یکی از مشکلاتی که بعد از ازدواج می تواند رابطه زن و شوهر را به سمت سردی بکشاند وابستگی به خانواده است، وابستگی به خانواده معمولا در زنان بیشتر از مردان دیده میشود.
وابستگی زن به خانواده بعد از ازدواج منجر به رفت و آمدهای بیش از اندازه به خانه پدری، عدم دلبستگی به زندگی زناشویی و درنتیجه از بین رفتن صمیمیت در ازدواج میشود.
بیشتربخوانید
زنانی که به خانواده شان وابسته اند معمولا همه ویژگیهای مشترکی دارند از جمله:
- نگرانی مداوم از ناراحت شدن خانواده به خاطر کارها و تصمیماتشان
- همیشه قبل از هر تصمیمی خانواده شان را در نظر میگیرند و مراقبند خلاف نظر آنها عمل نکنند.
- اگر فرد مقابل نظری مخالف خانواده اش داشته باشد، دچار تنش میشوند.
- عدم توانایی در نه گفتن و توقع داشتن از شوهر برای نه نگفتن به خانواده
- عدم توانایی در تصمیم گیری و نیاز به تایید تصمیمات از طرف خانواده
- حتی اگر حق با شما باشد از خانواده اش دفاع می کند.
- با وجود دیدارهای وقت و بی وقت همچنان دلتنگ خانواده اش است.
- مسئولیت بی مورد در قبال خانواده و درگیری بیش از حد با مشکلات خانواده
زنان معمولا وابستگی زیادی به پدر و مادرشان دارند و حتی شاید سالها بعد ازدواج نتوانند از مادرشان جدا شوند و اصرار داشته باشند که خانه شان نزدیک به خانه والدینشان باشد. وابستگی زیاد زن به خانواده بعد ازدواج علت بسیاری از اختلافات و دعوای بین زوجین است.
مشکلات زمانی بیشتر می شود که زن خواستههای شوهرش را در نظر نمیگیرد و خواستههای خودش را به مرد تحمیل می کند. حتی ممکن است باعث بروز مشکلات مالی در ازدواجش شود.
قبل از این که بخواهید فکری برای حل این مشکلات داشته باشید باید به علت ریشهای وابستگی زن به خانواده بعد از ازدواج پی ببرید:
دایره کوچک ارتباطات
زنانی که حضور اجتماعی کم رنگی دارند معمولا وابستگی شدیدی به خانواده خواهند داشت چرا که نتوانسته اند وابستگی و تعلقاتی با افرادی به جز خانواده ایجاد کنند و همین مساله باعث ایجاد شخصیت وابسته در زن و ایجاد چالشهای زیادی بعد از ازدواجش خواهد شد.
نداشتن تجربه مستقل بودن
زنانی که به دلیل تحصیل یا کار تجربه زندگی مستقل دارند تا حدودی وابستگی شان به خانواده مدیریت شده است و میتوانند حتی دور از خانواده زندگی کند. البته از سویی دیگر مستقل شدن یک زن باعث میشود که کمتر تحت سلطه مرد قرار بگیرد و توقع برابری در زندگی بعد از ازدواج داشته باشد و مردانی که خصلت مردسالارانه داشته باشند در زندگی با یک زن مستقل به مشکل خواهند رسید. مردانی که استقلال مالی و شخصیتی زنان را به رسمیت بشناسند نه تنها در کنار یک زن مستقل احساس بهتری خواهند داشت بلکه متوجه میشوند که استقلال شخصیتی همسرشان باعث پیشرفت زندگی زناشویی آنها میشود.
تربیت خانوادگی
سبک تربیتی بعضی خانوادهها به گونهای است که فرزندان را وابسته به خانواده تربیت میکنند. این فرزندان در تصمیم گیری استقلال ندارند و قدرت استدلال و منطقشان ضعیف است. افرادی که به صورت وابسته تربیت شده اند حتی درباره مسائل خصوصی خود و همسرشان با خانواده به خصوص مادرشان مشورت میکنند و حد و مرزی برای روابط خصوصیشان ندارند. افراد وابسته نمی توانند مشکلات روابط زناشویی خود را مدیریت کنند و به سختی میتوان تغییرشان داد.
کمبود اعتماد به نفس
زنی که اعتماد به نفس لازم برای همسری را نداشته باشند، زندگی کنار شوهر برایشان سختتر از زندگی کنار خانواده است و نمیتوانند از پس مسئولیتهای زندگی مشترک بر بیایند به همین دلیل به خاطر ترس از تغییر، تحقیر یا شکست به خانواده پناه میبرند، ولی زنی که اعتماد به نفس کافی داشته باشند معمولا از زندگی در مکانهای جدید و هیجان یک زندگی جدید استقبال میکند و همیشه خواستار تغییر و تحول است.
نارضایتی از شوهر
گاهی اوقات شوهران از نظر عاطفی یا همراهی در خانه انتظارات زنان را بر آورده نمیکنند و موجب نارضایتی همسرشان از ازدواج میشوند. گاهی اوقات این نارضایتی ممکن است به دلیل تفکرات رمانتیک و تصورات اشتباه از ازدواج برای زنان رخ بدهد. در هر دو صورت سرخوردگی و و دلزدگی از ازدواج زنان را به سمت بیشتر وقت گذراندن با خانواده و وابستگی به آنها سوق میدهد.
روشهای کاهش وابستگی زن به خانواده بعد ازدواج
زن و شوهر باید بدانند که بعد از ازدواج اولویت یکدیگر هستند و اولویت دادن به پدر و مادر صرفا منجر به دور شدن زوجین از یکدیگر و سرد شدن روابطشان خواهد شد. اگر نتوانستید با صحبت و دلیل و منطق یا محبت به همسرتان او را متقاعد کنید که باید اولویت یکدیگر باشید بهتر است از یک زوج درمانگر کمک بگیرید.
داشته رابطه دوستانه و سرشار از محبت با خانواده بسیار عالی است، ولی اگر وابستگی به خانواده اگر منجر به اولویت ندادن زوجین به یکدیگر شود یا استقلال ازدواج را از بین ببرد تبدیل به یک معضل خواهد شد.
برای کاهش وابستگی زن به خانواده میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
گفتگوی محترمانه
اگر وابستگی همسرتان باعث ایجاد مشکل در زندگی شده حق دارید از او بخواهید که کمتر خانه را ترک کند و به وظایفش در زندگی مشترک توجه داشته باشد. اگر می خواهید حرفتان بهتر تاثیر داشته باشید باید همراه با عشق و مهربانی به زبان آورده شود نه این که با زور، دعوا و تحکم همراه باشد هر گونه فشار و تحکمی در این مورد فقط باعث بیشتر شدن مشکلات زندگیتان میشود.
به استقلال همسرتان کمک کنید
گاهی از همسرتان بخواهید تصمیمات را به تنهایی بگیرد به خصوص تصمیمهای فوری. او را برای تصمیم گرفتن تشویق کنید تا قدرت استقلال و تصمیم گیری بدون نیاز به دیگران در او زنده شود.
آرامش زندگی را حفظ کنید
متاسفانه اغلب زوجین مهارت گفتوگوی موثر را بلند نیستند و با شروع هر بحثی کارشان به دعوا میکشد. در مواردی که با یک زن وابسته به خانواده طرف هستید احتمالا اغلب این درگیریها به خاطر دخالت اطرافیان در مسائل ازدواجتان پیش خواهد آمد؛ بنابراین سعی کنید آرامش زندگیتان را حفظ نمایید و با صبوری به خانواده همسرتان بفهمانید که به تنهایی می توانید از پس زندگیتان بر بیایید. حفظ آرامش میتواند از بروز و شدت گرفتن مشکلات خانوادگی پیشگیری کند.
همسرتان را تهدید نکنید
متاسفانه برخی از مردان با مشاهده وابستگی همسرشان به خانواده او را به قطع ارتباط با خانواده اش تهدید می کنند که عملا به جای بهتر شدن شرایط منجر به لجبازی و مشکل شدن حل مسئله خواهد شد. همسر شما خودش باید به این نتیجه برسد که ارتباط کمتر با خانواده به نفع زندگی اش است.
بی احترامی به والدین همسر هیچ کاری به جز وخیمتر شدن شرایط و بیشتر شدن فاصله همسرتان از شما نمیکند. تحقیر والدین یک فرد مانند تحقیر خود آن فرد است. به نظر شما زنی که تحقیر شده باشد می تواند شادی و خوشبختی را به زندگی تان اضافه کند؟
مقابله به مثل نکنید
اگر شما هم مانند همسرتان بخواهید وابستگی به خانواده را جایگزین بهبود صمیمیت با همسرتان کنید، به بدتر شدن شرایط دامن زده اید و در واقع نشان میدهید که توانایی مدیریت شرایط را ندارید. مقابله به مثل کردن همیشه کار را بدتر میکند بنابراین از روی لجبازی تصمیمهای نابخردانه نگیرید.
تامین نیازهای عاطفی همسر
شاید علت وابستگی همسرتان به خانواده اش عدم ارضای نیازهای عاطفی اش از سمت شما باشد. زنی که به اندازه کافی محبت و توجه از شوهرش دریافت کند، به طور طبیعی نیازش به توجه دیگران کاهش پیدا خواهد کرد. اگر فکر می کنید علت وابستگی همسرتان به خانواده اش بی توجهی خود شماست، رفتارتان را اصلاح کنید.
منبع: بیتوته
انگار که خودشون همه چیزشون درجه یکه و بقیه هیچ
مادر خانمم به دوتا پسرش و دخترش خیلی اهمیت میده و این بسیار برای من محسوس هست و گاهی بهم بر میخوره که چرا ما که توی یک خانواده هستیم ، چرا نباید همگی در تقسیم احترام و عواطب مساوی باشیم
مادر خانمم یه جوری رفتار میکنه که حرف حرف بچه هاش هست
دخترش که خانم من میشه هم به همین ترتیب آنقدری که به خانواده خودش اهمیت میده به من حتی نصف اونا هم اهمیت نمیده
اینو از پیام و نوع صحبت و برخورد و ارتباط بین اونا کاملا متوجه میشم
من نمیخام از ارتباط و عاطفه اونا نسبت به هم کم بشه ، کاری هم به رفتار مادر خانمم هم ندارم
من فقط میخام همون قدر که خانمم به خانواده اش اهمیت میده ، به منم اهمیت بده
همین!!
والا تاجایی هم که امکان داشته از نظر امکانات چیزی کم نذاشتم و تمام فکرم ایجاد شرایط بهتر برای خانمم و دخترم هست
ولی حس میکنم خانمم با من حال نمیکنه و دوست داره بیشتر در کنار خانواده خودش باشه
دیگه این موضوع داره منو کلافه میکنه
**تکریم یتیم** و **اطعام مسکین** باعث "افزایش رزق"، "آسانی زندگی" و "رحمت خدا" میشود.
فقیر کار میکند اما درآمدش از مخارجش کمتر است.
سوره فجر89/ آیات 16، 17، 18.
فقط یک جمله ازروی تجربه اضافه کنم ،که اگرزن احساس امنیت و احترام هم به خود وهم خانواده اش کند،باورکنید،باورکنید عاشقانه با شوهر وخانواده شوهررفتارخواهدکردواگراین احساس امنیت و احترام را نداشت زندگی زناشوئی اش مثل من خواهدپاشید
ولی مادرشوهر نمیزاره زندگی کنیم هی جستجو میکنه تو زندگیم و پسرشم انگار دبستانیه اصلا نمیتونم بهش تکیه کنم مثلا مرد خونه باید تکیه گاه باشه نه برا هرچی بره سمت پدر مادرش.