تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت ایران در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، نقطه عطفی در تاریخ مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایههای ملی خود از دست کشورهای بیگانه و جکومتهای خود باخته به شمار میرود.
زمانی که اولین چاه نفت در ایران در بیش از یکصد سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت. اما کاشفان آن به خوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دست یافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند. شرکتهای خارجی سالها سرمایه مردم ایران را به برای خود کردند و دولتهای وقت ایران هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.
یکی از آن قرار دادهای ننگین که صنعت نفت ایران تمام کمال در اختیار خارجیها میکذاشت. قرارداد دارسی بود. قراردادی که در آن ویلیام ناکس دارسی در ۱۲۸۰ش موفق به کسب امتیاز استخراج، بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران غیر از پنج ایالت آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان به مدت ۶۰ سال شد. دارسی متعهد شد ظرف دو سال، شرکت یا شرکتهایی برای بهرهبرداری از امتیاز تاسیس کند و از عواید حاصله شانزده درصد به عنوان حقامتیاز بپردازد. به علاوه بیست هزار لیره به طور نقدی به صورت سهم به ایران بدهد. این قرارداد، پنج سال قبل از مشروطیت منعقد شد.
پس از کشف نفت در مسجد سلیمان، شرکت نفت ایران و انگلیس در ۱۹۰۹ میلادی با سرمایه دو میلیون لیره تاسیس و صدور نفت از ۱۹۱۳م آغاز شد. سال بعد دولت انگلیس به علت اهمیت نفت، ۵۶ درصد سهام شرکت را خرید و دو نفر نماینده با حق «وتو» درباره تصمیمات شرکت منصوب کرد و در حقیقت، این امتیاز متعلق به دولت انگلیس شد.
این قرارداد، به حدى عجیب و باور نکردنى بود که حتى «لردکرزن» ازسیاستمداران مشهور انگلستان و از پایه گذاران سیاست استعمارى آن کشور، در باره این قرارداد، نوشت: «واگذارى کلیه منابع طبیعی یک مملکت به دولتی خارجى یعنی انگلستان، حقیقتا عجیب و غریب به نظر میآید و حرارت انگلیس دوستى در تهران در هیچ تاریخى تا به این درجه بالا نرفته بود.»
وینستون چرچیل نخست وزیرانگلیس با اظهاررضایت از عواید سرشارچاههای نفت مسجدسلیمان میگوید: مسجدسلیمان قطعهای ازبهشت است دریک صحرای گرم وسوزان! انگلیسیها در بخوبی متوجه شدند دربهای دریای ثروت به رویشان گشوده شده است.
از سال های اولیه حفر چاه نفت ایران، بسیاری از کشورها به دنبال استثمار منابع زیرزمینی کشور بوده و آنان در هر فرصتی به گرفتن امتیازهای گوناگون نفتی اقدام میکردند. پس از لغو امتیاز نفتی دارسی بین ایران و انگلستان، قرارداد الحاقی گس - گلشاییان به منظور کشف و استخراج نفت توسط شرکتهای نفتی انگلیسی منعقد گردید. این قرارداد را جهت تصویب به مجلس بردند که با مخالفت عدهای از نمایندگان مجلس و علماء به ویژه آیت اللَّه کاشانی و مردم روبرو شد. پافشاریهای رزم آرا نخست وزیر پهلوی، این لایحه را بار دیگر به مجلس برد و او که تصویب آن را مشکل یافت، قصد کودتا کرد. اما یک روز قبل از اجرای کودتا، توسط خلیل طهماسبی از گروه فداییان اسلام ترور شد. به دستور آیت اللَّه کاشانی مردم به این قرارداد اعتراض کرده و خواهان ملی شدن نفت ایران شدند. سرانجام با به وجود آمدن آن وضعیت، مجلس به ملی شدن صنعت نفت ایران، رأی مثبت داد و در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ مقرر شد که کلیه عملیات اکتشاف، استخراج و بهره برداری نفت در دست دولت قرار گیرد.
متن پیشنهاد تصویب شده صنعت نفت ایران.
بهنام سعادت ملت ایران و بهمنظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثناء ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرارگیرد.
مجلس سنا این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد بدین ترتیب روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به عنوان روز تاریخی ملیشدن صنعت نفت ایران در حافظه ملت ایران باقی ماند.
همزمان با تصویب طرح ملیشدن صنعت نفت ایران از سوی مجلسهای شورای ملی و سنا، شرکت نفت ایران و انگلیس از پرداخت سی درصد فوقالعاده دستمزد کارگران نفت بندر ماهشهر، آغاجاری، لالی و نفت سفید امتناع ورزید و این امر موجب اعتصاب کارگران و اعلام حکومت نظامی در خوزستان شد. با اعزام نیروهای نظامی از اهواز، خرمآباد و اصفهان به مناطق مزبور شورش اعتصابیون کمی فروکش کرد لیکن شرکت نفت هنوز حاضر به پذیرش خواستههای اعتصابیون نبود.
در ۸ فروردین ۱۳۳۰ دولت انگلستان اعلام کرد که برای حفظ امنیت صنایع بریتانیا در مناطق اعتصابزده، کشتیهای «فلامینگو» و «ایلوگوس» را به آبادان فرستادهاست. این دو کشتی جنگی، قسمتی از نیروی دریایی انگلستان در خلیج فارس را تشکیل میدادند و پایگاه آنها در بحرین بود.
در همین ایام شپرد سفیر انگلستان در تهران رسماً از حسین علاء نخستوزیر وقت سؤال کرد که برای حمایت از افراد انگلیسی در مناطق نفت خیز خوزستان چه اقداماتی انجام دادهاست. در تاریخ ۹ فروردین ۱۳۳۰ نیروهای نظامی در آبادان مردم را به آتش بستند و سه نفر را به قتل رساندند. روز بعد نزدیک به هزار نفر از کارگران لوله نفت به اعتصابکنندگان پیوستند. یک هفته بعد وضع آرام گرفت و تا روز ۱۸ فروردین نزدیک به یک سوم اعتصاب کنندگان به سر کار خود بازگشتند.
در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۳۰، آیتالله کاشانی بیانیهای منتشر ساخت و از کارگران شرکت خواست تا به شورش خود خاتمه دهند و به کارگران اطمینان داد که انگلیسیها به زودی ایران را ترک خواهند گفت و دولت ایران خسارتهای وارده به آنها را جبران خواهد کرد.
انگلیس که نمیتوانست از سود سرشار استخراج نفت، صرف نظر کند، به دیوان لاهه شکایت کرد؛ به این بهانه که ایران با وجود امضای معاهدات به تعهدات خود عمل نکرده است و ملیشدن صنعت نفت ایران غیرقانونی است. پس از بررسیهای زیاد و جلسات طولانی در دیوان لاهه و بیان طرح شکایات انگلیس و دفاعیات ایران از سوی دفتر مصدق به عنوان نماینده ایران، کشور ما مدعی شد دیوان بینالمللی لاهه برای رسیدگی به این امر صلاحیت ندارد. پس از بررسیهای فراوان، نه تن از چهارده قاضی، رای به عدم صلاحیت دیوان دادگستری بینالمللی در رسیدگی به دادخواست انگلستان دادند. خلاصه رای دیوان چینن بود: دیوان نتیجه میگیرد که برای رسیدگی به شکایت دولت انگلیس، صلاحیت ندارد. طبق قراری که دیوان در تاریخ ۵ ژوئیه ۱۹۵۱ صادر کرد، اعلام شد که اقدامهای تامینی مطرح در قرارداد مزبور، موقت و در انتظار رای قطعی دیوان تجویز شده است. اکنون که در آن دیوان صادر شده بدیهی است که قرار موقت مزبور از اعتبار ساقط است و هیچگونه اثری بر آن مترتب نخواهد بود.
درباره ملی شدن صنعت نفت، اما بد نیست که نگاهی به صحبتهای رهبر معظم انقلاب در باره این موضوع ملی بیاندازیم جایی که مشخص میشود که حکومتهای سلطنتی چه اشتباهاتی بر علیه ملت خود داشتند.
رهبر انقلاب در این باره فرمودند:مسألهى نفت، یکى از مسائل فوقالعاده تلخِ ملتِ ایران است که هنوز درست باز نشده است. نفت، ثروت ملت ایران و ثروت دولت است که نمایندهى ملت است. آقایان و خانمها؛ برادران و خواهران عزیز در سرتاسر کشور! در این مملکت، منبعِ ثروتى به نام «نفت» کشف شد. کشفِ نفت بهمنزلهى این بود که ملتى گنجى پیدا کند. ما ازلحاظ منابع نفت و گاز بر روى هم، در دنیا اوّلیم؛ یعنى بهترین کشور و ثروتمندترین کشور در همهى دنیا ازلحاظ منابع نفت و گاز بر روى هم (ما هستیم) ... یعنى هیچ کشورى بهقدر کشور ما نفت و گاز ندارد، ... خب این کشور، کشور ثروتمندى است؛ بیخود نیست که دشمنان ما - (یعنى) قدرتهاى سلطهگر، آمریکا و امثال آن - چشم طمع دوختهاند به این کشور و میخواهند این کشور را زیر سلطه دربیاورند
کشور ما روى دریاى نفت خوابیده بود؛ (ولى) نه خبر داشتیم، نه بلد بودیم؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که آنهایى که خبر داشتند و بلد بودند، آمدند مسلّط شدند به نفت ما. نفت ما را میبردند، تمدّن خودشان را میساختند، کارخانههاى خودشان را راه مىانداختند و در دوران جنگى که بود، از این نفت براى پیروزى خودشان استفاده میکردند و یک چیز مختصرى هم به ما میدادند؛ زمان طاغوت اینجورى بود. مثل آن شاه نادان؛ به یکی از شاهها گفتند یک مادّهی بدبوی سیاهرنگ منحوسی به نام نفت از یک جاهایی جوشیده، این خارجیها، بیچارهها، حاضرند بیایند این را بردارند ببرند؛ اجازه بدهیم ببرند؛ او هم گفت: خیلی خب، ببرند راحت بشویم!
نهضت ملى و ملى شدن صنعت نفت و حوادث سال بیستونه و سى و سىویک و بسیج مردم آن قضایائى است، که در آن تاریخ براى خاورمیانه یک حرکت عظیم بود، یک رستاخیز بود. نهضت ملى یکی از فصول مهم تاریخ ماست. هم به خاطر اینکه در یک فصل حساسى از فصول تاریخ معاصر دنیا واقع شد. آن زمانى که ما در اینجا سرگرم مبارزهى با انگلیسها بودیم، سالهاى دردسر و درگیرى استعمار در مقابل ملتهاى مصر و عراق و سوریه و ... بود.
جوانان باید با تاریخ گذشتهى نزدیک کشورتان آشنا شوید؛ چون یکى از راههاى فریب و اغواگرى، تحریف تاریخ است که امروز متأسفانه این کار بهوفور صورت مىگیرد. من از اینکه میبینم جوانان ما از این قضایا بیاطّلاعند، رنج میبرم. همیشه اطّلاع از آنچه که دشمن در گذشته عمل کرده است، موجب میشود که انسان ترفندهای دشمن را در زمان خودش هم بداند.
۷۲ سال از ملی شدن نفت در ایران میگذرد و در آن سالها دشمنان نمیخواستند که ایرانیها به این صنعت دست یابند و نفت در ایران ملی شوند. آنها به دنبال آن بودند که ایرانیها تا همیشه نیازمند آنها باشند و صنعت نفت ایران را برای خود کنند امروز نیز غربیها و دشمنان ایران اسلامی به شکلی دیگر نمیخواهند که ملت ایران پیشرفت را به دست آورد و مثال تمایان آن در این سالها پیشرفتهای کشورمان در صنعت هستهای است. صنعتی که هیچ کس نمیتواند از مهم بودن استفاد از آن در بیشتر صنایع اصلی چشم پوشی کند. ما نیز به دنبال دستیابی صلح آمیز به این صنعت هستیم و در این سالهای نیز با کمک دانشمندان بزرگ کشورمان پیشرفتهای چشمگیری را در این صنعت دست یافته ایم. پیشرفتی که شاید چندان به مذاق بعضی از کشورها خوش نیاید، اما اکنون میدانیم که ایران قوی علاوه بر نفت نیازمند پیشرفت و جهانی شدن در صنایع دیگر نیز است.