم داریم که در نمایشگاه عرضه شد که اتفاقا یکی از آنها در همین صنعت ایرلاین است. شرکت ایران ایرتور با زیان انباشته و وضعیت اسفبار به بخش خصوصی واگذار شد و اکنون در وضعیت سودآوری و بهرهوری بهتر قرار دارد و تعداد هواپیماهایش چند برابر شده است. در کنار آن ما شرکت هواپیمایی ایران ایر (هما) را هم داریم با ۶ هزار و ۷۰۰ میلیارد زیان انباشته! در سال گذشته و این هم که وضعیت کیشایر!
بله. شیوه واگذاری برخی شرکتها در دورههای گذشته اشتباه بوده و برخی شرکتها به سرنوشت نامطلوبی رسیدهاند، اما هیچگاه به خاطر سقوط یک یا چند هواپیما، پرواز را تعطیل نمیکنند! عیبیابی میکنند و پیشگیری!
شرکتی که ۱۲ هواپیما داشته الان ۲ هواپیما دارد، مدیریت دولتی این شرکت را به خاک سیاه نشانده است؛ پس آنچه را که در صورت واگذاری نادرست برخی هشدار میدهند همین الان با مدیریت دولتی اتفاق افتاده است و همچنان با زیان انباشته، سربار دولت است.
این روند یک ماه و یکسال نبوده، بلکه سالیان سال است که این روند ادامه دارد و مطمئن باشید اگر این روند ادامه پیدا کند باید در این شرکت را تخته کرد یا با سوبسید دولتی کلا به یک شرکت زیانده مصرفکننده تقلیل پیدا کند؛ درحالیکه کیشایر این ظرفیت را دارد که کاملا اقتصادی اداره شود.
هزینه جبران زیان این شرکتها از جیب مردمی که نمیدانند، تامین میشود و کسانی که از دولتی ماندن این شرکتها منتفع میشوند و یا از این موضوعات بیاطلاع هستند، فریاد تقبیح واگذاری سر میدهند! و پروژه خصوصیهراسی را دنبال میکنند. دقت کنیم که از نابودی کیشایر باید ترسید، نه از واگذاری آن!
کسانی که هر نوع واگذاری را مساوی با نابودی میدانند یا جاهل هستند یا صددرصد از دولتی ماندن و به قهقرا رفتن کیشایر منتفع میشوند.
خط قرمز ما در دوره جدید سازمان خصوصیسازی، داشتن استراتژی برای سرنوشت بنگاه مشمول واگذاری است. ما هرگز به هر قیمتی و به هر ترتیبی بنگاهها و شرکتها را به مزایده نمیگذاریم؛ لذا سرنوشت بنگاه خط قرمز اصلی ماست. تمام ملاحظات را در آمادهسازی، ارزشگذاری، شیوه واگذاری و... درنظر میگیریم که وضعیت بنگاه و شرکت واگذار شده، روند رونق و بهرهوری ملموس داشته باشد؛ مثلا ما میتوانستیم مانند گذشته باشگاههای استقلال و پرسپولیس را به مزایده بگذاریم، اما پیچیدهترین مدل واگذاری را برای این شرکتها آغاز کردیم که برای نخستینبار در بورس اجرا شد؛ آن هم در مرحله اول افزایش سرمایه از محل صرف سهام که البته مراحل بعدی آن هم در دستور کار است تا هم شفاف شوند، هم مردم مشارکت کنند، هم وضعیت مالی بهتری داشته باشند و مهمتر از همه سرنوشت ۲ شرکت را در ریل بهبود و رونق و بهرهوری قرار داد.
درنظر داشته باشید به جز شرکتهای گروه ۳ که در سیاستهای کلی و قانون اجرای سیاستهای اصل ۴۴ آمده است و وظایف حاکمیتی دارند، همه شرکتهای دیگر باید در گروه بندی یک و ۲ طبقه بندی شده و در لیست واگذاری قرار گیرند. مطابق قانون، هیچ مرجعی جز رهبری نمیتواند شرکت را از لیست واگذاری خارج کند. شرکت کیشایر هم همراه با دیگر شرکتها در لیست واگذاری اعلام شده، اما این بهمعنای آن نیست که فردا مزایده برگزار میشود بلکه اطلاعرسانی شده تا در یک فضای شفاف کسانی که درباره مدل واگذاری این شرکت پیشنهادهایی دارند و مشتریان بالقوه آن با سازمان خصوصیسازی مذاکره داشته باشند.
به همین دلیل چند هفته است که جلسات متعددی با مسئولان محترم منطقه آزاد، مجموعههای صنفی و ذینفعان گسترش کسبوکار در کیش در سازمان خصوصی سازی برگزار کردیم که این واگذاری به نحو شایستهای انجام شود. به کیشوندان عزیز، فعالان اقتصادی و کسبه کیش و همه مردم عزیز اطمینان میدهیم که واگذاری کیشایر در یک بستر شفاف و با خط قرمز افزایش بهرهوری شرکت و رونق سفر به کیش انجام بگیرد. ما آمادهایم که کیشوندان هم در قالب یک شرکت سرمایهگذاری یا تعاونی، بخشی از سهام این شرکت را با شرکت در مزایده خریداری کنند.
پس بنابراین، کیشایر را باید از لیست سوء مدیریت خارج کرد نه از لیست واگذاری!
کیشایر را باید از لیست سقوط آزاد اقتصادی خارج کرد نه از لیست واگذاری!
کیشایر را باید از لیست مدیریت دولتی زیانده خارج کرد نه از لیست واگذاری!
در پایان تأکید میکنم که بهبود کیفیت حکمرانی داراییهای دولت در فرایند واگذاری برای ما اصالت دارد و با هیچ حاشیهسازی و هوچیگری این مسیر را متوقف نمیکنیم.