ممکن است بر سر موضوعی با همسرتان اختلاف نظر داشته باشید و ساعت‌ها بحث کرده باشید تا مشکل‌تان را حل کنید، اما نه‌تنها این بحث کمکی به اختلاف نظرتان نکرده. بلکه دلخوری‌های جدیدی پیش آمده و اختلاف‌تان هم عمیق‌تر شده! اما چه باید کرد؟!

شاید برای شما هم پیش آمده باشد. بر سر موضوعی با همسرتان اختلاف نظر داشته باشید و آنوقت ساعت‌ها بحث کرده باشید تا مشکل‌تان را حل کنید، اما نه‌تن‌ها این بحث کمکی به اختلاف نظرتان نکرده. بلکه دلخوری‌های جدیدی برایتان پیش آمده و اختلاف‌تان هم عمیق‌تر شده! اما چه باید کرد؟! این گفتگو و بحث چه قواعدی باید داشته باشد که نتیجه مطلوب ما را حاصل کند؟! نتیجه‌ای که به دلخوری‌های جدید منجر نشود؟! شاید اولین راه حل این باشد که بیخیال گفتگو شویم و دلخوری‌ها را توی دلمان انباشته کنیم. اما اصلا سمت و سوی این راه حل نروید! دلخوری‌هایتان را اگر با شیوه درست بین خودتان حل نکنید و انباشته شود باید فاتحه عشق و زندگی‌تان را بخوانید!

طلبکار نباشید!

حرف این است که گفتگو کنید، اما چطور؟! انتهای دعوا‌ها معمولا گفت‌وگویی صورت نمی‌گیرد. یا ختم می‌شود به داد و فریاد یا اینکه به قهر و بی‌محلی کشیده می‌شود. اصلا چرا راه دور برویم خود من وقتی دعوا می‌شود منتظر همسرم می‌مانم و او هم پیش خودش حساب و کتاب می‌کند که حق با اوست و می‌نشیند منتظر من! اما دکتر «سجاد کریمان مجد» این عادت را یک رفتار اشتباه و سمی در رابطه می‌داند. این روانشناس و متخصص خانواده می‌گوید: «وقتی کسی سرمان داد می‌کشد و بدحالی خودش را فریاد می‌زند. قطعا حال روحی ما هم بد می‌شود و در این شرایط نمی‌توانیم گفتگو کنیم! اگر گفتگو کنیم احتمالا بهش برچسب می‌زنیم «تو عصبی‌ای!» قضاوت می‌کنیم «تو اشتباه میگی!» و یا مقایسه‌اش می‌کنیم «همسر بقیه را ببین!» که این سه فاکتور می‌تواند هر گفت‌و گویی را به قهقرا بکشد! پس ما نیاز داریم با چند روش و مهارت حال بدمان را مساعد کنیم. هر کدام از ما برای بهتر شدن حالمان روش‌های مخصوص خودمان را داریم! بعضی‌ها یک لیوان آب می‌خورند. بعضی‌ها چند دقیقه قدم می‌زنند. برخی دیگر یک صفحه قرآن می‌خوانند. بعضی‌ها دوبیت حافظ می‌خوانند و یا کمی سکوت می‌کنند. به هر ترتیب یک طوری شرایط‌روحی مان را مساعدتر می‌کنیم! مهم این است که فاصله‌ای ایجاد کنیم تا بتوانیم حرف بزنیم. مهم این است که بدانیم خودمان مسئول این هستیم که حال خودمان را بهتر کنیم. این که طلبکارانه منتظر باشیم کسی که با عصبانیت‌اش حال ما را بد کرده بیاید حال ما را خوب کند یک فکر غلط است. وقتی حال‌مان مساعدتر شد آن وقت است که می‌‍ توانیم یک گفتگو را آغاز کنیم!»

محیط‌های سمی برای گفتگو!

حالا که زمان حرف زدن مشخص شد. حتما چند نکته را باید رعایت کنید تا بحث و گفت‌و گوی شما موثرتر باشد و پای میز مذاکره صدایتان بالا نرود و احترام‌تان حفظ شود. دکتر کریمان مجد چند توصیه اصولی برای محیط و شرایط گفت‌وگوی شما در ادامه بیان کرده است.

در حین صحبت‌کردن حتما با همسرتان تماس چشمی داشته باشید. گفت‌وگویی که در آن تماس چشمی نباشد نمی‌تواند محتوا را به معنای درست منتقل کند!

مزاحم‌های محیطی را باید حذف کنید! اگر تلویزیونی روشن است. موبایلی دم دست است یا هر چه که تمرکز شما را در زمان گفتگو از بین می‌برد باید از محیط گفتگو دور باشد تا بتوانید بدون هیچ حواس پرتی و مزاحمتی پای حرف‌های هم بنشینید!
به همسرتان یادآوری کنید که میان صحبت‌های شما حرف نزند و اجازه بدهد شما کامل حرف بزنید و منظورتان را بگویید. سپس او صحبت کند!

شش قانون مهم که بحث شما را به سرانجام می‌رساند!

تا اینجا ما پی ریزی یک گفتگو را انجام دادیم، اما هنوز ساختمان گفتگو را نساختیم. برای ساختن ساختمان گفتگو شش مرحله باید اتفاق بیفتد. شش مرحله کلیدی که بحث شما را به سرانجام می‌رساند و حال زندگی‌تان را بهتر می‌کند! در ادامه این شش مرحله را از زبان دکتر سجاد کریمان مجد خواهید خواند!

این جمله معجزه می‌کند

مرحله اول در یک گفت‌وگوی‌درست و کاربردی، بیان یک جمله درکی است. یعنی قبل از هرچیز باید به همسرتان یک جمله درکی بگویید که معمولا با این کلمات شروع می‌شود: «من می‌فهمم! من حواسم هست. من درک می‌کنم. من متوجه هستم. من می‌دانم من می‌‍ بینم. من می‌بینم که تو چقدر کار می‌کنی برای اینکه حال زندگی‌مان را بهتر نگه داری! من حواسم هست گاهی اوقات برای اینکه من خسته نشوم وظایف من را هم انجام می‌دهی!» فقط کافی است یک جمله درکی بگویید تا به مخاطب‌تان این احساس را منتقل کنید که شما نیامده‌اید بجنگید. آمده اید صحبت کنید و مشکلی را برطرف کنید. جمله‌ای که می‌گویید باعث می‌شود حس خوبی در همسرتان ایجاد شود و بهتر و راحت‌تر به صحبت‌های شما گوش بسپارد!

بروید سراغ اصل مطلب!

نکته دوم این است که باید در گفتگو اصل موضوع را بگوییم ما خیلی وقت‌ها وقتی شروع به صحبت می‌کنیم برداشت خودمان را از موضوع می‌گوییم. آن چیزی را که خودمان فکر می‌کنیم درست است را می‌گوییم، اما حواستان باشد برای یک نتیجه مطلوب باید دقیقا اصل موضوع را بگویید!

احساس و افکارتان را پای میز مذاکره بیاورید!

پایه سوم یک گفتگو، بیان احساس و فکرمان است. مثلا «من احساس می‌کنم تو در زندگی هیچ‌وقت من را در نظر نمی‌گیری. من فکر می‌کنم در جریان اتفاقی که رقم خورد. خودخواهانه رفتار کردی!»

شاید احساسم غلط باشد!

مسئولیت احساس و افکارمان را بپذیریم. احساس و فکر ما آدم‌ها الزاما همیشه درست نیست و بیان این جمله که شاید احساس من غلط باشد می‌تواند به یک گفتگو کمک بسیار مهمی کند. وقتی شما از احساسات و افکارتان می‌گویید همسرتان شما را قضاوت می‌کند و این جواب را برایتان آماده می‌کند که «تو همیشه فکرت منفیه! تو کی احساس مثبت داشتی؟! شما باید پیش دستی کنید و این جمله را حتما بگویید که این احساس من است و شاید غلط باشد.

نیازتان را به زبان بیاورید

مرحله پنجم مهم‌ترین بخش یک گفتگو است که معمولا ما از آن غافل هستیم! بیان نیاز و خواسته‌مان یک رکن اساسی صحبت است. وقتی گفت‌وگویی را رقم می‌زنیم قرار نیست فقط خرده بگیریم و احساس بدی را به طرف مقابل بدهیم. ما از همسرمان چه می‌خواهیم؟! اینکه چی می‌خواهیم را باید بگوییم. مثلا بگوییم: «لطفا از این به بعد اینطور با من صحبت کن! لطفا این کار را انجام نده! و...»‌

تشکر فراموشتان نشود!

مرحله ششم تشکر کردن است. ممنونم از اینکه وقتت را در اختیار من قرار دادی تا مشکل‌مان را حل کنیم! این‌ها مراحل یک گفت‌وگوی درست است. گفت‌وگویی که باعث می‌شود خشم در درون شما تثبیت نشود و بدحالی برای طرف مقابل ایجاد نشود.


بیشتربخوانید


منبع: 

برچسب ها: خانواده ، همسر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
علی
۰۸:۴۰ ۰۹ مهر ۱۴۰۱
چی میکشید شما؟