حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی، قائم مقام بنیاد هدایت و فعال فرهنگی درمورد چالش های فعالیت های فرهنگی در کشور بیان کرد: یک اتفاقی که باید در حوزه فرهنگی ارتقاء پیدا کند خلاقیتها و نوآوریها و ایدههای فرهنگی است و بخشی از فعالیتهای فرهنگی که الان انجام میشود یک سری از فعالیتهایی است که سال هاست مجموعههای فرهنگی مختلف و آدمهای متفاوت آنها را انجام میدهند. شاید بخشی از جامعه ما که مخاطب فرهنگی قرار نمیگیرند و یا از فعالیتها و خدمات فرهنگی بهره مند نمیشوند به این دلیل است که اساسا جذابیت و خلافیت و نوآوری در آن فعالیت فرهنگی احساس نمیکنند و حس و رابطه قلبی با آن ندارند تا در این فعالیت شرکت کنند و از آن بهرهمند شوند. مثال خلاقیت و نوآوری سرود " سلام فرمانده " به عنوان یک کار تمیز فرهنگی است که جریان جدی اجتماعی را به وجود آورد و همه گروههای سنی را درگیر خود کرد و این جریان اجتماعی حتی در عرصه بین المللی هم خودش را نشان داد و یکی از دلایل آنف جذابیت و نوآوری و خلاقیت این سرود و شاید اخلاص پشت این قصه بود که باعث شد کار فرهنگی این چنینی موجب شکل گیری جریان اجتماعی بین المللی شود.
او گفت: یکی دیگر از اشکالات فعالیتهای حوزه فرهنگی شمولیت است تا جایی که همه مخاطبان جامعه را دربر نمیگیرد و اگرچه مجموعههای مختلف، کارهای فرهنگی متفاوتی را انجام میدهند، اما با همه ظرفیتهایی که به کار میبرند یک قشر قابل توجهی از جامعه، مخاطب فعالیتهای فرهنگی قرار نمیگیرند و یا به تعبیری، از خدمات فرهنگی و اجتماعی که نهادها و مجموعههای مختلف ارائه میدهند کمتر بهره میبرند. بنابراین، باید ایدهها و فعالیتهای فرهنگی و زحماتی که نهادها و گروههای مردمی انجام میدهند به سمت و سویی بروند که این فعالیتها بتوانند حداکثر مخاطب را در میدان و محیط اجتماعی دربر بگیرند و مخاطبان زیادی بتوانند استفاده کنند.
حجت الاسلام والمسلمین غلامی تصریح کرد: جهت گیریهای فعالیتهای فرهنگی از دیگر موضوعاتی است که باید به آن پرداخته شوند. رهبری در سال ۹۸ در دیدار با دانشجویان، جریانهای حلقههای میانی را به سمتی دعوت کردند که فعالیت هایشان جهت گیری تمدنی داشته باشد. یعنی دقیقا مشخص باشد که نسبت این کار فرهنگی با تمدن سازی که قرار است انجام شود چیست؟ و جهت گیری تمدنی فعالیتها و کنش باید مشخص باشد. به دلیل این که جهت گیریها مشخص نیست و دقیقا مشخص نیست که ما چه هدفی را دنبال میکنیم و آیا نقشه کلی را در چشم انداز فرهنگی کشور و یا سند مهندسی فرهنگی کشور لحاظ کرده ایم یا خیر؟ آیا تعریفی از آن شده است؟ آیا سیاست گذاری در ذیل مهندسی فرهنگی اتفاق میافتد؟ اگر این طور هست چه بخشی را پوشش میدهد و یا این که کدام بخش پوشش داده نمیشود؟
این فعال فرهنگی با اشاره به ضعف هم افزایی و همدلی در فعالیت های فرهنگی ادامه داد: در کارهای فرهنگی، هم افزایی و همدلی فرهنگی کمتری اتفاق میافتد و هر کسی عادت کرده است فقط با مجموعه، تشکل، گروه و نهاد خود کار کند در صورتی که به تعبیر رهبری، اگر بخواهیم در مقابل جبهه تشکیل شده ایستادگی کنیم باید در برابر آن، یک جبهه تشکیل دهیم و فعالان و نهادهای فرهنگی و گروههای مردمی باید نسبت خود با هم افزایی و همدلی را در میان خود تعریف کنند و باید جریان اجتماعی هم سو و همدل را رقم بزنند تا بتوانند جبهه و جریان مهمی برای مقابله با هجمه فرهنگی دشمن تشکیل دهند تا آفتهای آن را خنثی کنند.
حجت الاسلام والمسلمین غلامی درمورد تاثیر نقش رسانهها در انجام فعالیتهای فرهنگی گفت: : اگر بگوییم که رسانهها درمورد فعالیتهای فرهنگی روایت گری نکرده اند بی انصافی کرده ایم. چون هم رسانه ملی و هم مطبوعات و خبرگزاریها این کار را انجام داده اند، ولی واقعیت این است که قدرت رسانهای کشور در مقابل هجمه رسانهای دشمن و یا به تعبیر رهبری، امپراطوری رسانهای دشمن برابری نمیکند و اگرچه حجم برنامههای مردمی و گروههای فرهنگی که به صورت میدانی انجام میشوند بسیار زیاد است، ولی روایت هنوز نتوانسته است این حجم بزرگ را روایت گری کند.
او افزود: پیشنهاد بنده، شکل گیری رسانههای خرد محلی یا شکل و نهادی است. یعنی هر یک از مجموعهها میتوانند عرصه رسانهای را در مجموعه خود داشته باشند و فعالیتهای محله یا هیئت خود را روایت کنند و رسانههای بزرگتر و مجموعههای حاکمیتی، خرده رسانهها را حمایت کنند و به آنها آموزش دهند و در این زمینه توانمندشان کنند تا مویرگهای رسانهای شکل بگیرند و فعالیتها به سمتی پیش بروند که بازخورد بیشتری پیدا کنند و ایدهها و خلاقیتها روایت شوند.