باران کوچولو در خانه وحشت ناپدری‌اش به قتل رسید و این مرد بی‌عاطفه با داستانسرایی می‌خواهد خودش را بی‌گناه نشان دهد.

 باران کوچولو در خانه وحشت ناپدری‌اش به قتل رسید و این مرد بی‌عاطفه با داستانسرایی می‌خواهد خودش را بی‌گناه نشان دهد.

این ناپدری سنگدل که متهم است دختر خردسال را به قتل رسانده است در حالی پای میز محاکمه ایستاد که مدعی شد قاتل نیست، اما مدارکی روی میز قضات وجود داشت که نشان می‌داد او این جنایت تکان دهنده را مرتکب شده است.

رسیدگی به این پرونده صبح سه‌شنبه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی فیروزه‌ای رنجبر مستشار دادگاه در حالی شروع شد که مادر این دختر دو ساله به نام باران که پس از مرگ فرزندش گرفتار افسردگی شدیدی شده است، به قضات دادگاه گفت: بچه من بی‌گناه و معصوم بود، اما قربانی خودخواهی این مرد شد. من از قضات دادگاه تقاضا دارم او را به قصاص محکوم کنند.

شامگاه شوم
رسیدگی به پرونده این جنایت از شامگاه بیست‌وپنجم خرداد با مرگ مشکوک دخترکوچولو در بیمارستانی در کرج شروع شد. مادر باران سراسیمه با مراجعه به پلیس و تسلیم شکایتی، شوهر دوم خود را عامل قتل دخترش معرفی کرد؛ بنابراین کارآگاهان ناپدری باران کوچولو را بازداشت کردند و تحت بازجویی قراردادند.

علت مرگ باران کوچولو
همزمان با شروع تحقیقات، پزشکی قانونی علت مرگ دختربچه را مصرف قرص‌های مخدر اعلام کرد. ضمن اینکه آثار کبودی روی بدن کودک نشان می‌داد او بشدت کتک خورده و شکنجه شده است.

قصاص برای ناپدری باران کوچولو
بدین ترتیب فریدون ۳۵ ساله به اتهام قتل فرزندخوانده‌اش، در نخستین مرحله محاکمه در دادگاه کیفری استان البرز بعد ازمحاکمه به‌جرم قتل به قصاص محکوم شد.

نقض حکم قصاص
اما قضات دیوان عالی کشور پس از بررسی، این حکم را تأیید نکردند؛ بنابراین پس از نقض حکم قصاص، سرانجام بار دیگر پرونده تحت رسیدگی قرار گرفت و صبح سه‌شنبه مرد جوان که بتازگی با قید وثیقه آزاد شده بود در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز محاکمه شد.
در آغاز جلسه دادگاه، قاضی دهقان نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند، سپس مادر باران کوچولو در جایگاه ایستاد و از قضات خواست قاتل فرزندش هرچه زودتر به اشد مجازات محکوم شود.

بی‌گناهم
اما متهم این‌بار نیز طبق اظهارات قبلی‌اش به دادگاه گفت: من باران را نکشته‌ام و از اینکه مواد مخدر خورده خبری ندارم.

او در شرح ماجرا گفت: شب حادثه من برای رساندن مادرزنم به خانه‌اش همراه باران رفتم و موقع برگشت برای خریدن آبمیوه مقابل یک مغازه ایستادم.
برای باران یک شیرموز خریدم، ولی وقتی به خودرو برگشتم دیدم که بچه بیهوش شده و اصلاً حالش خوب نیست. همان موقع سعی کردم با تنفس مصنوعی نجاتش بدهم، اما حالش به هم خورد.من که بشدت ترسیده بودم از صاحب مغازه تقاضای کمک کردم و با هم باران را به بیمارستان رساندیم، اما چند دقیقه بعد پزشک اورژانس اعلام کرد او جان باخته است.

پس از پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور حکم وارد شور شدند تا باردیگر درباره این پرونده حکم صادر کنند.

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۵۷ ۱۰ تير ۱۴۰۲
قتل عمد است
آخرین اخبار