جابربن عبدالله انصاری سر مزار حضرت سیدالشهدا (ع) این گونه حرف دلش را باز میکند: [..]نه حبیبم غلط گفتم! ببخشای بر من! چگونه میتوانی جواب دهی، که خون مطهر رگهای گلویت بر سینه و شانههایت ریخته و میان سر و بدنت جدایی افتاده است. من گواهم که تو خامس اصحاب کسایی. سلام و خشنودی خدا بر تو،ای که نامت آرامش دلهاست.