دستگیری امام خمینی (ره) بهخاطر سخنرانی او در مدرسه فیضیه علیه محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران بود. در این سخنرانی حکومت وقت به حکومت یزید تشبیه شده بود. امام خمینی بهدلیل کشته شدن جمعی از مردم این روز را برای همیشه عزای عمومی اعلام کرد. نیروهای حکومت پهلوی امام خمینی را شبانه به تهران بردند سید حسن قمی و بهاءالدین محلاتی دو روحانی دیگری بودند که دستگیر و به تهران منتقل شدند.
صبح روز پانزدهم خرداد مردم قم و برخی از شهرها از دستگیری امام خمینی مطلع شده و دست به اعتراض زدند. در تهران، دانشجویان دانشگاه تهران، کلاسها را تعطیل کردند و به تظاهرات مردم پیوستند. بارفروشان به همراهی برخی چهرههای شناخته شده مثل طیّب حاجرضایی و حاج اسماعیل رضایی نیز از مرکز شهر به حرکت درآمده و به تظاهرکنندگان ملحق شدند. تظاهرکنندگان که لحظه به لحظه به تعدادشان افزوده میشد، درصدد اشغال مراکز مهم دولتی و حکومتی از قبیل کاخ مرمر، اداره رادیو، اداره تسلیحات ارتش بودند. بازاریان نیز با تعطیلی بازار و تجمّع در مساجد و یا با پیوستن به تظاهرکنندگان، اعتراض صریح خود را اعلام کردند.
ماموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند، به سوی تظاهرکنندگان تیراندازی کردند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و تعدادی از مردم کشته شدند. دهقانان کفنپوش ورامینی نیز که در پشتیبانی از امام خمینی راهی تهران شده بودند، با ماموران نظامی در سر پل باقرآباد روبرو شده و تعدادی کشته یا زخمی شدند. یک کمیسیون تحقیق، تعداد کشتهها را ۸۶ نفر و زخمیها را ۱۹۳ نفر اعلام کرد.
قیام ۱۵ خرداد هر چند ظاهرا یک یا چند روز طول کشید، اما به دلیل انگیزههای الهی به عنوان مبداء انقلاب اسلامی و منشاء تحولات وسیع داخلی و بینالمللی شد، به گونهای که امام در این باره فرمودند: ۱۵ خرداد از خاطرهها محو نمیشود و باید در سالروز آن، هر چه بیشتر آن را زنده نگه داشت، ۱۵ خرداد که مصادف با دوازدهم ماه محرم بود؛ سند زنده مخالفت شجاعانه ملت ایران در مقابل استبداد عمال اجانب و استعمار چپ و راست بود.
رضا کاشانی اسدی نویسنده کتاب پایان سکوت گفت: پیشبینی میشد اگر جلوی قیام مردم در ۱۵ خرداد گرفته نمیشد، انقلاب در همان زمان به ثمر مینشست؛ چون مردم از تمام شهرها به سمت تهران راه افتاده بودند. این اتفاق خیلی بزرگی بود. پس باید خیلی قهرآمیز جلوی آن را میگرفتند. اگر هم میخواستند وقت تلف کنند، دیگر نمیتوانستند این حرکت را متوقف کنند. به همین دلیل خیلی زود وارد کشتار شدند.
او با بیان اینکه قیام ۱۵ خرداد با رهبریت مرجعیت رخ داد، گفت: جوهره حرکت مهم است نه تعداد شهدا و لذا باید به اصل ماجرا بپردازیم. در جنگهای صدر اسلام هزاران نفر شهید شدند که ما برای آنها مراسم عزاداری برگزار نمیکنیم، اما در کربلا ۷۲ نفر شهید شدند و با توجه به مختصات آن، هر سال برای آنها مراسم برپا میکنیم.
کاشانی اسدی افزود: اتفاقی که در جهان با آن مواجه هستیم، سنگ زیرین ۱۵ خرداد است اگر ما روی فرامین امام تحقیق کنیم متوجه میشویم موضوعی که امام گفتند امروز اتفاق افتاده است. اگر ما خوب تببین کنیم، بسیاری از مسیرها برای نسل جوان روشن میشود.
او اضافه کرد: قیام ۱۵ خرداد از تهران و قم آغاز شد. سپس مردم شهر پیشوا برای پیوستن به مردم به سوی تهران حرکت کردند. حرکت کفنپوشان دشت ورامین از چند مسیر صورت گرفت. مردم پیشوا از صحن مطهر امامزاده جعفر (ع)، مردم روستای محمدآباد عربها و مردم روستای قلعه سین بدون اطلاع از حرکت یکدیگر به سمت تهران عزیمت کرده و در طول مسیر، مردم ورامین و مناطق اطراف و حتی کشاورزانی که مشغول برداشت گندم بودند نیز به آنها پیوستند.
این نویسنده با بیان اینکه در قیام ۱۵ خرداد در ورامین هفت نفر شهید شدند، افزود: کاگران فصلی که از استانهای آذربایجان و لرستان برای دروی گندوم به ورامین آمده بودند هم شهید شدند، اما چون رژیم، پیکرها را با خود برده بود، تعداد و اسامی آنها گمنام ماند.
کاشانی اسدی ادامه داد: به استناد اسناد ساواک بیش از پنج هزار نفر پیش از ظهر حرکت خود را به سمت تهران آغاز کردند و نزدیک غروب به محل پل باقرآباد رسیدند؛ پلی تاریخی که بر روی یکی از سرشاخههای رودخانه جاجرود احداث شده بود و برای رسیدن به تهران، تنها راه عبوری محسوب میشد. عوامل رژیم ستمشاهی با برخورداری از انواع سلاحهای آن زمان سمت دیگر این پل سنگر گرفته بودند و با مشاهده جمعیت، با دستور تیر سرهنگ بهزادی به روی مردم کفن پوش آتش گشودند.
او درباره کتاب پایان سکوت گفت: با توجه به اهمیت قیام ۱۵ خرداد این کتاب را نوشتم که اردیبهشت امسال به چاپ رسید. کتاب، رمانی بر اساس زندگی مبارزان انقلاب اسلامی است که از غروب ۱۵ خرداد سال ۴۲ شروع میشود و سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی به پایان میرسد.
شهید سید مرتضی طباطبایی رفیعی اولین کسی است که خبر دستگیری امام خمینی را به شهر ورامین و روستای محمدآباد رساند و میتوان وی را به عنوان اولین کسی نام برد که پیامآور قیام ۱۵ خرداد مردم ورامین شد. وی در حادثه فیضیه در فروردین سال ۴۲ در قم حضور داشت و به دست نیروهای نظامی رژیم پهلوی سخت مجروح شده بود. طباطبایی رفیعی در غروب ۱۵ خرداد در پل باقرآباد به شهادت رسید. پیکر وی به همراه دیگر شهدا توسط نظامیان به مسگرآباد منتقل و غریبانه به خاک سپرده شد.
شهید طباطبایی رفیعی تنها شهید این قیام است که پیکرش پس از هشت سال توسط خانواده از گورستان مسگرآباد تهران به زادگاهش روستای محمدآباد عربها منتقل و به خاک سپرده شد.
اسامی شهدای ورامین
شهید امیر هوشنگ معصومشاهی در سال ۱۳۱۴ در شهر ورامین به دنیا آمد. در طول زندگی همواره سعی در رفع مشکل مردم داشت. وی اولین شهید قیام ۱۵ خرداد مردم ورامین است که با اصابت گلوله به قلبش و در آغوش برادرش به شهادت رسید و در گورستان مسگرآباد به خاک سپرده شد.
عزت الله رجبی در سال ۱۳۱۲ در روستای سناردک از توابع شهر ورامین به دنیا آمد. وی به همراه دیگر همرزمانش در صف اول قیام کنندگان ورامینی حضور داشت و در تیراندازی رژیم در پل باقرآباد به شهادت رسید و در گورستان مسگرآباد به خاک سپرده شد.
جعفر عرب مقصودی در سال ۱۳۱۴ در روستای محمد آباد دیده به جهان گشود. وی در قیام مردم ورامین به شهادت رسید و پیکر وی در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد که هنوز از مزار این شهید اثری وجود ندارد.
شهید مسیب مهابادی در سال ۱۲۹۴ در روستای قلعه نو کهنک ورامین به دنیا آمد. وی در غروب ۱۵ خرداد در پل باقرآباد به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گورستان مسگر آباد به خاک سپرده شد.
شهید ابوالقاسم اردستانی در سال ۱۳۱۳ در روستای کهنک به دنیا آمد. وی از مداحان اهل بیت (ع) بود و در طول مسیر به نوحه سرایی برای سید و سالار شهیدان پرداخت. پیکر پاک این شهید نیز همراه دیگر همرزمانش در قبرستان مسگر آباد به خاک سپرده شد.
شهید حسن خانی در سال ۱۳۱۸ در روستای جعفر آباد اخوان از توابع ورامین چشم به جهان گشود. خانواده شهید خانی تا شش سال پس از قیام خونین ۱۵ خرداد بر این باور بودند که وی زنده است و در زندان به سر میبرد؛ همسرش بارها برای پیدا کردنش به تهران رفت. پس از سالها لباس خونین همسرش را برایش آوردند و این لباس در روستای جعفر آباد اخوان به یادگار به خاک سپرده شد. از این شهید بزرگوار که غریبانه در غروب ۱۵ خرداد سال ۴۲ در خون خود غلطید جسدی به دست نیامد و ظاهرا همراه دیگر شهدای این روز در قبرستان مسگرآباد به خاک سپرده شده است.
علی استاد هاشمی یکی از شهدای قیام ۱۵ خرداد در قم است. او وقتی شنید رژیم پهلوی امام را دستگیر کرده است. مغازه نجاری خود را بست و به خانواده اش گفت «زندگی بدون خمینی یعنی مرگ.» ساعتی بعد در خیابان مورد اصابت گلوله مزدوران رژیم قرار گرفت و در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید و تعدادی دیگر از شهدا را مخفیانه در آستان مقدس امام زاده علی بن جعفر (ع) به خاک سپردند.
شهید محمود اعرابی جوشقانی یکی دیگر از شهدای قیام ۱۵ خرداد است. او هر شب چهارشنبه به رسم دوستی و معرفتی که با امام زمان (عج) داشت با پای پیاده عازم جمکران میشد. در خیابان ایستگاه مغازه خواربار فروشی داشت. افراد سرشناس مذهبی و طلاب به مغازه اش رفت و آمد داشتند و همین امر باعث شده بود مورد توجه ماموران قرار بگیرد. در مراسمهای سخنرانی حضور داشت و مسائل سیاسی کشور را دنبال میکرد.
روزی که امام را دستگیر کردند، سراسیمه به همراه برادرش به حرم حضرت معصومه (س) رفتند. به طرف پل آهنچی که رسیدند صدای تیراندازی به گوش میرسید. سه گلوله به پایش خورد و داخل جوی آب افتاد. با این حال از مشت و لگد مزدوران طاغوت هم بی نصیب نماند و به شهادت رسید. پیکر مطهر این شهید والامقام نیز بدون هیچ مراسمی در آرامستان وادی السلام قم به خاک سپرده شد.
شهید قاسم مکاری قمی (پوررحیمی) در کوچه آبشار قم مقابل حرم حضرت معصومه (س) مورد هدف دژخیمان پهلوی قرار گرفت و با اصابت تیر به سینه به شهادت رسید. پیکر وی به همراه پیکرهای ۱۴ شهید دیگر به تهران منتقل و در قبرستان مسگرآباد به خاکسپاری شدند. حضرت امام خمینی (ره) به اتفاق حاج آقا مصطفی در مراسمی که برای بزرگداشت شهید برگزار شده بود، حضور یافتند. برادر وی شهید عباس پوررحیمی نیز چند سال بعد در چهاردهم تیرماه سال ۱۳۶۶ در شلمچه به شهادت رسید.
شهید محمدحسین تشکری نیز عاشق و شیفته امام خمینی (ره) شده بود. مرتب سخنان امام را گوش میداد تا اینکه در روز ۱۲ محرم وقتی از سخنرانی حضرت امام (ره) در فیضیه به منزل بر میگشت، صدای یا حسین و یا مرگ یا خمینی مردم را در اعتراض به دستگیری و تبعید ایشان شنید. همان لحظه کفن بر تن کرد و به سوی منزل امام رفت. در نزدیکی کوچه آبشار مقابل حرم مطهر بر اثر اصابت گلوله مزدوران رژیم طاغوت در سن ۱۸ سالگی به شهادت رسید و در وادی السلام قم به خاک سپره شد.
علیمحمد قدیرزاده به عنوان تنها شهید این قیام در استان اصفهان نام برده میشود. وی ششم فروردین سال ۱۳۱۲ در کاشان به دنیا آمد، ۲ و نیم ساله بود که مادرش را از دست داد، تحت سرپرستی پدر و خالهاش قرار گرفت و سال ۱۳۳۶ در شرکت ریسندگی و بافندگی کاشان مشغول به کار شد.
قدیرزاده در سال ۱۳۴۱ همزمان با اوجگیری نهضت روحانیت مبارز به قم سفر کرد تا از جریان این نهضت آگاه شود و حتی برای شنیدن سخنان امام خمینی (ره) به مسجد اعظم قم میرفت.
او پس از شنیدن خبر دستگیری امام خمینی (ره) تصمیم میگیرد با عدهای از کارگران کاشانی در تظاهرات شرکت کند. قدیرزاده که جلوی جمعیت در حرکت بود با تیراندازی ماموران زخمی و پس از ساعتی در بیمارستان اخوان کاشان به شهادت میرسد. با تلاش رئیس وقت بیمارستان، پیکر این شهید به خانواده تحویل داده میشود، اما چون اجازه تشییع نداشتند، پیکرش را شبانه در محلی در خیابان امام خمینی (ره) کاشان که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان بوستان شهید قدیرزاده نامگذاری شده، دفن کردند.