به جمعیت نگاه می‌کنم ، با لحن مواخذه طور به خود می‌گویم باید همان اول صبح می آمدی ، حالا کلی توی صف منتظر بمون تا دفعه بعد سر ساعت بیایی.

با عجله وارد حیاط مدرسه می‌شوم. خیلی کار دارم و باید زود برگردم، خدا خدا می‌کنم که خیلی شلوغ نباشد و در صف معطل نشوم. البته گرمای هوا هم در این عجله و شتابزدگی بی تاثیر نیست. درگیر همین گفتگو‌های ذهنی هستم که می‌رسم به محوطه داخلی ساختمان.‌ای بابا! شلوغ است که؟!

از همان انتها به ابتدای صف نگاه می‌کنم. آقایی در حال تحویل دادن مدارک شناسایی اش است. پشت میز دو جوان سر حال و قبراق نشسته اند. نفر اول مدارک را چک می‌کند و نفر دوم با قرار دادن مدرک روی دستگاه و وارد کردن شماره (که بنظرم کد ملی افراد است) هویت آنها را تایید می‌کند. با چشم تعداد افرادی که داخل صف هستند را می‌شمارم و محاسبه می‌کنم که تقریبا چقدر باید در صف منتظر بمانم تا نوبت به من برسد.

اهمیت اثر انگشت

درگیر حساب کتاب‌های ذهنی خودم هستم که سر و صدای آن طرف سالن، توجهم را جلب می‌کند. کمی آن طرف‌تر از صندوق رای، دو کودک (شاید ۴ تا ۹ ساله) که به نظر می‌رسد خواهر و برادر هستند با هم بگو مگو می‌کنند و خانم جوانی که احتمالا مادر بچه هاست در حال صحبت کردن با آنهاست. صدا‌ها مفهوم نیست فقط می‌بینم دختر بچه (تقریبا ۴ یا ۵ ساله) شروع به گریه می‌کند و مادر با جمع و جور کردن چادر و در آغوش گرفتن دخترش، سعی می‌کند او را آرام کند. دختر بچه، اما آرام بشو نیست هر چقدر مادر بیشتر صحبت می‌کند انگار بغض دختر بیشتر می‌شکند و با صدای بلندتری گریه می‌کند. پسر خانواده کمی با فاصله ایستاده و چیزی نمی‌گوید ظاهرا حالش خوب است.

آقای میان سالی که مثل ناظم‌ها (اما با خوشروئی کامل) وسط میدان است و مراقبت می‌کند تا همه چیز درست و دقیق انجام شود. به طرف مادر و دختر می‌رود و با همان خوشروئی شروع به صحبت می‌کند، بعد از چند ثانیه صحبت با مادر، می‌خندد و دست دختربچه را می‌گیرد و همان‌طور که مشغول صحبت کردن با بچه است، به سمت یکی از میز‌ها می‌رود و از همکارانش خواهش می‌کند که از دختر کوچولویی که حالا آرام و خجالتی شده، اثر انگشت بگیرند. معلوم می‌شود گریه دختر کوچولو برای همین بوده است. دلش می‌خواسته رای بدهد و قرار بوده مادرش برای او بنویسد و او کاغذ رای اش را به صندوق بیندازد، اما در آخرین لحظات برادرش (که ظاهرا دو سه سالی از او بزرگتر است) رای را داخل صندوق انداخته و باقی ماجرا.

حضور کودکان در میدان انتخابات درست است؟

 مشکل این خانم کوچولو که با تدبیر مسئول محترمی که در شعبه حضور داشت حل شد، اما ذوق و شوق این خواهر و برادر برای رای دادن این سوال را در ذهن من ایجاد کرد که آیا این حضور کودکان در انتخابات درست است؟ یا فراتر از آن آیا این حضور برای آنها لازم است؟ 

کودکان اگر چه به لحاظ قانونی امکان حضور در انتخابات‌ها را ندارند، اما به شکل قابل توجهی هم تاثیرگذارند و هم تاثیرپذیر. آنها در خانواده اغلب در حال تقلید هستند، اما تاثیرگذاری شان در خانواده و بخصوص در مشارکت پذیری هم به شدت بالاست.

حوزه سیاسی اقشار گسترده‌ای را در بر می‌گیرد و کودکان هم به عنوان آینده سازان کشور، در این طیف جای دارند. شخصیت سیاسی آنها در جریان همین تمرین مشارکت پذیری سیاسی و با تماشای رفتار والدین شان شکل می‌گیرد. شکل گیری تفکرات سیاسی کودکان به رفتار والدین آن‌ها بستگی دارد. چرا که کودک تشنه تجربه است و شوق و ذوق زیادی برای تجربه کردن دارد. شورای دانش آموزی یا فعالیت‌هایی از این دست که نوعی مشارکت اجتماعی را به بچه‌ها می‌آموزدِ در همین راستاست. یعنی آموزش مهارت‌های اجتماعی و مشارکت جویی.

رفتارشناسی دانش آموزان در انتخابات شورای دانش آموزی و توجه به وعده‌های انتخاباتی، کاندیدا شدن، رای دادن، وعده‌های انتخاباتی بعضا منفی یا وعده‌های بی سر و ته و ... که از دانش آموزان سر می‌زند یا اینکه چقدر درباره قول‌هایی که می‌دهند، جدی هستند، نشان می‌دهد که جامعه تا چه حدّ باید مراقب شکل گیری شخصیت سیاسی کودکان باشد.

مراقب شکل گیری شخصیت سیاسی کودکان مان باشیم 

انتخابات یکی از رویداد‌های مهم و واقعی برای کودکان است که نسبت به تجربه‌ای که از آن کسب می‌کنند در آینده رفتار سیاسی خود را بروز خواهند داد. یادگیری اجتماعی و سیاسی کودکان نشان می‌دهد که در خانواده با پدیده انتخابات چگونه برخورد شده است؟ به همین دلیل والدین باید مراقبت‌های خاصی در شکل گیری رفتار و شخصیت سیاسی یا بهتر بگوییم فرهنگ سیاسی درست، انجام دهند.

هر عملی و هر کاری برای درونی شدن در افراد، باید از دوران کودکی شروع شود و انتخابات نیز از این موضوع مستثنی نیست. درواقع والدین باید مراقب باشند که در همین دوران کودکی فرزندان شان چه نوع کنشی انجام می‌دهند، چون بعد‌ها بازخورد آن را در رفتار کودکانشان خواهند دید. دقیقا مثل پژواک و انعکاس صدا در برابر کوه.

سواد سیاسی جامعه، ابتدا در خانواده‌ها شکل می‌گیرد و رشد می‌کند و بعد در مراکز آموزشی، از طریق رسانه ها، در محل کار و به شکل اساسی در خود جامعه تکمیل می‌شود. نحوه حضور و مشارکت خانواده‌ها در انتخابات که اغلب دیده می‌شود والدین با کودکان خود در این رویداد شرکت می‌کنند نوعی الگوی اجتماعی سیاسی برای فرزندانشان است و یک نوع تمرین مردم سالاری و مشارکت پذیری اجتماعی برای کودکان محسوب می‌شود.

آموزش مهارت‌های اجتماعی مثل انتخابات بر سطح توانایی و نوع رفتار‌های اجتماعی کودکان در آینده بسیار اثرگذار خواهد بود. آموزش سیاسی خصوصا در جامعه‌ای مانند جامعه ما که دین و سیاست را جدای از هم نمی‌داند، نباید نادیده گرفته شود بلکه به نظر برخی کارشناسان یکی از موضوعات حیاتی رشد فرزندان است. این مهارت در انواع حضور اجتماعی آنان در جامعه بکار می‌آید. در تاکسی، صف نان، میان همسالان، دانشگاه، جمع‌های خودمانی و فامیلی و ... چرا که سیاست وجه جدایی ناپذیر جامعه ایران است.

به عبارتی بخشی از جامعه پذیری و حتی هویت یابی و ما شدن و حضور در گروه‌های اجتماعی با تاثیر بسیار قوی سیاسی صورت می‌گیرد. سیاست جمی تواند افراد را در جامعه فعال، پرتوان و هوشمند به بار بیارود. کسی که دانا به مسائل سیاسی باشد قطعا می‌تواند از افراد موفق جامعه هم باشد. اما جدای از اصل انتخابات و حضور در آن، نتایج انتخابات هم می‌تواند غیر از سرنوشت کلی جامعه، بر کوچک‌ترین نماد زندگی اجتماعی یعنی «خانواده» موثر باشد. فارغ از تاثیرپذیری جناح‌ها و گروه‌های مختلف سیاسی و تعیین سرنوشت سیاسی کشور، حتی یک خانواده کوچک هم می‌تواند تحت تاثیر نتیجه انتخابات قرار گیرد. اما چگونه؟

اصلی‌ترین مساله جامعه و به تبع آن خانواده، در حال حاضر اقتصاد و معیشت است و یکی از محور‌های مطرح در مباحث اقتصادی موضوع تفاوت میان نرخ دستمزد و تورم است. برخی کارشناسان معتقدند در حقوق‌هایی که امروز به کارگران و کارمندان پرداخت می‌شود تورم ۴۰ درصد است، اما افزایش حقوق‌ها در بهترین شرایط، تنها ۲۰ درصد است. آنها تورم را یک عامل غیر مستقیم در خالی شدن جیب مردم می‌دانند. عاملی که باعث می‌شود کارمندان و بازنشستگان شرمنده خانواده‌های خود باشند؛ چرا که نمی‌توانند زندگی خود را به خوبی اداره کنند. 

اما اگر معضل اختلاف حقوق با تورم به شکلی حل شود، این قشر وسیع از جامعه می‌توانند زندگی راحت تری داشته باشند. فردی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود هم قدرت قانونی و هم قدرت اجرایی لازم و هم منابع مالی مورد نیاز را دارد برای این‌که متوسط مبلغ پرداختی به ۲۰ میلیون نفر حقوق‌بگیر بازنشسته و شاغل، اعم از خصوصی و دولتی را بازنگری و ترمیم کند. کاری که اگر انجام شود می‌تواند در رفع مشکلات اقتصادی خانواده تا حدودی موثر باشد.

شاغلانی که مادری را نیز انتخاب می‌کنند.

اما نیاز‌های خانواده صرفا مسایل اقتصادی نیست. امروز مادران بسیاری هستند که در عین شاغل بودن، اما انتخاب شان مادر شدن است و بی شک موضوع نگهداری از فرزندان بزرگ‌ترین دغدغه آنها و دغدغه خانواده محسوب می‌شود. مشکلی که شاید با فراهم کردن ظرفیت نگهداری کودکان در محیط کار بتوان بخش عمده‌ای از آن را برطرف کرد. چرا که وجود این مراکز به مادران کمک می‌کند تا بدون دغدغه و با آرامش بیشتری به شغل خود ادامه دهند و همزمان نقش مادرانه خود را نیز ایفا کنند؛ بنابراین نتیجه انتخابات از این بُعد هم می‌تواند حائز اهمیت باشد. چون باید دید در دولت، فردی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می‌شود با چه نوع تفکری قرار است حوزه زنان را مدیریت کند؟ آیا او برای شناخت نیاز‌های اساسی و واقعی زنان، حضور نگاه زنانه به مسائل را ضروری می‌داند یا خیر؟ آیا نیازسنجی می‌کند و می‌داند یا نیازسازی؟ آیا برای زنان ایران زمین برنامه میریزد و اعتلای خانواده را مهم می‌داند یا با نگاه به منش زنان غربی و دهکده جهانی، تمایل دارد مسیر زنان ایرانی را به سوی یکی شدن با نهاد‌های بین المللی و حاکم بر دهکده جهانی سوق دهد؟ بنابراین دولت می‌تواند با اتخاذ سیاست‌های دوستدار خانواده و فراهم کردن تسهیلات برای توازن بین کار و زندگی، به استحکام پایه‌های خانواده کمک کند و یا در مسیر عکس قدم بردارد.

جوانان، جوانان، جوانان!

از دیگر آثار نتیجه انتخابات بر خانواده، نحوه مواجهه و نوع نگاه شخص رئیس جمهور (به عنوان رئیس دولت) به جوانان است. اینکه نوع و زاویه نگاه عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، نسبت به جوانان چگونه است؟ آیا اصولا جوان را یک ظرفیت عظیم و موثر در پیشبرد اهداف کشور می‌داند و در این راستا جوانان را مورد توجه قرار می‌دهد یا نه؟ آیا در عرصه‌های گوناگون مرتبط با جوانان، برای آنها برنامه‌ای دارد یا خیر؟ آیا آینده کشور را مرتبط با آینده جوانان می‌داند یا خیر؟ آیا برای تفریح جوانا برنامه دارد؟ آیا از جوانان در مسیر‌های اصلی مدیریتی استفاده خواهد کرد؟ آیا برای تسهیل ازدواج جوانان و فرزندآوری آنها برنامه‌ای دارد؟ و ده‌ها سوال از این دست که پاسخ آنها می‌تواند مستقیما بر خانواده‌ها تاثیرگذار باشد.

 چون این سوالات مسائل قابل توجه و مهمی است که فکر، اندیشه و انرژی جوان را به خود معطوف می‌کند و به تبع او، خانواده هم درگیر این مباحث خواهد شد. شاید بد نباشد که رئیس جمهور منتخب مردم این سوال‌ها را از خود بپرسد و با مرور نیاز‌ها و مسیر‌های رفع این نیاز‌ها برای آینده چهارساله ریاست خود برنامه ریزی کند تا بداند و بتواند بهترین سکاندار را بر کشیتی‌های وزارت و معاونت و باقی دستگاه‌های تحت امر خود بنشاند. خلاصه اینکه بعد از منتخب شدن یک نفر از آراء مردم تازه کار اصلی آغاز می‌شود. آقای رئیس جمهور؛ سلام!

منبع: ایسنا

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۱۸ ۲۰ تير ۱۴۰۳
ای بابا! ما که رفتیم رای بدیم پرنده هم پر نمیزد که! سنگ روی یخ شدیم سریع رفتیم اثر انگشتمون رو پاک کردیم که مبادا کسی ببینه رای دادیم.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۹ ۲۰ تير ۱۴۰۳
چرا این حرفها برای دولت سیزدهم ننوشتی yjc?