آن چهرهى مظلوم بىصداى سربهزیرِ منفعلى كه از امام سجاد درست كردند به كلى برخلاف واقع است؛ چهرهى حقیقى امام سجاد علیهالسّلام چهرهى یك مبارزِ قهرمانِ خستگىناپذیرِ آشتىناپذیرِ پیگیرى است، كه با تدبیر تمام، با دقت كامل راهها را مىشناسد و انتخاب مىكند و به سمت هدفها این راهها را مىپیماید، خودش خسته نمىشود و دشمن را خسته مىكند؛ و بالاخره دشمن وقتى هیچ كار دیگری نتوانست بكند، آن حضرت را مسموم كرد و این امام بزرگوار بعد از یك عمر پربركت و پرمبارزه به رضوان الهى پرواز كرد. این خلاصهى زندگى امام سجاد است. ۱۳۶۵/۷/۴
زينب دويد او را بگيرد،او فرياد كرد:«و الله لا افارق عمى»به خدا قسم كه من هرگز از عمويم جدا نمىشوم.آن طفل مىدود،زينب مىدود( السلام عليك يا ابا عبد الله!اشهد انك قد امرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و جاهدت فى الله حق جهاده).
حسین ابن علی تشنهء یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی، قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی...
حضرت علی (ع) را به دو كنيه ابو الحسن و ابو الحسين ناميدهاند.امام حسن (ع) در حيات پيامبر پدرش را با كنيه ابو الحسين و امام حسين (ع) او را با كنيه ابو الحسن مىخواندهاند.پيامبر نيز وى را با هر دوى كنيهها خطاب مىكرده است.چون پيامبر وفات يافت على (ع) را به اين دو كنيه صدا مىكردند.يكى ديگر از كنيههاى على (ع) ،ابو تراب است كه آن را پيامبر برگزيده و بر وى اطلاق كرده بود.