درحال حاضر دموکراسی در کشور‌های ساحل آفریقا که مورد سلطه آمریکا و فرانسه بودند، مرده است.

کودتای ۲۶ ژوئیه نیجر، جدیدترین قطعه از جورچینی است که به دست ارتش آموزش دیده به دست غرب انجام شد تا گواهی از شکست نهایی همکاری‌های فرانسه و آمریکا در ساحل غربی آفریقا باشد.

براساس گزارش العربی الجدید، نظامیان، محمد بازوم، رئیس جمهور نیجر را برکنار کردند. ”شورای ملی حمایت از وطن“ که که نام شورای کودتاست از طرف ارتش حمایت شد. این شورا، عبدالرحمان چیانی، رئیس گارد ریاست جمهوری را به عنوان رئیس شورای انتقالی برگزید. این رخداد شکست نهایی همکاری‌های فرانسه و آمریکا در منطقه مرکزی ساحل به شمار می‌آید.

پایه و اساس این همکاری نیز اعتماد به رؤسای غیر نظامی و همسویی است که اجازه می‌دهند سیاست مبارزه با تروریسم و برنامه‌های آموزش نظامی به پیش برود، اما ثابت شد که این برنامه‌ها قادر به شکست شورشیان نیست و حتی گاه ارتش‌های آموزش دیده به دست غرب هم یکی پس از دیگری در برابر رؤسای جمهوری منتخب مناطق خود قرار می‌گیرند.

کشور‌های مرکزی ساحل آفریقا اعم از نیجر، مالی و بورکینافاسو، مرکز خشونت جمعی و آوارگی در منطقه اند. این منطقه را باید یکی از بدترین مناطق درگیری و فجایع انسانی در جهان دانست که در سه سال گذشته شاهد پنج کودتا بود.

کودتا‌ها در مالی، بورکینافاسو و نیجر در یک چارچوب مشخص به اجرا در آمد. ابتدا نظامیان رؤسای جمهوری این مناطق را بازداشت کردند سپس در تلویزیون حاضر شدند و از تشکیل کمیته‌هایی برای نجات مردم دم زدند و با گذشت زمان و به فراموشی سپردن شوک‌های اولیه کودتا، آثار طولانی مدت این اتفاقات اعم از ناامیدی در ارتش و مردم، سال‌ها فساد و تباهی و پرهیز از انتخاب ریاست جمهوری‏ آغاز شد.‌


بیشتر بخوانید:


می‌گویند ابوبکر کیتا، رئیس جمهور مالی که در سال ۲۰۲۰ با کودتا برکنار شد و روش مارک کابوری رئیس جمهور بورکینافاسو، که در سال ۲۰۲۲ برکنار شد، افراد ضعیفی بودند، اما از دو رئیس جمهوری نیجر یعنی محمد ایسوفو (۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱) و محمد بازوم (۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳) به عنوان دو رئیس باهوش، خوش فکر و موفق در سیاست‌های همگام با غرب و همراه با مردم کشور یاد می‌شود. آنچه پیداست اینکه پاریس و واشنگتن جوانب تاریک حاکمیت ایسوفو و بازوم را نادیده گرفتند. مقصود از جوانب تاریک به کارگیری قابل توجه قدرت قانون و مدیریت کشور، در مسیر محدودیت و به حاشیه راندن مخالفان سیاسی و متقدان است.

در حال حاضر دموکراسی در منطقه ساحل آفریقا که تحت سلطه آمریکا و فرانسه است، دیگر نفس نمی‌کشد. از نظر سیاسی گویا سال ۱۹۷۴ اولین سالی بود که مالی، بورکینافاسو و نیجر به صورت هم زمان شاهد حاکمیت نظامیان بودند و این شرایط در هیجده سال پس از آن تاریخ نیز ادامه داشت. اما امروز شبح آن روز‌ها بار دیگر پدیدار شد و این برای نیجری که به صورت تدریجی و پس از کودتای سال ۲۰۱۱ وارد مرحله دموکراسی شده بود خبری ناخوشایند است.

به نظر می‌رسد دولت‌های غربی وارد مسیر بن بستی شده اند، چون نیجر از نگاه آمریکا، فرانسه، آلمان و کشور‌های دیگر مکانی مناسب و مرکز فعالیت آنان در منطقه مرکزی ساحل آفریقا بود. شاید واشنگتن بتواند برای مهار مشکلات در ساحل اقدام کند و مانع آن شود که این مشکلات به مناطق دیگر سرایت نماید، اما تجربه تلخ این کار این خواهد بود که واشنگتن، پاریس و دیگران با چنین رویکردی به نوعی موقعیت ساحل عاج، غنا و همسایگانشان را نیز به خطر می‌اندازند.

البته واشنگتن این قدرت را هم دارد که بتواند شورا‌های نظامی این مناطق را که با مجموعه واگنر همکاری دارند مجازات کند، اما هیچکدام از این سیاست‌ها راه حل مشکلات این منطقه نیست، چون نظامیان در این مناطق حاکمیتشان را تقویت کرده اند و به نظر می‌رسد با این روند کودتا‌ها به مانعی در مسیر دموکراسی در ساحل آفریقا تبدیل شده است.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۳۸ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
غرب باید از آفریقا بره از سوریه بره، از فلسطین بره باید هژمونش تموم شه، باید تقاص شهادت حاج قاسمو بدن.
آخرین اخبار