مصطفی محدثی خراسانی در آئین تجلیل از قادر طهماسبی (فرید) گفت: فرید استراتژیستترین شاعر انقلاب در سه عرصه شعر انقلاب، شعر آئینی و شعر دفاع مقدس است و افقهایی را گشوده تا دیگران از همان راه مسیری را طی کنند.
آیین نکوداشت استاد قادر طهماسبی (فرید) شاعر آیینی و انقلابی کشورمان با حضور شاعرانی، چون ولیالله کلامی زنجانی، سعید حدادیان، محمود اکرامیفر، مصطفی محدثی خراسانی و علی داوودی در کتابخانه عمومی که به نام این شاعر در بوستان پیروزی (شرق تهران) نامگذاری شده است، صبح امروز سهشنبه ۲ اسفند برگزار شد.
علیرضا زندوکیلی، مدیرکل کتابخانههای عمومی استان تهران در این جلسه اظهار داشت: اگر ظرف مکان این جلسه محدود است به این جهت است که خواستیم در این مکان باشد؛ چون این کتابخانه به نام قادر طهماسبی است و این نامگذاری هم در دهه فجر امسال اتفاق افتاد. به همین دلیل این کتابخانه را انتخاب کردیم.
وی در ادامه افزود: در همه ادیان پیامها به صورت مکتوب به مردم رسانده میشد. اما بعد از رسالت حضرت محمد (ص) این امر جدیتر از طرف خدا به بشر القا شده است. چون دین از طریق گفتمان به انسانها منتقل میشود. قرآن یعنی خواندن و معجزه پیامبر ما در کنار معجزات دیگر، معجزهای جاوید است. رهبر انقلاب نیز به درستی از بطن دین این امر را استخراج کردند و شاید یکی از مهمترین دیدارهای رهبری با اصحاب فکر دیدارشان با شاعران است. شاعران ادامه دهنده همین راه هستند.
محدثی خراسانی در ابتدا اشعاری از مرحوم قیصر امینپور خواند.
سراپا اگر زرد و پژمردهایم.
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغ دل بود، ما دیدهایم
اگر خون دل بود، ما خوردهایم
اگر دل دلیل است، آوردهایم
اگر داغ شرط است، ما بردهایم
اگر دشنهی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گردهایم!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمردهایم!
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر بردهایم
محدثی خراسانی در ادامه گفت: ۳۵ سال پیش اولین بار در جلسه شعر حوزه هنری فرید را دیدم و از آن موقع تا الان، هروقت فرید به ذهنم میآید این شعر به یادم میآید. تواضع، فروتنی و سر به زیری متعالیش با وی همراه بوده و در کنارش درک عمیق و حضور موثر در عرصههای مختلف و تاثیرگذاری که در سه شعر انقلابی، آئینی و دفاع مقدس داشتند. فرید استراتژیستترین شاعر انقلاب در این سه عرصه است و توانسته افقهایی را بگشاید تا دیگران از راهی که وی گشوده، مسیری را طی کردهاند.
غزل «اگر زینب نبود...» نگاه ما راه نسبت به حماسه عاشورا تغییر داد
وی با اشاره به غزل «کربلا در کربلا میماند، اگر زینب نبود» افزود: یکی از اشعاری که برای شاعران راه گشود، همین شعر است که نگاه ما را به حماسه حسینی و شعر آئینی متحول کرد و با این شعر، ذهن جامعه از بیان چرایی به چگونگی توصیف عاشورا رسیدیم.
این شاعر در خصوص فعالیتهای قادر طهماسبی در حوزه شعر انقلاب اظهار داشت: وقتی امروز به غزل «بخوان حماسه» که در میانه دهه ۶۰ سروده شده است، نگاه کنیم متوجه میشویم که شاعری در حدود ۴۰ سال پیش در قلهای ایستاده و آینده را به وضوح میبیند و دارد نسبت به وضعیت حال و آینده انذار میدهد؛ بنابراین امروز پیش از هر نهیبی باید در گوش نسل جوان امروز از دشمنیهای استکبار زمزمه کرد.
«مرا اسب سفیدی بود روزی» یکی از شعرهای زمزمه شده و رسوب کرده در جان مردم ماست
سراینده کتاب «هزار مرتبه خورشید» در خصوص مثنوی «مرا اسب سفیدی بود روزی» گفت: این شعر در حوزه دفاع مقدس یکی از شعرهای زمزمه شده و رسوب کرده در جان مردم ماست. اینها نمونهای است و قطعاً برای بررسی فرید و نقش وی در شکل گیری جریان انقلاب در سیر تحول معنایی باید مقالههای متعددی نوشته شود. کسانی مثل یوسفعلی میرشکاک با قلم جریانساز، مبانی انقلاب را در فرهنگ تبیین میکردند، اما فرید با شعرش این کار را میکرد. فرید مانیفست شعر انقلاب و جهتگیری انقلاب بود.
فرید از چهرهای سرآمد شعر امروز است
ایرج قنبری، شاعر و ترانهسرا درباره فرید شعر انقلاب بیان کرد: فرید از چهرهای سرآمد شعر امروز است که نقش ارزندهای در معرفی ادبیات متعهد و بیدار داشت. شعر او پا به پای رزمندگان به جبهههای نور رفت و نفس در نفس مردم به میدان آمد. اخلاق، رستگاری انسان آرمانی را فریاد زد و پرچمی شد در دستان کسانی که مبشر آزادی بودند. شعر او تلفیقی از شور، شعور، عشق و ایمان است.
شعر استاد فرید نیازی به تعریف من ندارد
علیمحمد مؤدب، مدیر موسسه شهرستان ادب در خصوص استاد فرید اینگونه اظهار داشت: هرچه از فرید کمتر گفتیم، شعرش بر سر زبانها افتاد و ماند و خواهد ماند. شعر استاد فرید نیازی به تعریف من ندارد و هر یک از اشعارش برای ماندن در تاریخ ادبیات فارسی کافی است. درخششها در آثار فرید بسیار است.
ابتدا باید یقه خود شاعران را بگیریم
وی در ادامه بیان کرد: منتهی خود ما در قدرشناسی هنر اصلی ایران کمکاری کردهایم. اول از همه در مطالبه ارتقای جایگاه شعر ایران باید یقه خود شاعران را بگیریم. فرید با همین شعرها چند کتاب منتشر کرده بود و داوران جایزه کتاب سال و جشنوارههای مهم کشور در طول این سالها خودمان بودیم و برویم ببینیم که آیا درخور جایگاه شعر فرید به وی احترام گذاشتهایم یا خیر؟ احترام به فرید احترام به شعر و خود ماست و گاهی در نگاههای محدود باعث میشود که قدر این بزرگان را ندانیم. خود ما شاعران باید به خودمان و شعرمان احترام بگذاریم.
گاهی فکر میکنیم شعر برای تفنن، تفریح و مسخره بازی است
مدیر مؤسسه شهرستان ادب در خصوص بیتوجهی شاعران به بزرگان این حوزه گفت: شاعران ما نجیباند، اما نباید از طرف دیگر خودشان را کم ببینند تا بزرگان شعر را در جوایز نبینند. همین امسال مهدی جهاندار جایزه نگرفت. این جایزه را ارشاد نمیدهد که این جایزه را هیأت داوران میدهد. ما به عنوان بچههای شعر ایران چه رفتار و توقعی داریم.
وی در ادامه بیان کرد: اگر خود شاعران به شعر حرمت بگذارند، جریان شعر وقتی رونق بگیرد و توجه شایسته به آن شود فرهیختگی و شکوه بچههای ما در تاریخ ایران میماند. ما فکر میکنیم شعر برای تفنن، تفریح و مسخره بازی است، اما شعر، هنر زندگی است و خلاصه همه حکمتهاست. اگر از گروههای بیتی اس میترسید فرزندانتان را ببرید به زیر سایه پرشکوه شعر فارسی و اینها امن خواهند شد.
در بخش دیگر علی داوودی مدیر دفتر شعر حوزه هنری، برخی از اشعار قادر طهماسبی را خواند و آنها را بررسی کرد. سپس برشی از کتاب پریستارهها خوانده شد.
در ادامه سعید حدادیان، مداح و شاعر آئینی در خصوص تعریفهای رهبر انقلاب در برخی از جلسات شعرخوانی که درباره فرید بود، گفت: این که وی در یکی از خوانشها حین خواندن یک شعر میگویند، واقعاً شاعرند، این حرف بسیار بزرگی است. بعضی از اوقاتی که فرید شعر میخواند، رهبری میگفتند هربار که فرید شعر میخواند ما با رتبهای از بالای شعر مواجه میشویم.
وی در ادامه بیان کرد: شاعر بنا بود حرف زدن را به مردم یاد بدهد؛ نه اینکه حرف زدن را از یادشان ببرد. الان سادهگویی وسیلهای برای اخراج بسیاری از واژگان ما از ادامنه اشعار شده است. آیا این کار خوبی است؟ در صورتی که روزگار فرید اینگونه نبوده است.
حدادیان نیز در بخشهایی اشعار مختلف استاد فرید را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد و گفت که اگر مجریان برنامهها میخواستند حق فرید را بدهند، خیلی به وی بدهکار بودند.
ما رقیب هیچ دستگاهی نیستیم
در ادامه مهدی رمضانی، دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور در خصوص فعالیتهای این نهاد گفت: یک شبکه گسترده ۲ هزار و ۷۰۰ کتابخانهای وجود دارد و با تأکید رهبری محافل ادبی را راه انداختهایم. ما رقیب هیچ دستگاهی نیستیم و در کنار سایر دستگاهها هستیم و بیش از ۳۰۰ محفل ادبی در کتابخانهها شکل گرفته است. قدر بزرگان را زمانی که سایهشان بالای سر ماست بدانیم و تلاش میکنیم این روند در کشور ادامه پیدا کند.
قادر طهماسبی متخلص به فرید نیز اشعاری از خودش خواند.
آفتابا! برف غم را آب کن
خنده در آئینه تالاب کن
سبز کن از سنگ پای آب را
راهی دریای بیپایاب کن
در اجاق بیشهها با طرح سبز
آتش پژمرده را شاداب کن
آفتابا! صبح شد، بیدار شو!
چشم بگشا روز را ایجاب کن
زلف افشان را بروی شانه ریز
کاکل البرز را زرتاب کن
از دهانت آتش خمیازه را
تا دهان درهها پرتاب کن
خواب در زیر لحاف ابرها
گر چه شیرین است ترک خواب کن
گر لحافی خیس و سنگین یافتی
در کویرش پهن، چون سیلاب کن
گیرم از سنگ است و آهن این لحاف
آفتابا! میتوانی آب کن
سکه یک پول کن هر ابر را
جمع شان در قلک مرداب کن
گر لحافت دیدی از جنس شب است
جلوه در آئینه مهتاب کن
ذرهها تا از زمین بالا روند
دست خود را در هوا قلاب کن
تشنه یک جرعه، دیدار تو ام
آفتاب من، مرا سیراب کن!
تجلیل از قادر طهماسبی در کتابخانهای به نام او در بوستان پیروزی (شرق تهران).
ولی الله کلامی زنجانی، شاعر نامدار آذری در پایان با ذکر خاطرهای از فرید گفت: در فتنه ۸۸ ما به دیدار رهبری رفتیم. بعد از ۹ دی سال ۸۸ حضور شعرا در محضر رهبری معنای بیعت داشت. ایمانها به لرزش درآمده بودند. وقتی نوبت به استاد رسید، غزلی خواندند که واقعا درس بزرگی برای شعرای جوان بود. ابتدایش این بود که «هر که در جرگه ما سست بود پیمانش/ عین لطف است اگر خاک کند پنهانش.»
قادر طهماسبی شاعر آثاری، چون «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود»، «در باغ شهادت را نبندید/ به ما بیچارگان زان سو نخندید» است که در اختتامیه جشنواره شعر فجر نیز از وی تجلیل و نشان درجه یک هنری نیز به وی اهدا شد.
در این برنامه از شناختنامه استاد فرید رونمایی شد.