تحقیقات نشان میدهد که با وجود حمایت عمومی از روزها و رویدادهای آگاهی از سوی کارفرمایان، تنها یک سوم از کارکنان، در خصوص حمایت سلامت روان در محیط کار به اندازه کافی میدانند.
یک مطالعه جدید نشان میدهد، شرکتها به طور عمومی از سلامت روان حمایت میکنند، اما از نیروی کار در داخل حمایت نمیکنند.
این تحقیق که توسط کلارو ول بینگ انجام شد، نشان داد که از هر ۱۰ محل کار، ۷ محل کار، روزهای آگاهی از سلامت روان را جشن میگیرند، اما تنها یک سوم (۳۶ درصد) از حمایتهای بهداشت روانی سازمانها توسط کارمندانشان خوب یا برجسته ارزیابی شده است.
نظرسنجی از ۱۰۰۰ کارمند نشان داد که بیش از یک سوم (۳۵ درصد) کسبوکارها سلامت روان را در رسانههای اجتماعی و از طریق رویدادها به رسمیت میشناسند، اما فقط ۳۰ درصد، کارفرمای خود را اهمیت دهنده به سلامت روان خود میدانستند.
کارشناس، اما گیج، مدیر کمپین رفاهی در Business in the Community گفت: اگرچه کارفرمایانی که روزهای آگاهی از سلامت روان را علامت گذاری میکنند، کار مثبتی انجام میدهند، اما "فشار و حجم کار" هنوز هم عوامل استرس زا رایج در محل کار هستند و احتمالاً در شرایط اقتصادی بدتر خواهند شد.
گیج گفت: با توجه به بحران هزینههای زندگی، میدانیم که بسیاری از کارکنان ممکن است با نزدیک شدن به ماههای زمستان فشار، استرس و اضطراب بیشتری را تجربه کنند و از کارفرمایان خواست از کارمندان در چند ماه آینده و بعد از آن حمایت کنید.
تحقیق انجام شده نشان داد، کمتر از نیمی (۴۹ درصد) از کارفرمایان به کارمندان اجازه دسترسی به نیروی کمکی را میدادند، در حالی که ۴۴ درصد مشاوره ارائه میدادند و تقریباً دو پنجم (۳۹ درصد) کمکهای اولیه بهداشت روان داشتند.
دنیل هیگ، روانشناس اصلی کسب و کار در DH Consulting، پیشنهاد کرد که آگاهی و حمایت از سلامت روان از بالا به پایین انجام میشود.
هیگ گفت: «به تیم خود نشان دهید که مشکلی ندارد که مراقب سلامتی خود باشید و دیگران را نیز تشویق کنید. یک جامعه تیمی بسازید».
با این حال، سیمون بلیک، مدیر اجرایی Mental Health First Aid England، تاکید کرد که در دهه گذشته، کسبوکارها اهمیت حمایت از سلامت روان کارکنان را درک کردهاند.
بلیک گفت: "این به رسمیت شناختن توسط کووید تسریع شد و موارد بسیاری برای تجلیل وجود دارد، اما واقعیت تأثر انگیز این است که باید کارهای بیشتری انجام شود. "
به همین دلیل، او توصیه کرد، شرکتها «رویکرد سازمانی جامع و کاملی را اتخاذ کنند تا تشخیص دهد که چگونه رفاه و عملکرد یکدیگر را تقویت میکنند».
او افزود: «رهبری استراتژیک و تعهد مشهود به رفاه، فرهنگی فراگیر است که در آن مردم احساس میکنند به آنها تعلق دارند، مدیران میتوانند مکالمات با کیفیت خوبی داشته باشند و کمکهای اولیه سلامت روان، همه بخشی از این ترکیب هستند.»
این مطالعه نشان میدهد از هر پنج (۶۲ درصد) کارمند، سه کارمند معتقدند که کارفرمایشان به سلامت روانی آنها اهمیت نمیدهد، و بیش از نیمی (۵۵ درصد) احساس میکنند که برای پنهان کردن نگرانیهای مربوط به سلامت روان خود در محل کار تحت فشار هستند.
هنگام در نظر گرفتن مؤثرترین کمک، یک سوم (۳۴ درصد) از پاسخ دهندگان گفتند که حمایت مالی از سوی کارفرما برای رفاه آنها، بهتر از کار منعطف است.
اندرو فیلف، مدیر اجرایی و موسس Wrike، گفته بود: سازمانها استراتژیهای پشتیبانی دقیق را تعیین کنند و آنها باید با ارتقاء تعادل بین کار و زندگی و اطمینان از قابل مدیریت بودن حجم کاری کارکنان، سلامت روان را در اولویت قرار دهند.
منبع: سایت people managment