تفکر به صورت رسمی این گونه تعریف میشود: «رفتاری شناختی که در آن ایدهها، تصاویر، نمادهای ذهنی و سایر عناصر فرضی فکری، تجربه یا دستکاری میشوند». یعنی پردازش اطلاعات در ذهن میشود تفکر. ما از بدو تولد مشغول تفکر هستیم. حتی نوزاد هم دارای تفکر است. با گذر زمان و رشد، مدل تفکر پیچیدهتر میشود. امروز یعنی ۲۸ اوت، روز جهانی تفکر است و فرصتی است تا بیشتر با این مسئله از منظر روانشناسی آشنا شویم.
از تفکر حسی-حرکتی تا عینی
مدل تفکر کودکان زیر دو سال حسی-حرکتی است. یعنی آنها با انجام رفتارهای تصادفی، نتیجه را نگاه میکنند و در ذهن خود روند و مدلهای ثابت شکل میدهند. مثلا اگر کلید برق را بالا و پایین کند، چراغ روشن و خاموش میشود. برای همین کودکان یک کار را بارها انجام میدهند تا مطمئن شوند همیشه یک نتیجه حاصل میشود. سپس با رشد کودک مدل تفکر به صورت عینی در میآید یعنی کودک درسن دبستان، روابط علت و معلول را به خوبی درک میکند. متوجه میشود هر چیزی را به بالا پرت کند به زمین خواهد آمد.
تفکر انتزاعی؛ لازمه پیشرفت
در مرحله بعد با شروع نوجوانی، تفکر انتزاعی هم شروع به رشد میکند. درک مفاهیم انتزاعی مثل وطن، عشق، ایمان، آزادی و ... در نوجوانی آغاز میشود. مفاهیم انتزاعی، مفاهیمی هستند که ما به ازای فیزیکی ندارند یعنی مثلا یک شیء به اسم ایمان یا عشق در طبیعت وجود ندارد و ذهن ماست که به یک حالت روحی روانی یک اسم اطلاق کرده و نمادی برای درک یک حس غیرفیزیکی ساخته است. تفکر انتزاعی برای پیشرفت جوامع بسیار مهم است، اما متاسفانه در همه افراد بهصورت کامل شکل نمیگیرد و بسیاری از بزرگ سالان هم تفکر انتزاعی کاملی ندارند. این افراد نمیتوانند درک کنند که مثلا شکست عشقی، میتواند تعادل ذهن و روان را به هم بریزد، چون آنها مفهوم پیچیده عشق را درک نمیکنند. کلا فلسفه، روان شناسی، هنر و ... برآمده از تفکر انتزاعی هستند. جوامعی که تفکر انتزاعی در آنها رشد بیشتری کرده، از نظر اقتصادی و اجتماعی هم پیشرفتهتر هستند.
۳ نوع تفکر داریم:
گفتیم پردازش و استفاده از اطلاعات برای رسیدن به یک نتیجه میشود تفکر. حال مدلهایی که ما این اطلاعات را پردازش میکنیم، مهم است. تفکر خلاق، تفکر انتقادی و تفکر خطی از انواع مدلهایی هستند که افراد به آن روشها اطلاعات را پردازش میکنند.
۱ تفکر خطی| یعنی تفکر مرحله به مرحله؛ از یک نقطه آغاز میشود و باید به یک نتیجه مشخص ختم شود. در ریاضیات از این مدل تفکر استفاده میشود. ایجاد روندها و الگوریتمهای ذهنی نتیجه این مدل تفکر است.
۲ تفکر خلاق یا واگرا| برعکس تفکر خطی، استفاده از اطلاعات به ظاهر بیربط و ترکیب آنها میتواند باعث شود نتایج کاملا جدید حاصل شود. بخش بزرگی از نتایج این مدل تفکر احتمالا غیر کاربردی خواهد بود، اما معدود خروجیهای کاربردی آن بسیار ارزشمند است و میتواند تغییرات بزرگی را در جهان ایجاد کند.
۳ تفکر انتقادی| تلاش برای نگاه کردن به یک موضوع از زوایای مختلف است. چون اطلاعات و تجربه افراد متفاوت است پس نتیجه تفکر آنها هم با هم فرق دارد. یکی از دلایل تفاوت افکار و نگرشهای افراد، داشتن اطلاعات، تجارت و شیوه پردازش اطلاعات متفاوت است. توان استدلالکردن از هر دو جهت موافق و مخالف برای توسعه تفکر انتقادی بسیار مهم است.
فراشناخت چیست؟
جالب است بدانید که فکر کردن به تفکر را فراشناخت مینامیم. یعنی شناخت مدل پردازش اطلاعات و تفکر. به عبارت دیگر، با تفکر کردن میخواهیم خود فرایند تفکر را بشناسیم. فراشناخت مبحث پیچیدهای است درباره این که «من فکر میکنم تو چه فکری میکنی تا من به آن فکر واکنش نشان دهم». عبارتهایی مثل اگر فلان کار را بکنم، او فلان فکر را میکند! همه شامل مبحث فراشناخت میشود. در انتها باید گفت تفکر فرایندی بسیار پیچیده و مهمترین تمایز ما انسانها با جانوران است. مدل تفکر انسانی بسیار پیچیدهتر است و گفتار و زبان برای بیان این افکار ساخته شده است. پیچیدگی زبانهای انسانی به دلیل پیچیدگی تفکر انسانی است. بدون وجود کلمه، تفکری هم وجود ندارد. مثلا اسکیموها ۱۷ کلمه متفاوت در مورد انواع برف دارند، پس میتوانند به تفاوت هر مدل برف فکر کنند، در حالی که در فارسی فقط یک کلمه وجود دارد. پس برای ما برف صرفا برف است و مدل خاصی ندارد. در زبان فارسی کلمات عاطفی و احساسی زیادی داریم که میتواند تفاوت انواع مختلف احساس را بیان کند، مثلا کلمات عشق، دوست داشتن، خوشآمدن و ... حالات مختلفی را بیان میکنند. پس هرچه دایره لغات بیشتری داشته باشیم، تفکر پیچیدهتر و بهتری هم خواهیم داشت.
منبع: خراسان