وسوسه خوردن غذاهای مختلف، میوههای رنگارنگ و نوشیدنیهای خوشمزه از آن وسوسههایی است که خیلیها نمیتوانند در مقابل آن مقاومت کنند آن هم بدون اینکه فکر کنند که نتیجه این همه غذا خوردن ممکن است اتفاقات ناگواری باشد که نامشان را برای همیشه در تاریخ و در فهرست اسامی انسانهایی که در اثر پرخوری مردهاند ماندگار کند.
زاخاری تیلور
زاخاری تیلور یکی از رئیسجمهورهای نهچندان مشهور آمریکا بود. او دوازدهمین رئیسجمهور آمریکا بود که در فاصله ۲۴ نوامبر ۱۷۸۴ تا نهم جولای ۱۸۵۰ ریاست جمهوری را برعهده داشت. پرخوری یکی از وسوسههای همیشگی زندگی تیلور بود. طوری که او هر جا که خوراکی میدید نمیتوانست چشم از آن بردارد. ۱۶ ماه از انتخاب تیلور به این سمت میگذشت که چهارمین جشن جولای در آمریکا برگزار شد و رئیسجمهور وقت هم با شرکت در این جشن سعی کرد که دلی از عزا در بیاورد. شیر یخزده و میوههای تابستانی از خوراکیهای مخصوص این جشن بودند که وقتی چشم تیلور به آنها افتاد نتوانست جلوی خودش را بگیرد و تا میتوانست از آنها خورد. روز جشن یکی از گرمترین روزهای تابستان آن سال بود و تیلور علاوه بر خوردن شیر یخزده مقدار بسیار زیادی لبنیات تازه و دسر مصرف کرد و از آنجا که خوردن همه این خوراکیها با هم ناسازگار بودند باعث شد تا سرنوشت شومی در انتظار رئیسجمهور تازه باشد. با رسیدن شب زاخاری تیلور احساس کرد که حالش خوب نیست. او بر اثر پرخوری بیمار شده بود و پنج روز بعد هم از دنیا رفت. به گفته مقامات مسوول بعد از معاینه زاخاری تیلور علت مرگ او بیماری معده و روده اعلام شد.
هنری مار ماهیخوار
هنری اول از سال ۱۱۰۰ تا ۱۱۳۵ پادشاه انگلیس بود. او برای اینکه به تاج و تخت و قدرت برسد برنامه شکاری ترتیب داد و به همراه برادرش به شکار رفت. هنری نقشه شومی در سر داشت او در هنگام شکار برادرش را کشت تا شاه انگلیس شود. هنری اول فرد چندان پرخوری نبود، اما در یکی از شبها نوعی مارماهی مشهور را سر میز شام آوردند، گفته میشود که مارماهیهای شام پادشاه از گونهای بودند که به کوسهها میچسبیدند و همراه این جانوران به همه جا میرفتند. پادشاه آنقدر از این مارماهی خورد که احساس کرد حالش بد است و دستور داد او را به اتاقش ببرند. طبیب بالای سر پادشاه حاضر شد و او را معاینه کرد همه چیز در ظاهر عادی به نظر میرسید و طبیب گفت که حال پادشاه بر اثر پرخوری بد است و مطمئنا فردا صبح خوب میشود، اما هنری اول تا صبح دوام نیاورد و درحالیکه بسیار درد میکشید از دنیا رفت.
اسکندرشکمو
اسکندر کبیر با همه خونخواهی و وحشیگریهایی که در کارنامهاش ثبت شده، به طرز باورنکردنیای از دنیا رفت. با وجود اینکه همه تصور میکردند او بالاخره در یکی از جنگهایش کشته خواهد شد، اما اسکندر از پرخوری بیش از حد مرد.
یک شب که اسکندر به مهمانی رفته بود، در آن مهمانی آنقدر غذا خورد که دیگر نفس کشیدن هم برایش سخت شده بود. اما این تازه آغاز ماجرا بود چرا که وقتی اسکندر خودش را برای خواب آماده میکرد یکی از دوستانش را دید که به ضیافتی دیگر دعوت شده بود و او به اسکندر پیشنهاد داد که با او هم همراه شود. اسکندر کبیر هم به عشق غذا خورددن دوباره راهی مهمانی شد.
گفته میشود اسکندر دو شبانهروز غذا خورد و نوشیدنی نوشید، او آنقدر غذا خورد که دیگر نمیتوانست دراز بکشد و بخوابد؛ چراکه وقتی دراز میکشید نفس تنگی بدی به او دست میداد و حالت تهوع پیدا میکرد. وقتی طبیب بالای سر اسکندر حاضر شد به اطرافیانش گفت که او در اثر پرخوری زیاد به نوعی مسومیت غذایی دچار شده. با اینکه هیچکس فکرش را نمیکرد، اما اسکندر ده روز بعد از این پرخوریها از دنیا رفت!
بازیگری که مسموم شد
باندو میتسوگورا یک بازیگر بسیار مشهور ژاپنی در دهه ۱۹۷۵ بود. باندو هم در نقش مردان و هم در نقش زنان در فیلمها ظاهر میشد. مرگ باندو در سال ۱۹۷۵ همه را شگفتزده کرد، زیرا او دچار هیچگونه بیماریای نبود و هیچکس فکرش را نمیکرد که این بازیگر مشهور بر اثر پرخوری جان خود را از دست بدهد. او یک روز به سرآشپز خود دستور داد تا فور فوگو که نوعی ماهی سمی است را برای غذا آماده کند.
البته نه خود ماهی را بلکه جگر آن را. سرآشپز میبایست این غذا را برای آقای بازیگر آماده میکرد. سرآشپز به باندو گفت که این ماهی سمی است و بهتر است که غذای دیگری بپزد، ولی باندو نپذیرفت و گفت که بدنش در برابر سم این ماهی ایمن است و به این ترتیب سرآشپز به ناچار غذای باندو را آماده کرد. باندو مقدار زیادی از جگر این ماهی را خورد و برخلاف انتظار دچار مسمویت شد. مسمومیت او آنقدر شدید بود که وی توان مقاومت نداشت و بعد از بستری شدن در بیمارستان جان سپرد.
نویسندهای که سیر نمیشد
ویلیام مکپیس تاکری نویسنده مشهور انگلیسی نیز یک مرد پرخور بود. او آنقدر پرخور بود که سیستم گوارشیاش دچار مشکل شده بود. از طرفی تاکری معتاد بود البته نه به موادمخدر بلکه به خوردن ادویههای بسیار تندو همین موجب شد تا سیستم گوارشی این نویسنده بزرگ کارایی خود را از دست بدهد. او یک شب شام بسیار مفصلی خورد، به گفته اطرافیان تاکری غذایی که او در آن شب خورد به اندازه سه وعده غذایی روزانه بود. بعد از خوردن غذا تاکری مثل همیشه به رختخواب رفت و صبح روز بعد وقتی پیش خدمت صبحانه را به اتاق آقای نویسنده برد او را در تختخوابش مرده پیدا کرد. تاکری بر اثر پرخوری بیش از حد در سن ۵۲ سالگی و خیلی غیرمنتظره درگذشت. البته علت مرگ تاکری سکته اعلام شد و به عقیده پزشکی قانونی علت این سکته استرسهای او ناشی از پرخوری بود.
موتزارت و شام کشنده
گفته میشود سالیبری رقیب موتزارت نوازنده بزرگی بود و این دو زیاد از یکدیگر خوششان نمیآمد برای همین بسیاری بر این عقیدهاند که موتزارت به دست حریف خود به طور غیرمستقیم به قتل رسیده است، اما در هیچ جا شواهدی از اینکه نقشه قتل موتزارت توسط سالیبری کشیده شده باشد اشاره نشده است. عدهای هم بر این عقیدهاند که موتزارت به دلیل خوردن مقدار زیادی از تکههای گوشت خوک جان خود را از دست داده است. از اینرو افراد زیادی درباره مرگ موتزارت تحقیق کردهاند که یکی از آنها دکتر جان وی هیرشمان است. هیرشمان نامهای که موتزارت پیش از مرگش نوشت را به دقت بررسی کرد و به نتیجه قابلتوجهی رسیده است. موتزارت در این نامه درباره مقدار زیادی گوشت خوکی که خورد نوشته بود و توضیح داده بود که گوشت خوب پخته نشده بود و آلوده به نظر میرسید. موتزارت هم که مقدار زیادی از آن را خورده بود بیمار شد و همین پرخوری باعث مرگش شد. نکته جالب اینجاست که بعد از مرگ موتزارت ۱۵۰ تئوری درباره چگونگی مردن این نوازنده بزرگ شکل گرفت، اما هیچوقت دلیل مرگ او به نتیجه قطعی نرسید از اینرو هفت سال بعد از مرگ موتزارت مزارش نبش قبر شد تا استخوانهایش را تحت آزمایشات بیشتری قرار دهند. با این حال هنوز هم بسیاری بر این باورند که موتزارت بر اثر پرخوری بسیار جان باخته است.
پادشاه سوئد
آدولف فردریک از سال ۱۷۵۱ تا ۱۷۷۱ پادشاه سوئد بود. ۲۰ سال از تکیه زدن او بر تخت سلطنت میگذشت و در تمام این مدت پادشاهی او تا جایی که میتوانست غذا میخورد به طوریکه همه میدانستند آدولف فردریک یک پادشاه پرخور است. فردریک همیشه سر میز شام از خرچنگ و خاویار گرفته تا کلم دریایی، ماهی و نوشیدنیهای مختلف، به مقادیر بسیار فراوان مینوشید و کاملا روشن است که این همه غذا برای یک وعده شام چقدر زیاد است. البته این فقط بخشی از غذای پادشاه بود. او پس از صرف غذا به اتاق دیگری میرفت تا دسر میل کند. در این اتاق تمامی دسرهای مورد علاقه که متشکل از ۱۴ نوع بود چیده شده تا فردریک هرچقدر دلش میخواهد دسر بخورد. این پادشاه شکمو آنقدر پرخوری کرد تا اینکه بالاخره به دلیل مشکلات گوارشی در یکی از شبها در گذشت و امروزه در کتابهای تاریخ دانشآموزان سوئدی نوشته شده است، «آدولف فردریک پادشاهی بود که در اثر پرخوری از دنیا رفت.»
پنکیکخور روسی
سال ۲۰۰۹ مسابقهای در کالینگراد یکی از شهرهای روسیه برگزار شد. در این مسابقه هر شرکتکنندهای که پنکیک بیشتری میخورد برنده بود، اما این بار پایان پنکیکخوری همراه با تراژدی بود. بوریس ایسایف ۴۶ ساله بیشترین پنکیک را خورد و برنده میدان شد. همه او را تشویق میکردند و وی از روی سکو پایین آمد تا خود را برای گرفتن جایزهاش آماده کند. وقتی او به جایگاه مخصوص رفت تا جایزه را بگیرد ناگهان در برابر چشم حضار نقش زمین شد و این در حالی بود که همه محتویات معدهاش از دهانش بیرون میریخت. او دیگر نفس نمیکشید و اقدامات اولیه برای نجات جان وی بیتاثیر بود.
اشتهای کشنده
اوکراینیها پودینگ سنتیای دارند که آن را با میوههای پخته شده پر میکنند. محتویات این پودینگ شامل قارچ، سیبزمینی، گوجه و گیلاس است و همه این خوراکیها در کنار هم بسیار سنگین هستند به طوریکه کمتر کسی میتواند دو عدد از آن را پشت سر هم بخورد.
سپتامبر سال ۲۰۱۱ مسابقهای در شهر توکماک اوکراین برگزار شد تا اوکراینیهایی که میتوانند بیشترین پودینگ را بخورند با یکدیگر رقابت کنند. برنده این مسابقه ایوان مندل ۷۷ ساله بود او پس از اینکه یک لیتر از مربای کرمی و ترشی را که داخل پودینگها بود خورد احساس کرد که حال چندان خوبی ندارد. پیرمرد روی دو زانویش خم شد و به زمین افتاد. وقتی آمبولانس به محل حادثه رسید ایوان دیگر جان باخته بود. آزمایشات پزشکی قانونی نشان داد پیرمرد بعد از خوردن بسیار، احساس حالت تهوع به او دست داده، اما از این کار امتناع کرده و همین باعث مرگش شده است.
بلیت مرگ ۱۰ دلاری
نوح آکرز دانشآموز مدرسهای در سن پدرو آمریکا بود. او به همراه ۱۲۰ دانشآموز دیگر سال ۲۰۱۰ در مسابقهای شرکت کردند تا درآمد حاصل از آن را صرف افراد زلزلهزده هائیتی کنند. در این مسابقه فعالیتهای گوناگونی از جمله نواختن موسیقی و مسابقه خوردن اجرا میشد و هر دانشآموزی که قصد شرکت در مسابقه را داشت میبایست ۱۰ دلار پرداخت میکرد.
منبع: همشهری سرنخ