ساعت بیگ بن دیجیتال

وقتی لیزا به لندن می رود تا با والدین نامزدش ملاقات کند، ساعت نمادین بیگ بن با یک ساعت دیجیتال جایگزین شده است. اما در دنیای واقعی، بیگ بن هنوز از یک ساعت آنالوگ برای اعلام زمان به لندنی ها استفاده می کند.

وقتی بارت و رالف ویگوم به ملاقات ند فلاندرز مسن تر می روند، متوجه می شوند که او دچار اختلال بینایی است که عارضه جانبی ناخوشایند جراحی لیزر چشمی است که در سال ۱۹۸۷ قبل از تکمیل لیزیک در سال ۱۹۹۹ اختراع شد.

فلاندرز توضیح می دهد: «من هرگز نباید آن جراحی لیزری را انجام می دادم. در ابتدا عالی بود، اما می‌دانی که بعد از ۱۰ سال، چشمانت می افتد.»

 آی‌پادها انسان را برده خود می کنند

در اپیزود «بستنی مارج»، مارج تبدیل به مجسمه‌سازی می‌شود که منحصراً با چوب بستنی‌های دور ریخته شده کار می‌کند. وقتی هومر به طور تصادفی تمام مجسمه‌های او را نابود می‌کند، ناامید می‌شود. اما مارج برای اینکه نشان دهد او را بخشیده است، مجسمه ای غول پیکر از هومر می سازد.

این قسمت به ۲۰۰ سال آینده می رسد، جایی که مجسمه هومر تنها چیزی است که از هنر غربی باقی مانده است. در این آینده تاریک و دیستوپیایی، بشریت اسیر آی‌پادهای غول‌پیکری شده است که با هدفون‌هایشان مردم را شلاق می‌زنند.

 فقط پنج پادشاه ثروتمند اروپا صاحب رایانه خواهند بود

پروفسور فرینک یکی از باهوش ترین افراد در اسپرینگفیلد است، اما در مورد آینده کامپیوترها اشتباه می کرد. فرینک گفت: «پیش‌بینی می‌کنم ظرف ۱۰ سال، رایانه‌ها دو برابر قدرتمندتر، ۱۰,۰۰۰ برابر بزرگ‌تر و گران‌تر خواهند شد که تنها پنج پادشاه ثروتمند اروپا صاحب آن‌ها خواهند شد.»

او درست می‌گفت که رایانه‌ها قدرتمندتر می‌شوند، اما آنها به جای بزرگ‌تر شدن، کوچک‌تر شدند و کاربران مجبور نیستند یک پادشاه اروپایی ثروتمند باشند تا بتوانند آن را بخرند.

فاج مجازی

فاج (Fudge) نوعی شیرینی شکلاتی است. در یکی از قسمت ها، درآینده، هومر و مارج را می توان در حال خوردن فاج مجازی از طریق نی پشت هدست واقعیت مجازی خود دید. اما هومر شکایت می‌کند که فاج مجازی به اندازه فاج سایبری خوب نیست. دانشمندان در فرآوری مواد غذایی پیشرفت های چشمگیری داشته اند، اما غذای مجازی هنوز اختراع نشده است.

بریتانیایی ها آمریکا را در جنگ جهانی سوم نجات خواهند داد

وقتی نامزد لیزا با خانواده اش ملاقات می کند، هومر او را برای نوشیدنی به کافه ای می برد. مو می گوید: «یک پسر انگلیسی، نه؟ می دانید، ما شما را در جنگ جهانی دوم نجات دادیم.» هیو با کنایه پاسخ می دهد: «آره، خوب، ما هم شما را در جنگ جهانی سوم نجات دادیم.»

خوشبختانه، جنگ جهانی سوم هنوز اتفاق نیفتاده است، بنابراین مشخص نیست که اگر چنین درگیری جهانی اتفاق بیافتند، کدام کشور، کشور دیگری را نجات خواهد داد.

منبع: روزیاتو