رزمندهها از آیتالله تهرانی که میهمان جمع آنها در جبهه شده بود، خواستند امام جماعت بایستد، اما او شرطی گذاشت که اگر انجام نمیشد اجازه نمیداد کسی به او اقتدا کند.
به زندگی شهدا که سری میزنی و قدم به قدم با خاطراتشان راه میروی، با نگاهشان به زندگی نگاه که میکنی، زوایای پنهان انسانیت و انسان بودن برایت به نمایش در میآید، تلالو زیباییهای اخلاقی و عرفانی یک شهید امید را در دلت زنده میکند.
عباس سال ۶۵ بر اساس آموزشهایی که دیده بود یک سال در گروه تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود و بعد به لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، کنار برادرش داوود رفت. همان زمان که در لشکر ۱۰ سیدالشهدا بود به سعادت دیدار با امام نائل شد.