۵۳ سال زمان کمی نیست برای یک مملکت؛ دوران جدیدی که رضاخان بنیان نهاد و پسرش ادامه داد. بالاخره این دوران باید کارنامهای داشته باشد و قابل قضاوت باشد. ببینید وضعمان چه ریختی بوده در آن دوران.
۲۴ آذر سال ۱۳۰۴ شمسی، رضاخان در مجلس مؤسسان برای سلطنت سوگند یاد کرد. آنروز شاید برخی این سوگند را باورشان شد، ولی ۱۶ سال بعد که رضاخان از ایران میرفت، دیگر همه میدانستند که قسم دروغ خورده بود!
شرکت دادن مردم در انتخابات سال ۱۳۰۴ اجباری بود؛ مثلا آشپز سفارت فرانسه در حالی که در خیابان قدم میزده، توسط پلیس توقیف میشود و مجبور میشود به کاندیداهای دولت رای بدهد.
مرحوم علامه محمدباقر درچهای از شاخصترین معلمان ایران زمین است که هیچگاه درس و بحث را تعطیل نکرد. روایتهای عجیبی از اهتمام او به تدریس و نظمش وجود دارد.
محمدرضا شاه در ابتدای حکومتش در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ وعده داد تا همچون پدرش عمل نکند و اصلاحاتی را در کشورداری به وجود آورد اما پس از مدتی وعدههایش را فراموش کرد.
رضاخان با تکیه بر احساسات عمومی ایرانیان در آن سالهای سخت اقتصادی، بودجه نظامی را چند برابر کرد تا ارتشی قوی بسازد، اما این ارتش مجهز جلوی نیروهای اشغالگر چند ساعت هم دوام نیاورد.
استفاده از واژه «مودت» حکایت از بار معنایی و وزن استراتژیک توافقی داشت که در ۱۹۲۱ م (۱۲۹۹ ش) میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی، پس از دو دوره جنگهای تزارها با سلسله قاجار منعقد شد.