چه لحظه شیرینی است زمانی که توصیههای رهبرمان برای تحکیم خانواده و تعالی زن و شوهر را با یک مشاور خانواده در میان میگذاریم و ایشان از آن توصیهها استقبال میکند و آنها را مطابق با آموختهها و تجربیاتش در حوزه زندگی خانوادگی میداند. اگر از خوانندههای دایمی ما باشید میدانید که مدتی است هر هفته ذیل عنوان «پدرانههای یک رهبر» با هم نظرات رهبر معظم انقلاب را درباره ازدواج و زندگی خانوادگی مرور میکنیم و حول و حوش آن، گفتگو میکنیم. امروز هم بر همین منوال، همراه میشویم با جملاتی که درباره نقش آرامش گری زن و مرد برای یکدیگر بیان شده اند.
تلاطم گریزناپذیر
رهبر معظم انقلاب در جلسه عقد زوجهای جوان میفرمایند: «انسان در تلاطمهای زندگی که ناشی از برخوردهای ناگزیر است، به دنبال یک فرصت میگردد تا به آن پناه برد. اگر یک زوج باشند در این تلاطمها به یکدیگر پناه میبرند، زن به شوهرش پناه میبرد و شوهر هم به زنش پناه میبرد. مرد در کشاکش زندگی مردانه خود، احتیاج به یک لحظه آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد. زن هم در کشاکش زندگی زنانه خود با بحرانها و با تلاطمهایی مواجه میشود. چه در محیط بیرون از خانه مشغول تلاش و فعالیت و کارهای گوناگون سیاسی و اجتماعی و ... باشد یا در داخل خانه مشغول باشد که زحمت و اهمیتش کمتر از کار بیرون نیست.»
وجود تلاطم در زندگی ما انسانها امری اجتناب ناپذیر است. ساخت و بافت وجود ما و اقتضائات زندگی در دنیای مادی، وجود تلاطم را تبدیل به امری طبیعی میکند. بنا به فرمایش رهبرمعظم انقلاب «انسان که ماشین نیست، انسان روح است، انسان معنویت است، انسان عواطف و احساسات است». این چنین است که در زندگی روزمره دچار بالا و پایین و فراز و نشیب میشود. هیجانات عاطفی مختلف به سراغش میآید، غم، عصبانیت، شادی، کسالت روحیه و .... این تلاطم طبیعی، البته آزاردهنده است و انسان مثل دریای ناآرامی که موج هایش را به ساحل میکوبد، نیاز به یک عنصر آرامش بخش دارد.
هستم اگر میروم
«مرضیه مدنی فر»، دکترای تخصصی مشاوره و مشاور خانواده با اشاره به این بیان رهبرمعظم انقلاب که میفرمایند «این سکونت، این آرامش، به معنای آرامش در مقابل حرکت نیست، حرکت خوب است؛ این به معنای آرامش در مقابل تلاطم است.» تشریح میکنند که «قرار نیست زن و شوهر ریشه تلاطم طرف مقابل را از بین ببرند، به عنوان مثال مرد به همسرش بگوید دیگر با فلان همسایه که دلگیرت کرد رابطه نداشته باش یا زن به شوهرش بگوید کارت را عوض کن تا دیگر این تنشها را نداشته باشی. قرار نیست همسران موجب سکون به معنای عدم پویایی شوند. حرکت هست، تلاطم هم اقتضاء آن است و زن و مرد پس از آن آشفتگی، موجبات آرامش یکدیگر را فراهم میکنند».
آیین همسرداری
بسیاری از زن و شوهرها، در ابتدای زندگی مشترک، راههای آرامش بخشی به همسرشان را نمیدانند. سعیده و محمدحسین، یکی از این زوجها بودند. سعیده میگوید «اوایل زندگی مان، گاهی من به دلیل دوری از خانواده و زندگی در شهری دیگر، بسیار دلتنگ میشدم. تمام طول روز منتظر بودم تا محمدحسین از سرکار بیاید و از تنهایی به درآیم. گاهی که او دیرتر از معمول به خانه میآمد، من آنقدر ملتهب میشدم که به محض ورود محمدحسین به خانه، گریه ام میگرفت.
انتظار داشتم وقتی او مرا در این وضعیت میبیند، در آغوشم بگیرد و آرامم کند. اما برعکس محمدحسین یک احوالپرسی ساده میکرد، علت گریه ام را میپرسید و بعد توصیه میکرد که با مادرم تماس بگیرم تا آرام شوم. خودش هم در سکوت کارهایش را میکرد. از آن طرف، گهگدار پیش میآمد که محمدحسین کاملا در خودش فرومی رفت، با من حرف نمیزد و در برابر پرسشهای من، سعی میکرد وضعیت را عادی جلوه دهد و من به مرور متوجه شدم که وقتی چیزی او را آشفته میکند و ذهنش مشغول میشود، چنین رفتاری بروز میدهد. من برایش چای میریختم، سعی میکردم شوخی کنم، پیشنهادهای تفریحی و نشاط آور بدهم، اما او انگار میخواست من را از خودش دور کند و این آزرده ام میکرد».
دکتر مدنی فر لازمه آرامش گری زوجین برای یکدیگر را، آموختن مهارتهای این آرامش گری میداند. اولین گام در کسب این مهارت، به دست آوردن شناخت کافی از همسر است. ممکن است یک خانم در زمان تلاطم درونی، نیاز داشته باشد تا همسرش با مهارت خوب گوش کردن، همدلی و گفتگوی موثر او را آرام کند. یا یک آقا وقتی آشفته است، نیاز به آرامش محیط خانه، منظم بودن فضا و عدم صحبت درباره منشا ناآرامی اش داشته باشد. هیچ نسخه روانشناسانه از پیش آمادهای در این زمینه وجود ندارد و میطلبد که همسران با یک ذهن جستجوگر و بدون پیش فرض، تلاش کنند تا اولا علایم آشفتگی همسرشان را بشناسند و بتوانند متوجه شوند که چه واکنشهایی از او به معنای التهاب درونی اش است؛ و ثانیا عناصر آرام کننده او را پیدا کنند.
تنها قدم زدن، گفتگو کردن و همدلی گرفتن، حضور در محیط شاداب خانه، نوشتن دغدغهها روی کاغذ، خوردن یک نوشیدنی و ... میتوانند برای افراد مختلف، آرامش زا باشند. همسران میتوانند در این زمینه با هم گفتگو کنند و به سعی و خطا بسنده نکنند، یک گفتگوی همدلانه برای شناخت بیشتر. گام بعدی، کسب مهارت است. زوجین احتمالا برای مواجهه مطلوب با یکدیگر، نیازمند مهارتهایی همچون خوب گوش کردن خواهند بود که باید برای کسب این مهارتها تلاش کنند.
تفاهم یا سوء تفاهم؟!
اکنون که بیش از ده سال از آغاز زندگی مشترک سعیده و محمدحسین میگذرد، سعیده با مرور آن روزها گاهی خنده و گاهی گریه اش میگیرد! او میگوید: «وقتی دلگیر و به هم ریخته میشدم و محمدحسین آن طور که انتظار داشتم با من برخورد نمیکرد، به او میگفتم اگر نمیتوانی به من محبت کنی تا آرام شوم، حداقل حرف دیگری بزن، سکوت نکن که همه غمهای عالم روی دلم بریزد؛ و محمدحسین در جواب میگفت من نمیخواهم با سوال پیچ کردن، تو را آزرده کنم. به تو فرصت میدهم تا خودت افکارت را جمع و جور کنی. دقیقا همین حرفش من را به شدت برافروخته و آشفتهتر میکرد».
«آرامش پذیری» تعبیر قابل تاملی است که مرضیه مدنی فر به کار میبرد. اینکه فرد متلاطم، خودش هم برای آرامش تلاش کند و پذیرای سبک آرامش بخشی همسرش باشد. حتی اگر همسرش خیلی ناشیانه عمل میکند، او حس توجه و علاقه مندی و حمایت گری را از همسرش دریافت کند و بر همین وجه مثبت، تمرکز کند تا آرام شود.
روز از نو
محمدحسین هم خاطرات جالبی دارد. او میگوید: «ما پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک، توانستیم قلقهای همدیگر را بفهمیم و برای حال خوب طرف مقابلمان تلاش کنیم. اما وقتی پای فرزند اولمان به خانه ما باز شد، دوباره روزهای سخت هم آمدند. روزهای بسیاری پیش میآمد که من خسته از کار بیرون و طی مسیر طولانی، به خانه میرسیدم و انتظار داشتم آرامش نسبی در خانه برقرار باشد. دلم میخواست سعیده با یک نوشیدنی خنک از من استقبال کند، کنارم بنشیند و شنوای حرفهای من باشد، اما سعیده آشفته و خسته از ساعتها نگهداری نوزادمان، منتظر بود من برسم، بچه را به من بسپارد، کمی گله و شکایت کند و بعد برود اندکی بخوابد. مدتی طول کشید تا ما توانستیم دوباره به یک رابطه آرامش بخش دوسویه برسیم».
دو دریای خروشان
رهبری در بخشی از بیانات شان میفرمایند: «وقتی که زن و شوهر در پایان کار روزانه یا در وسط روز به هم میرسند و همدیگر را میبینند، هر دو از هم توقع دارند که توانسته باشند محیط را شاد، سرزنده، قابل زیست و رفعکننده خستگی ساخته باشند. این توقع به جایی است اگر چنانچه بتوانید این کار را بکنید زندگی شیرین میشود.»
دکتر مدنی فر با اشاره به موقعیتهایی که زن و مرد هر دو متلاطم و ناآرام هستند، میگوید: «هرچند زن و شوهر هر دو آشفته و نیازمند آرامش بخشی هستند، اما جالب است که آنها میتوانند در همین وضعیت هم طبیب احوال یکدیگر باشند. جنس نیازهای آنها با هم متفاوت است و بطور خدادادی و فطری طرف مقابل آنچه را که همسرش نیاز دارد، داراست. زن حتی در زمان تلاطم، میتواند عاطفه دهنده باشد و مرد میتواند تکیه گاه و حمایتگر همسرش شود. این چنین است که با استفاده از گفتگو و رسیدن به یک هماهنگی، آنها میتوانند همیشه پناه یکدیگر باشند. نکته قابل توجه اینجاست که حتی در زمان عدم حضور فیزیکی همسر، باز هم یاد و خاطره اش و سایه حضور پرمهر یا حمایت گرش، میتواند دل آرام زن یا شوهر باشد.
سعیده با لبخند از تجربه مثبتش میگوید: «ما بعد از مدتی به این قاعده رسیدیم که وقتی محمدحسین به خانه میآید، من حتی اگر خسته و کلافه هستم، به استقبالش بروم و مدت کوتاهی به او فرصت بدهم تا با یک نوشیدنی، حتی یک لیوان آب، و چند دقیقه استراحت، خستگی اش فروکش کند. بعد دیگر من ساعتها وقت دارم که از سختیهای طول روز برایش حرف بزنم، شرح دلتنگی هایم را بدهم، از او در نگهداری فرزندمان کمک بگیرم و یا بخوابم. البته این قرار را هم گذاشته بودیم که در مواقع نادری، اگر من خیلی بی رمق و به هم ریخته بودم، همان اول این موضوع را اعلام میکنم و محمدحسین باید تلاش کند با محبت و خدمات رسانی، آرام جان من شود».
رهبر هم در این بیان شان بر آسیب پذیری بیشتر زن در مواجهه با تلاطم ها، صحه میگذارند. «حالا زن در این کشاکش به تلاطمهایی برخورد میکند و، چون روح او ظریفتر است بیشتر به آرامش، به آسایش، به تکیه کردن به یک شخص مطمئن احتیاج دارد، او کیست؟ او شوهر است».
دکتر مدنی فر به ما یادآوری میکند که زن و شوهری میتوانند آرامش بخش یکدیگر باشند، که توانسته باشند تلاطمهای بین خودشان را مدیریت کنند و یک روج متعارض نباشند. اگر رابطه همسران سرد یا پرتنش باشد، آنها نه تنها نمیتوانند یکدیگر را آرام کنند، بلکه رابطه شان خود ایجادکننده تلاطم است. اینجاست که لازم میشود زن و شوهر تلاش شان را برای فائق آمدن بر تعارض بین شان بکنند و نگذارند زخمهای بین شان، کهنه و چرکین شود.
در همین رابطه رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «محیط خانواده محیط آرامش است. این عاطفهای که در زن و مرد نسبت به هم وجود دارد، به این آرامش درونی کمک میکند.... انسان گاهی در زندگیاش دچار تلاطم میشود. همسر، یک آرامش به انسان میدهد که متلاطم نباشد. این در صورتی است که فضای خانه، فضای متلاطمی نباشد»؛ و نهایتا نکته پایانی دکتر مدنی فر در این رابطه است که: «نقش خودتان را در رابطه با همسرتان، حل کننده چالش او ندانید و در محتوا گیر نکنید. قرار نیست شما مشکل همسرتان را حل و فصل کنید. کافی است آرامش بخش او باشید».
منبع: فارس