قدیریان از جمله هنرمندان تجسمی ایران است که آثار متعددی در حوزه دفاع مقدس کار کرده و به عقیده او آبی، رنگ دفاع مقدس است.

عبدالحمید قدیریان در سال ۱۳۳۹ در تهران متولد شد. تحصیل در رشته نقاشی ناشی از علاقه او به این هنر بود.

قدیریان از همان ابتدای جنگ فعالیت هنری خود را ابتدا به عنوان نقاش و سپس، طراح چهره در سینما آغار کرد و در ادامه مسئولیت طراحی صحنه، لباس و چهره بسیاری از فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی را برعهده گرفت.

بعد از تجربیات متعدد در عرصه طراحی هنری در سینما و تلویزیون دوباره به نقاشی برگشت و خلق آثاری با موضوع عاشورا و امام حسین علیه السلام را در دستور کار هنری خود قرار داد؛ آثاری که نتیجه تأملات او در موضوع دین و پیدا کردن نگاهی عمیق به جهان و هستی است. 

فهرست بلند تقدیرنامه‌ها و جوایزی که قدیریان به مناسبت‌های مختلف و برای آثار هنری که خلق کرده قابل توجه‌اند. اما مهم‌تر این است که آثار متقدم قدیریان در عرصه نقاشی آیینه روزگار او و آثار متأخرش آیینه دل اوست.

محدوده‌ی آثار قدیریان مشخص‌تر از بقیه هنرمندان تجسمی هم‌نسلش است؛ آثاری با موضوع دفاع مقدس، واقعه عاشورا و حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام. 

یکی از مهم‌ترین نمود‌ها و عناصر در آثار نقاشی قدیریان، عنصر نور است. این عنصر در اثر شهید، اولین تابلوی قدیریان که در سال ۱۳۶۰ کار کرده در صورت یکی از ائمه اطهار علیهم السلام نمود پیدا کرده است. 
عنصر نور در اثر بهشت زهرای قدیریان در قالب بانوی نورانی و در اثر سوگواران، با پیکره‌ی مردی بروز می‌کند که در پس پرده‌ی نورانی قرار دارد. 

تابلوی شهادت

در امداد‌های غیبی، پرتو‌های نوری است که راه را به رزمندگان نشان می‌دهد و در شهید گمنام، آسمان آبی روشن و مقنعه سفید مادر و در پرده مادر مهربان، بانوی نورانی نشسته بر صدر مجلس است.

 نور و آسمان در مجموعه‌های متأخر قدیریان همچون آسمان حسین و همپای نور، مشخصاً نوری است که از آسمان بر زمین و زمینیان می‌تابد. 
قدیریان معتقد است نقاشی در ذات خود به گونه‌ای است که نقاش را درگیر درونش می‌کند و برای این که کمی شناخت و معرفتم را نسبت به خدا و اولوهیت او بیشتر کنم در تلاشم این راه را به وسیله نقاشی سیر کنم.

عبدالحمید قدیریان درمورد رنگ دفاع گفت: از نظر بنده، رنگ دفاع آبی است و به نوعی، آسمان در دفاع مقدس نقش داشته است و وقتی به هنر دفاع مقدس نگاه می‌کنم، می‌بینم دست و نقش خدا را در خیلی از اتفاقات به صورت مشخص و اغراق‌آمیز می‌توان دید و طبیعتاً رنگ‌ها به سمت آبی می‌روند. چون می‌خواهم آسمان را اثبات کنم.

تابلوی شهید گمنام

در مرحله بعد، وقتی که نگاهم از آسمان به سمت زمین می‌آید و به طرف ظهور می‌رود به رنگ دیگری تبدیل می‌شود و اینها معنادار هستند و معنا در حال تولید رنگ است و بنده، رنگ را انتخاب نمی‌کنم.

این هنرمند تصریح کرد: وقتی درمورد موضوع بزرگی به نام انقلاب و بدنبال آن، هنر انقلاب صحبت می‌شود هنرمندش باید کنار گذاشته شود و بحث اصلی این است که خداوند این انقلاب را به عنوان شروع حرکت برای رفتن به سمت ظهور قرار داده‌اند؛ بنابراین هنرمند انقلاب هنرمندی است که در این راستا کار می‌کند و یک زمانی، دفاع مقدس است که تبلور اراده در جبهه دیده می‌شود. در نتیجه، گاهی وقت‌ها دست نصرت الهی به صورت بسیار شفاف و به وضوح در انقلاب دیده شد. مثل قضیه طبس و هشت سال دفاع مقدس که بار‌ها دست نصرت الهی را مشاهده کردیم. 

خداوند متعال و اراده الهی در داستان انقلاب ورود پیدا می‌کنند و بنده به عنوان هنرمند انقلاب تلاش می‌کنم از مجرایی به این موضوع نگاه کنم که خداوند متعال چه چیزی می‌خواهند.

تابلوی نقاشی شهید

این هنرمند حوزه دفاع مقدس گفت: سال ۶۱، تازه به حوزه هنری آمده بودم و دنبال یک موضوع می‌گشتم که درمورد دفاع مقدس کار کنیم. یکی از دوستان پیشنهاد داد که به بهشت‌زهرا برویم. چون آن‌جا صحنه‌های زیادی وجود دارند تا یکی از صحنه‌ها را ببینیم و کار کنیم. 
یک موتور داشتم و با آن موتور، به سمت بهشت‌زهرا رفتیم. به آن‌جا که رسیدیم و پیاده شدیم. 

در میان مردم راه میرفتم و دنبال موضوع می‌گشتم. دیدم چیزی پیدا نکردم. موقع برگشتن بود که از کنار مزار شهید بهشتی حرکت کردم و در آن‌جا دلم شکست و با حضرت زهرا سلام الله علیها حرف زدم و گفتم: مادر جان. این همه اتفاقات عظیم در اطراف وجود دارد. یعنی من تا این حد نمیتوانم ببینم؟ اشک در چشمانم جمع شد که از پشت آن اشک، یک حسی پیدا کردم و به سمت مزار شهید بهشتی برگشتم و دیدم خانواده شهید نشسته بودند و بالای مزار شهید دیدم یک خانم با چادر سفید و نورانی نشسته‌اند و احساس کردم که این یک فرم شهودی است. 

تابلوی بهشت‌زهرا

دوستم مدام صدا کرد و برگشتم تا به او بگویم که آمدم. وقتی دوباره به آن‌جا نگاه کردم. دیدم آن خانم نورانی نیستند. 

بعد از این که به حوزه هنری برگشتم. تا صبح، یک اتود کوچک زدم و فردا صبح که بچه‌ها آمدند به من گفتند خیلی خوب شده است و حتماً این کار را در سایز بزرگ اجرا کن و این کار را انجام دادم. 

او ادامه داد: بنده نه اهل سلوک و نه اهل فهم‌های دینی هستم ولی چیزی که من آن روز دیدم اپیدمی آن دوران بود که هر کسی طالب بود به فراخور خود می‌دید و بنده هم طالب شده بودم و دلم شکسته بود و خواستم و صحنه را به من نشان دادند. 

ما در دفاع مقدس درگیر لحظات دفاع مقدس بودیم و همیشه مردم و وقایع از ما جلوتر بوده‌اند و همچنان هم، همین طور است. 

بعضی مواقع، مردم از خداوند متعال عقب می‌افتند. مثلاً اربعین یک اتفاق عظیم الهی است که پروردگار مهربان به آن اصرار دارند تا جایی که در زمان داعش، این اتفاق بزرگ رخ داد. 

قدیریان افزود: در قرآن کریم، خداوند متعال به طور مداوم بعد از هر کلامی می‌فرمایند این آیه من است و تأکید می‌کنند که به آن توجه، تدبر و تفکر کنید. چون خداوند متعال در حال دعوت کردن بندگان به محضریت خود هستند و همه را به طرف ظهور سوق می‌دهند. برای این موضوع، بندگان نیاز به داشتن یک سری صفات دارند تا یک سری چیز‌ها را متوجه شده و تعلیم و تربیت شوند.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.