راضیه مودب روانشناس بالینی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: افزایش آمار طلاق در بین جوانان معضلی است که در بسیاری از جوامع مدرن به چشم میخورد. این پدیده میتواند به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد.
مودب تصریح کرد: یکی از دلایل اصلی افزایش طلاق در بین جوانان، تغییرات اجتماعی و فرهنگی است. در گذشته، خانوادهها نقش بزرگی در حفظ و پایداری ازدواجها ایفا میکردند. با این حال، با تغییر در نگرشها و ارزشها، اهمیت خانوادهها در تصمیمات فردی به ویژه در مورد ازدواج کاهش یافته است. این تغییرات فرهنگی و اجتماعی، منجر به افزایش فردگرایی و تغییر در اولویتهای جوانان شده است.
او گفت: دلیل دیگر میتواند به عدم آمادگی کافی جوانان برای ورود به زندگی مشترک مربوط باشد. بسیاری از جوانان قبل از ازدواج به طور کامل آماده مسئولیتهای زندگی زناشویی نمیشوند. نداشتن مهارتهای ارتباطی مناسب، ناتوانی در مدیریت مالی و مشکلات در حل تعارضها از جمله مشکلاتی هستند که میتوانند به بروز طلاق منجر شوند.
مودب بیان کرد: مسائل اقتصادی نیز تاثیر قابل توجهی در این زمینه دارند. فشارهای مالی و اقتصادی میتواند به تنشهای زناشویی افزوده و باعث بروز مشکلات در روابط شود. جوانانی که با مشکلات مالی مواجه هستند، ممکن است نتوانند به درستی از پس نیازهای مالی و عاطفی زندگی مشترک برآیند که این موضوع میتواند به طلاق بینجامد.
او گفت: انتظارات غیرواقعی از زندگی زناشویی نیز یکی دیگر از عواملی است که میتواند به طلاق منجر شود. در عصر رسانههای اجتماعی و تبلیغات، انتظارات غیرواقعی از زندگی ایدهآل به وجود آمده است که ممکن است با واقعیتهای زندگی مشترک همخوانی نداشته باشد. این ناهماهنگی میان انتظارات و واقعیتها میتواند فشار زیادی را بر روی زوجین ایجاد کند و به افزایش میزان طلاق بینجامد.
مودب تصریح کرد: علاوه بر این، عدم آموزش کافی در زمینه روابط و ازدواج نیز نقشی کلیدی دارد. بسیاری از جوانان قبل از ازدواج، آموزشهای لازم در مورد نحوه مدیریت زندگی مشترک و تعامل با شریک زندگی را دریافت نمیکنند. این کمبود آموزش میتواند باعث ایجاد مشکلات عمده در زندگی زناشویی و در نتیجه افزایش احتمال طلاق شود.
او گفت: در نهایت، تأثیرات خانوادههای منحل شده بر روی جوانان نیز نباید نادیده گرفته شود. جوانانی که در خانوادههای دارای مشکلات جدی یا طلاق بزرگ شدهاند، ممکن است به دلیل تجربیات منفی خود نسبت به ازدواج و زندگی مشترک، نسبت به پایبندی به ازدواج دچار تردید شوند.
مودب بیان کرد: به طور کلی، افزایش طلاق در بین جوانان نتیجه مجموعهای از عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و شخصی است که هر یک به نوعی به مشکلات و چالشهای زندگی زناشویی دامن میزنند. برای مقابله با این معضل، نیاز به توجه به آموزشهای پیش از ازدواج، تقویت مهارتهای ارتباطی و مدیریت مالی و همچنین بازنگری در انتظارات و ارزشهای فرهنگی وجود دارد.
خبرنگار:عطیه رضایی
ولی یه بخش شاید بزرگتر داره اونم اینه که دیگه به کی میشه تو این جامعه اعتماد کرد، دختری که آزاد با همه میچرخه و قبل ازدواج با چند نفر بوده چه تعهدی میتونه نسبت به من داشته باشه و من نوعی به چه اطمینانی این دختر رو بیارم و زندگیم رو بهش بسپارم، دختری که با بودن با چند نفر عادت کرد دیگه به راحتی نمیتونه متعهد باشه
آزادی و لذت میخوان بهش رسیدند ولی در ازاش داشتن یه زندگی و خانواده آروم و گرم رو فدا کردن اونم فقط برا چند سال رابطه زودتر با جنس مخالف و گرنه همین رو هم میتونستن از طریق ازدواج بهش برسن و از اون مهمتر خدا فروشی کردند
فضای مجازی باید کنترل و نظارت بشه مگه دوست ندارن مثل اروپا و امریکا بشیم؟ بسم الله اولین کار کنترل فضای مجازیه امریکا ترکیه المان فرانسه تو همین یک ماه گذشته چکار کردن شماهم همون کارها رو انجام بدید دیگه
این تلوزیون رو هم کنترل کنید خیلی از برنامه های که مثلا میان برای حل مشکل زن و شوهر راهکار بدن بدتر خودشون باعث اختلاف میشن این برنامه های به اسم فرهنگی و در عمل ضد فرهنگی داخل تلوزیون داره اجرا میشه دوستان
فیلم های شبکه تماشا رو ببنید صد رحمت به شبکه جم ماهواره این خودش خونه خراب کن هست زده تو کار پخش فیلم های ضد فرهنگی ضد اسلامی و... این فیلم های ژاپنی و کره ای خودشون عامل مشکل ساز هستن
پشتیبانی نکردن ازنسل جوان و ارزش دادن به دلار
ادارات دولتی که شده جای ادمای بیسواد و مفت خور که زورشون میبره یه کاری انجام بدن و همه با پارتی اومدن سرکار
شرکتهای خصوصی مخصوصا تو شهرستان به ندرت پیش میاد که حقوق اداره کاری رو پرداخت کنن . الان جایی که ما با بدبختی پیدا کردیم و من با فوق لیسانس و کلی تجربه کار بهم گفته اگه بیمه میخایی همه هزینه بیمه رو خودت باید بدی . یعنی کل 30 درصد رو
و نداشتن تناسب خانوادگی و فرهنگی و شناخت در وهله دوم.
که سرمایه جاودانیست کار.
متاسفانه شما نسل جدید فقط مصداق بارز این جمله این (هلو برو تو گلو)
قضیه اصلی اینه که نسل جدید زودرنج و کم طاقت و فاقد مهارتهای کافی یه زندگی مشترک هستن .با اندک سختی که مواجه میشن راه طلاق رو انتخاب میکنن .حاضر نیستن سختی بکشن
کاری با مردم و جامعه کردین که دیگه اعصاب واسه ملت نمونده دو
لالایی خوندناتون دیگه ملتو خر نمیکنه سه