حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری در پنجاه و سومین جلسه «ولایت فقیه» به بیان نکاتی دیگر در راستای تبیین بیشتر توقیع شریف امام مهدی (عج) در پاسخ به پرسشهای اسحاق بن یعقوب پرداخت و گفت: در جلسه گذشته توقیع شریف امام عصر (عج) را به عنوان دومین دلیل روایی نقل و چهار نکته را در خصوص سند و محتوای آن طرح کردیم. امروز نیز به طرح چهار نکته دیگر به منظور تبیین بیشتر مفاد آن توقیع خواهیم پرداخت.
او در توضیح پنجمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: مسایل مطرح شده در نامه اسحاق بن یعقوب، برخی مربوط به احکام شرعیِ فرعی، برخی مربوط به وضعیت اشخاص به لحاظ فکری و اجتماعی و برخی مربوط به غیبت امام (عج) و مسایل مرتبط با آن است که در آن زمان، ذهن بسیاری از پیروان ناب اهل بیت (ع) را به خود مشغول کرده بود.
کلانتری گفت: در این میان سئوال از «حوادث واقعه»، سئوال از رخدادهای نوظهوری است که در بستر زمان و با تحول شرایط اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی رخ مینمایند که چگونگی مواجهه با آنها در گرو وجود مرجعی رسمی و مورد اعتماد و مشروع است. از سئوال اسحاقبن یعقوب و پاسخ امام (عج) اینگونه دریافت میشود که در باور شیعیان، مرجع اصلی حوادثی از این دست، شخص امام (عج) بوده است که به عنوان ولیّ امر، زمام امور اجتماعی مومنان را در دست داشته است. با غیبت امام (عج) این سئوال مطرح شده که اینک در زمان غیبت، مرجع مؤمنان در اینگونه حوادث چه کسانی هستند؟
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی با بیان اینکه پاسخ روشن امام عصر (عج) به سئوال اسحاق بن یعقوب در خصوص حوادث واقعه، بیانگر یک اصل و مکانیزم سیاسی اجتماعی روشن و همیشگی در حوزه اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم (ع) است، گفت: امام (ع) در این بخش از پاسخ، مومنان را مکلف میسازد که در حوادث و رویدادهای اجتماعی، در غیاب خود به راویان حدیث مراجعه کنند، زیرا آنان حجت امام عصر (عج) بر مؤمنان هستند و امام خود حجت خداوند است. حجت بودن راویان حدیث از ناحیه کسی که خود حجت خداوند است بدین معنا است که آنان نیز حجت خداوندند و سرپیچی از دستورات آنان سرپیچی از دستورات حجت خدا و در نتیجه سرپیچی از دستور خداوند است.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) یادآور شد: با این بیان، امام (ع) تکلیف امور اجتماعی جامعه اسلامی را در عصر غیبتِ حجتِ خدا که خود مرجع اصلی امت در اداره جامعه است روشن و از بروز هرج و مرج در جامعه جلوگیری میکند چنانکه از مراجعه به حکام جور نیز پرهیز میدهد. امام (عج) با این بیان روشن، به عموم مومنان در همه عصرها اعلام میکند که هیچگاه دست شما از «حجت خدا» کوتاه نیست و همگان موظفند در حوادث و رویدادهای اجتماعی، حجت خدا را مرجع و محور امور خود قرار دهند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: امام خمینی (ره) در تبیین دقیقتر مفهوم «حجت خدا» چنین میگویند: «حجَت الله» کسی است که خداوند او را برای انجام اموری قرار داده است و تمام کارها افعال و اقوال او حجت بر مسلمین است اگر کسی تخلف کرد، بر او احتجاج (و اقامه برهان و دعوی) خواهد شد. اگر امر کرد که کاری انجام دهید، حدود را اینطور جاری کنید، غنایم، زکات و صدقات را به چنین مصارفی برسانید و شما تخلف کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج میکند. اگر با وجود حجت برای حل و فصل امور به دستگاه ظلم رجوع کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد که من برای شما حجت قرار دادم چرا به ظلمه و دستگاه قضایی ستمگران مراجعه کردید».
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، نکته هفتم پیرامون توقیع شریف را با ذکر این سؤال مطرح کرد که «رُوات حدیث» که در این توقیع به عنوان حجت خدا و مرجع مومنان در عصر غیبت منصوب و معرفی شدهاند، چه کسانی هستند و در پاسخ گفت: بی گمان مراد از «رُوات حدیث» راویانی که صرفاً به نقل و انتقال احادیث معصومان اشتغال داشته، اما خود چندان به مضامین بلند احادیث واقف نبوده و یا در عمل به آنها تعهد لازم نداشته و یا از شجاعت کافی در اجرای آنها برخوردار نبوده، نمیباشند؛ زیرا بسیار بدیهی است که چنین افرادی نمیتوانند مصداق حجت خدا باشند و امام عصر (عج) هرگز چنین افرادی را مرجع امور مهم جامعه اسلامی که مستلزم درایت و تدبیر و شجاعت است، قرار نمیدهد.
او تصریح کرد: راوی حدیث اگر در عمل، پای بند به مواعظ و دستورالعملهای نابی که در احادیث نهفته است نباشد و یا از درک معارف ژرف و مضامین حیات بخش روایات بی بهره باشد و یا در هنگامه اجرا، توان تصمیم و حرکت استوار بر اساس روایات را نداشته باشد، به یقین شایستگی مقام بلند حجت خدا بودن را نخواهد داشت. ارجاع مومنان ناب به چنین کسی، راندن مومنان به بیراهه و منحرف ساختن آنان از صراط مستقیم الهی است.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به بیان چهار ویژگی برای راویان حدیث پرداخت و گفت: بر این اساس، «روات حدیث» کسانی هستند که اولا، ً در شناخت دقیق معارف ژرف نهفته در روایات صاحب تخصص باشند، ثانیاً، درتشخیص روایات صحیح از روایات مجعول صاحب درایت باشند، ثالثاً، در عرضه روایات بر قرآن و سپس دریافت مراد جدّی معصوم (ع) صاحب اجتهاد باشند و رابعاً، در عمل بر اساس دین خدا متعهد باشند و نسبت به هیچ تکلیفی بی اعتنا نباشند.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) با ذکر این نکته که «رُوات حدیث» همان «فقیهان جامع شرایط» هستند، گفت: پس «رُوات حدیث» که در این توقیع، امام عصر (عج) آنان را مرجع امور و حوادث جاری جامعه و آنان را حجتِ خود بر مردم معرفی کرده است، همان «فقیهان جامع شرایط» هستند که در نظریه ولایت فقیه بر آن تأکید شده است.
او در توضیح پنجمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: اینکه امام عصر (عج) در این نامه، راویان حدیث [= فقیهان جامع شرایط]را به عنوان حجتِ خود بر مردم معرفی میکند، حاوی نکته مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. آن نکته این است که آنچه برای یک انسان مؤمن و متعهد به اسلام ناب در عرصههای مختلف زندگی اعم از اعمال فردی و اجتماعی از اهمیت اصلی برخوردار است آن است که در هر کاری که انجام میدهد، بین خود و خدا حجّت داشته باشد.
کلانتری تصریح کرد: قرآن کریم به صراحت هدف اصلی از بعثت پیامبران را اتمام حجّت بر مردمان معرفی میکند: «رُّسُلا مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی ٱللَّهِ حُجَّةُ بَعدَ ٱلرُّسُلِ وَکَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیماً» (سوره نساء، آیه ۱۶۵). بعد از رحلت آخرین پیامبر خدا (ص) حجت بر مردمان اوصیای آن حضرت هستند. امام در این روایت بر این نکته تأکید میکند که در غیبتِ من به عنوان وصی پیامبر اکرم (ص) و حجت خدا، این فقیهان جامع شرایط هستند که حجت بر شما هستند.
او با تأکید بر اهمیت تبعیت انسان مؤمن از حجت گفت: باید توجه داشت که وقتی از حجت سخن گفته میشود دیگر نباید از عصمت از گناه و یا خطا سخن گفت، بلکه اینجا همه سخن این است که انسان مؤمن، مکلّف به تبعیت از حجت است. آنچه در قیامت هم انسان را از عقوبت نجات خواهد داد این است که اعمالش بر اساس حجت معتبر الهی به انجام رسیده باشد. حکم عقل سلیم و همچنین سیره عقلا نیز چنین است که انسانی را که بر اساس حجت عمل کرده باشد، مؤاخذه و عقوبت نمیکنند هر چند عمل او در واقع صحیح و منطبق بر واقع نبوده باشد.