اگر بخواهیم در جامعه مردان موفق تری داشته باشیم، ابتدا باید از تربیت پسرها شروع کنیم؛ با مؤاخذه کمتر و درک بیشتر آنها. امروزه پسرها نسبت به دخترها بیشتر در زندگی دستخوش حوادث میشوند؛ مانند اخراج از مدرسه، ارتباط برقرارکردنهای ناشیانه، استقبال از خشونت، مواد مخدر و هزاران نوع از این دست.
آنچه ما همه خواهان آن هستیم، داشتن مردانی شاد، خلاق، پرانرژی و مهربان است. ما نیازمندیم که پسرانمان مردانی بشوند که برای دیگران اهمیت قائل باشند و در سر و سامان دادن به معضلات سهیم باشند؛ در ضمن در خانه کمک حال مادران خود نیز باشند.
زمانی که فرزندی پا به دنیای پدر و مادر میگذارد علاوه بر ارمغان شادی برای آنها بار مسئولیتی بزرگی به همراه دارد. اگر این نوزاد پسر باشد به احتمال قوی تربیت و مسئولیتش سنگینتر نیز خواهد بود.
در این گزارش میخواهیم شما را با نحوه رشد و تربیت فرزند پسر از بدو تولد تا رسیدن به سن بلوغ آشنا کرده و بیاموزیم که چطور باید با روحیات و خلقیات آنها خود را وفق دهیم.
بدو تولد
مادر آمادهترین فرد برای برآورده کردن نیازهای کودک است
پسرها چه ویژگی کلی دارند؟
بدو تولد عمدتا دورانی است که نوزاد بیشتر متعلق به مادر است یا به بیان دیگر، مادر آمادهترین فرد برای برآورده کردن نیازهای کودک است. والدین در این سالها نقش اساسی را در نگهداری و تربیت فرزند خود دارند.
-از همان اوایل خردسالی روحیات و علایق پسرها نسبت به دخترها متفاوتتر است و پسرها در این دوران جنب و جوش بیشتری دارند.
-میل به بازی و خراب کردن اسباب بازیها در آنها بیشتر است و پر سر و صداتر هستند.
در نتیجه اصل مهم در تربیت پسر بچهها درک شخصیت و خلق و خوی آنهاست تا بتوانیم استعدادها و تمایلات آنها را بهتر بشناسیم.
سه سالهها اوج قوه تخیل را دارند
سه سالگی ورود از خردسالی به دوران کودکی است.
-کنترل و تربیت پسر در این سن نسبت به دختر کمی مشکلتر است.
-پسران در این سن پر انرژی هستند و این بهترین زمان برای تعلیم آنهاست. آنها در این سن شروع به یادگیری مهارتهای بیشتری میکنند.
استفاده از اسباب بازیها و لوازم آموزشی تاثیر بسزایی در یادگیری آنها دارد. تربیت کودک سه ساله پسر نیازمند آگاهی از نکات مهم و آشنایی با تفاوتهای فردی اوست.
-قوه تخیل در سه سالگی در اوج شکوفایی خود هست و والدین میتوانند با شناخت استعدادها و قابلیتهای فرزند خود، آن را در مسیر درست هدایت کنند.
وابستگی کودک در سه سالگی به والدین تا حدودی بیشتر میشود و با وجود آنها احساس امنیت میکند
پسر بچهها در این سن از شخصیتهای کارتونی برای خود قهرمان سازی میکنند.
کنترل احساسات و مهار هیجانات را میتوان در این سن به کودک آموزش داد.
-وابستگی کودک در سه سالگی به والدین تا حدودی بیشتر میشود و با وجود آنها احساس امنیت میکند.
کنترل هیجانات همانند سایر مهارتهای اجتماعی لازمه یک زندگی سالم است. عدم وجود والدین در این سن و کمتر دیده شدن آنها، باعث عدم اطمینان و پریشانی در آینده کودکان میشود.
در نتیجه والدین بایددر گفتگوهای روزمره خود با فرزندتان از کلمات احساسی استفاده کنید. ساختن دایره لغات عاطفی، نحوه استفاده از این کلمات را برای بیان احساسات فرزندتان آسانتر میکند. حواستان باشد که کودک سه ساله شما به مرور میتواند احساسات شما و دیگران را درک کند؛ پس اگر او کار اشتباهی کرد و شما قصد تنبیه کردن و یا دعوا کردن او را داشتید، سعی کنید متناسب با سن و رشد کودک خود رفتار کنید.
شش سالگی؛ دوره شبیه بودن زیاد به پدر
-در حدود شش سالگی تغییرات زیادی در پسرها رخ میدهد. آنها تفاوتهای چشمگیری از نظر مهارتی و فکری پیدا میکنند.
-دقت و تمرکز و یادگیری شان بیشتر میشود. پسرها در این سن بیشتر خود را شبیه به پدرانشان یا هر فرد مذکری که در پیرامونشان باشد میکنند و مایلند یاد بگیرند چگونه مرد شوند.
-خشمگین میشوند، معنی حسادت و نفرت را میفهمند، عواطف آنها غلیظتر میشود. داشتن رابطه دوستانه و صمیمانه با والدین در این سن بسیار مهم است؛ زیرا این سن در تربیت کودک بخصوص پسرها دوره غلیان احساسات است.
بیشتر تمایل به داشتن دوستان هم سن وسال دارند؛ پسرها معمولا کمتر از دخترها مطیع پدر و مادرند، بیشتر لجبازی میکنند؛ برای همین معضلات اجتماعی بیشتر شامل پسران است. والدین باید سعی در کنترل خشم در پسران خود کنند؛ آنها را جلوی جمع تحقیر نکنند، رابطه عمیقی با آنها داشته باشند تا کودک راحتتر مسائل روزمره خود را در خانه مطرح کند.
هفت سالگی
هفت سالگی در میانه دوره ابتدایی کودکی و کودک مدرسهای است. کودک در سن هفت سالگی دوران مهد را پشت سر گذاشته و وارد مقطع ابتدایی شده است. رفتارهای هفت سالهها منعکس کننده دوره گذارشان برای رشد است.
پسران در هفت سالگی دقت و توجه گسترده تری دارند و قادرند تا تمرکز بیشتری نسبت به قبل داشته باشند. آنها مهارت شناختی و فیزیکی بهتری دارند و هر روز کارهایشان را آسانتر انجام میدهند.
سن ۷ سالگی، سن نق زدن زیاد
در تربیت پسر هفت ساله باید صبوری کرد؛ چون حالت نق زدن در او بیشتر شده است و سطح جدیدی از توانایی در صحبت کردن و قادر بودن برای بیان افکارش را کسب کرده است.
برای جلوگیری از کج خلقی در کودک باید ارتباط خوبی با او برقرار کرده و انتظاراتمان را از او روشنتر کنیم؛ از جمله اینکه صحبت کردن با کودک را در اولویت قرار دهیم تا به ما اعتماد کند و در رابطه با مشکلاتش با ما حرف بزند.
محدودیتها و مرزهای روشن را مشخص کنیم؛ به این معنی که چه کارهایی را آزاد است انجام دهد، چه کارهایی را نه. با لحن مناسب با او صحبت کنیم. اگر ما انتظار احترام و رفتار دوستانه را از کودک داریم در وحله اول باید الگوی رفتاری خوبی برایش باشیم.
هشت سالگی؛ سرعت بالای مهارتهای شناختی و حرکتی کودک
کودک در هشت سالگی به اواسط دوران کودکی پا گذاشته و سرشار از تواناییهای قابل توجه و قدرت یادگیری سریع همراه با یک شخصیت خودکفای در حال رشد است. او هم چنان در حال تغییر و بزرگ شدن است؛ مهارتهای شناختی و حرکتی کودک در این سن هر روز بهتر از قبل میشود؛ در خواندن مهارت و اعتماد به نفس بیشتری دارد.
پسر بچهها در هشت سالگی اعتماد به نفس شان رشد بیشتری دارد تا این حد که فکر میکنند توانایی خیلی زیادی دارند و در صورت شکست دچار غم و اندوه میشوند. مهارتهای اجتماعیاش رشد کرده و بیشتر دوست دارد که مورد تایید دوستانش باشد.
تغییر مزاج در پسرها در این سن بیشتر از دخترها مشهود است. باید اجازه بروز رفتارهای منفی را در آنها بدهیم، ولی روی رفتارهای بدش محدودیت وضع کنیم تا یاد بگیرد در دراز مدت رفتارش را مدیریت کند.
پسر بچهها در هشت سالگی اعتماد به نفس شان رشد بیشتری دارد تا این حد که فکر میکنند توانایی خیلی زیادی دارند و در صورت شکست دچار غم و اندوه میشوند
برای تربیت درست و کنترل رفتار در پسر بچههای هشت ساله بیشتر الگوی خوبی باشیم تا نصیحت کننده. احساسمان از رفتار او را صادقانه به او بگوییم، فرزندمان را تشویق کنیم، نقش یک شنونده خوب را برایش داشته باشیم، به وعدههایمان در مورد او عمل کنیم و حد و مرز را در روابط مان با او رعایت کنیم.
نه سالگی؛ دوره نافرمانی و لجبازی
نه سالهها در حال تبدیل شدن به افراد مسقل و قادر به انجام مسئولیتهای خاص با نظارت بزرگسالان هستند. کودکان نه ساله در مواجهه با دوران نوجوانی و آغاز چالشهای متعدد فیزیکی و عاطفی هستند.
در این سن مسائل مربوط به تصور آنها از بدنشان شروع به رشد میکند. پسرها در این سن مستقلتر میشوند؛ به همین دلیل صحبت در مورد بلوغ در این محدوده سنی مناسب است. صحبت آشکار در مورد آنچه او از بلوغش انتظار دارد و نمیداند که بسیار مفید و ضروری است.
احساس استقلال و آزادی عمل بیشتری دارد و بیشتر با دوستانش وقت میگذراند. با توجه به اینکه پسر نه ساله ما در آستانه نوجوانی است، بیشتر از گذشته نا فرمان و لجباز میشود؛ در نتیجه باید گاها به او اعتماد کرده و در باره مسائل از او نظر خواهی کنیم.
سرکوب کودک بسیار اشتباه است و باعث میشود روحیه جنگجو پیدا کند. برای حل مشکلات رفتاری کودک در این سن ابتدا علت مشکل و رفتار کودک را بفهمیم و سپس با صبر و آرامش سعی در حل آن کنیم.
یازده سالهها؛ حضور در دوره نوجوانی و گریزان از محدود شدن
در یازده سالگی فرزند ما در دوران نوجوانی به سر میبرد. پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال و پیوستن به گروه هم سالان دارند و این نگرانیهای بسیاری برای والدین ایجاد میکند. پسران در این گروه سنی حاضر جواب، طعنه زننده و به طور کلی بیشتر از حد خودشان صحبت کرده و عمل میکنند.
اغلب پسران یازده ساله نمیخواهند محدود باشند. برخی زمانها رفتارهای آنان مغرورانه و بی ادبانه است. توجه داشته باشیم که راهکار محروم کردن میتواند یکی از راهکارهای مفید برای شکل دهی رفتار یازده سالهها باشد.
دوران بلوغ
دوران بلوغ مهمترین مرحله زندگی هر فرد است. فرد به بلوغ رسیده را بالغ مینامند. بلوغ زمانی است که بدن از حالت کودکی به بزرگسالی در حال رشد است. تغییرات جسمانی شامل افزایش قد، وزن، رشد عضلات بدن و ... در این دوران بسیار واضح است.
بلوغ بیشتر اشاره به تغییرات جسمانی در بدن دارد؛ البته زمان و نشانههای بلوغ در دختران و پسران متفاوت است. پسرها در سن بلوغ اکثرا پرخاشگر و بد خلق میشوند و از خانواده دورتر و به دوستانشان نزدیکتر میشوند؛ در نتیجه والدین باید با صبر و حوصله و درک موقعیت فرزندانشان گذار از این مرحله را تسهیل کنند.
با توجه به موارد مذکور، سن تربیت کودک محدود و مختص به زمان و سن خاصی نیست و هر دوره رشد، با چالشها و نیازهای متفاوتی همراه است. شیوه تعامل ما با کودک روی چگونگی شکل گیری تواناییها و شکل گیری شخصیت او تاثیر بسزایی دارد.
منبع: فارس