بررسی بر روی پروتئین‌های موجود در مایع مغزی نخاعی، پنج زیرگروه آلزایمر را نشان می‌دهند.

مایع احاطه‌کننده مغز افراد مبتلا به آلزایمر حاوی پروتئین‌هایی متفاوت از پروتئین‌هایی است که در افراد بدون بیماری تخریب کننده عصبی دیده می‌شود و هنگامی که دانشمندان هلندی نمونه‌های بیش از ۴۰۰ بیمار را مورد مقایسه قرار دادند، متوجه شدند که همه آن‌ها یکسان نیستند؛ بنابراین آنان پنج نوع بیماری آلزایمر را شناسایی کردند که هر بیمار دارای مجموعه‌ای از پروتئین‌ها بود و آنان را به‌عنوان دارای یکی از این گونه‌ها در گروه‌بندی پژوهشگران قرار می‌داد.

نتایج این پژوهش نه تنها برخی از تفاوت‌هایی را که در نحوه پیشرفت آلزایمر مشاهده می‌کنیم را به نمایش گذاشته است، بلکه نشان‌دهنده نیاز به درمان متفاوت در هر یک از انواع مختلف است که به‌طور بالقوه نرخ بالای شکست در یافتن درمان‌های موفق تاکنون را توضیح می‌دهد.

آلزایمر نه تنها بیماری بسیار بی‌رحم برای کسانی است که بر اثر آن از بین می‌روند و هم برای عزیزان آنان، بلکه می‌تواند سیستم‌های مراقبت‌های بهداشتی را با افزایش سن جمعیت تحت تاثیر قرار دهد. دانشمندان با آگاهی از این مشکل و مزیت‌های بی‌شمار حاصل از حل آن، مجموعه وسیعی از دارو‌ها را علیه این بیماری آزمایش کرده‌اند. بسیاری از این دارو‌ها در مدل‌های حیوانی عملکرد خوبی داشته‌اند، اما در آزمایش‌های انسانی شکست خورده‌اند.

به تازگی با اولین داروی جدید آلزایمر که توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) طی ۱۸ سال گذشته در سال ۲۰۲۱ تایید شد پیشرفت‌هایی حاصل شده است همچنین نتایج قابل توجه بهتری در سال گذشته برای داروی شگفت‌انگیز احتمالی دونانماب اعلام شد، اگرچه هر دو این دارو‌ها مشکلات خود را دارند.

برخی از دانشمندان علوم اعصاب پیشنهاد کرده‌اند که عدم موفقیت این است که چندین بیماری تحت عنوان آلزایمر در کنار هم قرار گرفته‌اند و نتایج پژوهش جدید شواهدی برای این حدس ارائه می‌دهد.

گروهی به رهبری بتی تیمز از دانشگاه وریج (Vrije) آمستردام، مایع مغزی نخاعی ۴۱۹ فرد مبتلا به آلزایمر و ۱۸۷ فرد گروه کنترل را برای ۱۰۵۸ پروتئین آزمایش کردند. در نیمی از مبتلایان پیشرفت زوال عقل مشاهده شد. پژوهشگران قبلا سه زیرگروه را بر اساس آزمایش پروتئین کمتر شناسایی کرده بودند.

آلزایمر با ایجاد پلاک‌های بتا آمیلوئید در مغز مرتبط است که می‌توان از آن برای تشخیص این نوع پس از مرگ استفاده کرد؛ بنابراین جای تعجب نیست که برخی از آن‌هایی که مورد بررسی قرار گرفتند، با برچسب زیرگروه یک، تولید آمیلوئید را در میان سایر ویژگی‌های متمایز، افزایش دادند. با این حال، زیرگروه پنج در واقع تولید آمیلوئید را کاهش داد که با اختلال در سد خونی مغزی همراه بود و رشد سلول‌های عصبی آن‌ها نیز مهار شد.

زیرگروه ۲ دچار کاهش بیش از حد سیناپس‌ها و پروتئین‌های مرتبط با میکروگلیا (سلول‌های ایمنی مغز) شد. زیرگروه سه، نادرترین، اختلال در تنظیم RNA را نشان داد، در حالی که در زیرگروه چهار مشکل ظاهرا مربوط به شبکه کوروئید بود که مایع مغزی نخاعی را تولید می‌کند.

هر زیرگروه دارای مشخصات ژنتیکی خاصی است که نشان دهنده خطر بالاتر است. به عنوان مثال، زیرگروه یک با غنی‌سازی ژن TREM ۲ مرتبط است که پیش از این با آلزایمر مرتبط بوده است.

اگر آلزایمر چنین دلایل مولکولی متفاوتی داشته باشد، شکست‌های گذشته در ایجاد درمانی موثر منطقی است. حیوانات آزمایشگاهی که برای شباهت و با تغییرات ژنتیکی رایج پرورش داده می‌شوند، احتمالا همه یک نوع را تکرار می‌کنند. مولکولی که بیماری را در یکی قطع می‌کند، احتمالا در دیگری موفق می‌شود، با این حال، زمانی که در انسان آزمایش شود، انتظار داریم که فقط بر روی بخشی از گروه مطالعه کار کند.

اگر دارویی، همان درمانی بود که انتظارش را داشتیم و تخریب عصبی را در همه افراد دارای آن نوع متوقف می‌کرد و ممکن بود برای اثبات ارزش دارو در آزمایش‌های بالینی کافی باشد، اما تعداد کمی از دارو‌ها موثر واقع شدند.

چیزی که در یک پنجم از گروه درمان به‌طور قابل قبولی کارایی دارد، ممکن است عملکرد ضعیفی در گروه کنترل داشته باشد که بدون حجم نمونه بسیار بزرگ (و بسیار گران) از نظر آماری معنی‌دار نخواهد بود. تشخیص این مزایا حتی دشوارتر خواهد بود که دارویی برای یک نوع مضر باشد، همانطور که ممکن است در مورد دارو‌های هدفمند آمیلوئیدی که به زیرگروه پنج داده شد صدق کند.

اگر مشکل همین باشد، ممکن است تیمز و همکاران وی راه‌حلی داشته باشند. اگر با نمونه‌برداری از مایع مغزی نخاعی افرادی که در کارآزمایی‌های آینده ثبت نام کرده‌اند، بتوان نوع آلزایمر آنان را شناسایی کرد، می‌توان دارو‌های جدید برای هر زیرگروه را مورد آزمایش قرار داد.

یافته‌ها ممکن است اهداف جدید امیدوارکننده‌ای را برای چندین زیرگروه نشان دهند. هدف قرار دادن تولید آمیلوئید به نظر راهکاری عملی است، اما فقط برای زیرگروه یک، در حالی که راه‌های محافظت از رگ‌های خونی مغز ممکن است در اولویت برای زیرگروه پنج باشد. زیرگروه‌های ۲ و پنج نسبت به زیرگروه‌های دیگر از پیشرفت سریع‌تر بیماری و امید به زندگی کوتاهتر رنج می‌برند که می‌تواند اطلاعات مهمی برای کسانی باشد که در آینده در این گروه‌ها تشخیص داده می‌شوند.

شایان ذکر است که بیماری آلزایمر شایع‌ترین نوع زوال عقل است. آلزایمر بیماری پیشرونده است و با از دست دادن حافظه خفیف شروع می‌شود و احتمالا منجر به از دست دادن توانایی انجام مکالمه و واکنش به محیط خواهد شد. بیماری آلزایمر قسمت‌هایی از مغز را درگیر خواهد کرد که فکر، حافظه و زبان را کنترل می‌کنند.

افراد جوان ممکن است به بیماری آلزایمر مبتلا شوند، اما کمتر چنین موردی شایع است. تعداد افرادی که با این بیماری زندگی می‌کنند هر پنج سال بعد از ۶۵ سالگی دو برابر می‌شود. پیش‌بینی می‌شود که این تعداد تا سال ۲۰۶۰ تقریبا سه برابر شوند و به ۱۴ میلیون نفر برسند. علائم این بیماری می‌تواند برای اولین بار پس از ۶۰ سالگی ظاهر شود و خطر ابتلا به آن با افزایش سن افزایش می‌یابد.

علائم اولیه بیماری شامل فراموشی رویداد‌ها یا مکالمات اخیر است و با گذشت زمان، به مشکلات جدی حافظه و از دست دادن توانایی انجام کار‌های روزمره تبدیل خواهد شد. دارو‌ها ممکن است باعث بهبود یا کاهش پیشرفت علائم شوند همچنین برنامه‌ها و خدمات می‌توانند به حمایت از افراد مبتلا به این بیماری و مراقبان آنان کمک کنند. هیچ درمانی وجود ندارد که بیماری آلزایمر را درمان کند و در مراحل پیشرفته، از دست دادن شدید عملکرد مغز می‌تواند باعث کم آبی، سوءتغذیه یا عفونت شود. این عوارض می‌تواند منجر به مرگ نیز شوند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.