«آرزوهای دراز» روایت توصیه های حضرت علی (ع) به شخصی است که نزد ایشان آمد و تقاضای نصیحت کرد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ دیار عشق در آخرین یادداشت خود توصیه های مولای متقیان(ع) را منتشر کرده است:


 شخصی آمد حضور امیرالمؤمنین علی علیه السلام و عرض كرد : چند كلمه‏
نصیحت به من بگو . امام فرمود :

" از آن كسان مباش كه آرزوی سعادت آخرت را دارد ولی بدون سعی و عمل‏
، و از آن كسان مباش كه می‏داند راهی كه می‏رود غلط و خطاست و می‏بایست‏
توبه و بازگشت كند و می‏خواهد تصمیم به توبه و بازگشت بگیرد ولی همیشه‏
این تصمیم را به تأخیر می‏اندازد به خیال اینكه هنوز وقت زیاد است و
فرصت باقی است ، هنگام سخن گفتن زاهدانه سخن می‏گوید ، همه از فنا و
زوال مادیات و دوام و بقای معنویات دم می‏زند و می‏گوید " دنیا نیرزد
آنكه پریشان كنی دلی " و انسان نباید گوهر نفیس جان خود را به امور
پست و حقیر مادی بفروشد ، ولی همینكه از سخن به عمل می‏آید حریصانه و طمع‏
كارانه عمل می‏كند و تمام سخنان زاهدانه و عارفانه خود را از یاد می‏برد ،
اگر دنیا به او رو بیاورد هرگز سیر نمی‏شود و همیشه فریاد " هل من مزید
" وی بلند است و اگر دنیا به او پشت كرد و محروم شد نمی‏تواند عزت و
آزاد منشی خود را در سایه قناعت حفظ كند و تن به خواری و ذلت می‏دهد ، از شكر و سپاسگزاری‏
آنچه دارد عاجز است و نمی‏تواند آنها را آنچنان كه می‏بایست اداره كند و
طمع به زیادتر بسته است ، نیكان و صالحان را دوست می‏دارد ولی مثل آنها
عمل نمی‏كند ، و گناهكاران را دشمن می‏دارد و در عین حال داخل حزب و
جمعیت آنهاست و خودش یكی از آنهاست ، از مردن سخت می‏ترسد چون می‏داند
چه اندازه گناهكار است و در عین ترسی كه از مرگ دارد باز به اعمال زشت‏
خود ادامه می‏دهد ، وقتی بیمار می‏شود و در بستر می‏افتد از كردار خود
پشیمان می‏شود و چون بهبود یافت و سلامت بازگشت دو مرتبه در غفلت فرو
می‏رود ، در وقتی كه ابتلا و گرفتاری [ ندارد ] مغرور و از خود راضی است و
همینكه یك نوع گرفتاری برایش پیش آمد به ناچیزی خود اعتراف و اقرار
می‏كند ، در امور مادی دنیایی یك خیالی او را به حركت و جنب و جوش‏
می‏آورد ولی برای حقایقی كه سعادتمندی او وابسته به آنهاست در عین اینكه‏
شك ندارد و یقین دارد از جا نمی‏جنبد ، همیشه معصیت را قبل از وقت پیش‏
خرید می‏كند و توبه را در وقتش تأخیر می‏اندازد ، گناه دیگران اگر هم‏
كوچك باشد در نظرش بزرگ می‏آید در صورتی كه خودش گناهان بزرگتر از آن‏
را مرتكب می‏شود ، و در عوض طاعتهای كوچك خودش در نظرش بزرگ جلوه‏
می‏كند در صورتی كه همان طاعت را وقتی كه دیگری انجام دهد آن را كوچك‏
می‏پندارد . بالطبع همچو آدمی غفلت با اغنیا را بر بیداری با فقرا ترجیح‏
می‏دهد. نهج البلاغه ، حكمت . 150
چقدر خوب علی علیه السلام فاصله خیال و آرزو را با عمل و حقیقت در ضمن‏
این جمله‏ها بیان كرده كه بهتر از این نمی‏شود بیان كرد و چقدر خوب انسان‏
را به خودش می‏شناساند و خوب خودش را به خودش معرفی می‏كند . این خیال‏
و آرزو انسان را فریب می‏دهد ، گمان می‏كند خیال خوبی و آرزوی [ خوبی ] كه‏
در دماغ و دلش بود پس خدا را شكر كه از خوبان است . باید بداند كه‏
تنها عمل خوب و كار نیك است كه انسان را در زمره نیكان قرار می‏دهد .
قرآن كریم می‏فرماید : " برای انسان جز به مقداری كه سعی كرده و عمل‏
نشان داده نیست " . اساس سعادت بشر در دنیا و آخرت عمل است و سعی و
كوشش . جهان جهان حركت و تكاپو و فعالیت است ، یك قطره و یك ذره‏
بیكار نیست . ابر و باد و مه و خورشید و فلك و همه چیز دیگر همه در كار
و گردش و فعالیت‏اند ، هر كدام در راه خود و مدار خود در حركتند ، انسان‏
هم مثل همه موجودات دیگر مداری و خط سیری دارد و اگر بخواهد به سعادت‏
نائل شود باید مدار خود را طی كند .
معمولا افرادی كه از لحاظ روح و روان سالم و با نشاط اند و انحرافی پیدا
نكرده‏اند كمتر به تخیل و به هم بافتن آرزوهای دور و دراز و نا معقول‏
می‏پردازند ، همیشه عملی فكر می‏كنند و عملی آرزو می‏كنند یعنی آرزوهای آنها
در جهت همان مداری است كه در زندگی دارند ، روی بال و پر خیال‏
نمی‏نشینند و آرزوی امور ناشدنی را نمی‏كنند ، ولی افراد ضعیف كه مبتلا به‏
بیماری روانی هستند و نشاط عمل ندارند و در وجودشان همت و اراده‏ای موجود
نیست بیشتر بر مركب سریع السیر خیال سوار می‏شوند و با خیالات خود را
سرگرم می‏سازند و كمتر به عمل و فعالیت توجه می‏كنند و به اصطلاح دینی مبتلا به‏
طول امل می‏شوند و آرزوهای نامعقول می‏كنند ، همان طوری كه افراد ضعیف یك‏
خاصیت دیگر هم دارند و آن اینكه زیاد آه و ناله می‏كشند ، در فكر چاره و
اصلاح كار خود نیستند .
مثل اینكه در وجود انسان یك مقدار معین نیروی مغزی و عضلانی وجود دارد
كه باید مصرف شود ، این نیرو اگر در مغز به صورت خیالات واهی و آرزوهای‏
دور و دراز مصرف‏شد دیگر موردی برای فكر صحیح باقی نمی‏ماند و اگر به‏
صورت آه و ناله و پر حرفی مصرف شد زمینه‏ای برای عمل مفید و مثبت باقی‏
نمی‏ماند و به همین دلیل است كه مردان متفكر كمتر گرفتار خیالات واهی‏
می‏شوند و مردمان مثبت و عملی و فعال كمتر حرف می‏زنند و آه و ناله و
شكایت می‏نمایند .
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.