این کشور در محل ژئواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که شرق، جنوب، غرب و آسیای مرکزی را وصل میکند و در طول تاریخ همواره بخشی از کشور ایران محسوب میشده. از روزگاه باستان، این سرزمین شاهد فتوحات نظامی بسیاری از جمله توسط اسکندر مقدونی، شاهنشاهی مائوریا، مسلمان عرب، چنگیز خان و دیگران بودهاست. همچنین به عنوان منبعی برای سلسلههای متعددی از جمله دولت یونانی بلخ، شاهنشاهی کوشان، هیاطله، کابلشاهان، سامانیان، صفاریان، غزنویان، سلسله غوریان، تیموریان و دیگران بود که هر یک امپراتوری خود را تأسیس کردند. در اواسط قرن هفتم (۶۴۲-۸۷۰) پس از اینکه حمله اعراب به ایران با شکست امپراتوری ساسانی کامل شد، آنها به سوی شرق امپراتوری فارس هجوم برده و تمامی بخشهای ایران را در سال ۶۴۲ میلادی شهر هرات را تسخیر کردند. در ۸۷۰، کابل و تمام مناطق افغانستان فعلی (ایران آن زمان) توسط اعراب فتح شدند.
با اطمینان و جرأت میتوان گفت که تاریخ کامل کشور افغانستان را نمی توان از ذیل نام افغان و افغانستان دریافت؛ بلکه تاریخ باستانی و قرون میانه این مملکت را در تواریخ ایران اوستایی و شاهنامه ای و در تاریخ خراسان باید جستجو نمود و بدون تردید تاریخ ایران اوستایی و شاهنامه ای و خراسان تاریخی از سرزمین بلخ و بامیان و سیستان و نیمروز و زابل وكابل و هرات و مرو و غور و غرجستان و از کتاب اَوِستای زردشت و شاهنامه ها و از تاریخ پیشدادیان و کَیانیان و ادبیّات دری، جدا نیست.
تاریخ سیاسی افغانستان مدرن در قرن ۱۸اُم با برخاست قبایل پشتون (که به عنوان اوغان یا افغان در زبان فارسی شناخته میشوند)، زمانی که در سال ۱۷۰۹ میلادی سلسله هوتکی حکومت خود را در قندهار ایجاد کردند، و به صورت دقیقتر، زمانیکه احمد شاه درانی امپراتوری درانی را در سال ۱۷۴۷ ایجاد کرد که پیشرویی از افغانستان امروزی شد. پایتخت آن در سال ۱۷۷۶ از قندهار به کابل منتقل شد و بخشی از قلمرو آن به امپراتوریهای همسایه در سال ۱۸۹۳ واگذار شد. در اواخر قرن ۱۹، افغانستان به یک دولت حایل در "بازی بزرگ" بین امپراتوریهای انگلیس و روس تبدیل شد. در تاریخ ۱۹ اوت ۱۹۱۹، پس از جنگ سوم افغان و انگلیس و امضای معاهده راولپندی، ملت دوباره کنترل امور خارجه خود را از بریتانیا گرفت.
از اواخر دهه ۱۹۷۰ افغانستان جنگهای داخلی دنبالهداری را تحمل کرد که با اشغالهای دولتهای خارجی در همانند تهاجم اتحاد جماهیر شوروی در ۱۹۷۹ و تهاجم ایالات متحده در اکتبر ۲۰۰۱ که باعث سرنگونی دولت طالبان شد همراه بود. در دسامبر سال ۲۰۰۱، شورای امنیت سازمان ملل به ایجاد نیروی بینالمللی کمک به امنیت (آیساف) برای کمک به حفظ امنیت و کمک به دولت کرزی اجازه داد. افغانستان در حال حاضر در عین حال که با شورشیان طالبان سروکار دارد، به کندی و با حمایت جامعه بینالمللی در حال بازسازی است.
واژهٔ افغانستان از دو بخش «افغان» و «ستان» تشکیل شدهاست. واژهٔ افغان نام مستعار برای پشتون یا پشتو زبان است که توسط فارسی زبانها ابداع شده و پسوند ستان در زبان فارسی به معنای جای یا سرزمین است. واژهٔ افغانستان به عنوان نام یک کشور در سال ۱۳۰۲ هجری خورشیدی (۱۹۲۳) و در قانون اساسی امانالله شاه به تصویب رسید. واژهٔ افغان در سال ۱۳۴۳ (۱۹۶۴) و در قانون اساسی تصویبی محمد ظاهرشاه با تعریفی تازه و به معنی همهٔ افراد شهروند کشور افغانستان بهکار رفت. با این حال هنوز بیشتر فارسیزبانان افغانستان، واژهٔ افغان را به معنی مردم پشتون به کار میبرند.
سرزمینهای باستانی باختر (Bactria) و هریوه (Aria) در این نقشه موقعیت افغانستان را در جاده ابریشم نشان میدهند. این کشور بهدلیل قرارگرفتن در مسیر شاهراه جادۀ ابریشم محل پیوندگاه فرهنگها و تمدنهای بزرگ جهان بودهاست.
افغانستان، اگرچه بهعنوان یک کشور و یک ملت دارای تاریخی جدید است؛ اما، این سرزمین از لحاظ قدمت تاریخی، یکی از کهنترین کشورهای جهان بهشمار میرود.
سرزمین افغانستان امروزی بدلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم محل پیوندگاه تمدنهای بزرگ جهان بوده و در طول قرنها، قشرهای پیاپی از هویتها، فرهنگها و باورها سرزمینی را که امروزه افغانستان نامیده میشود بازشناساندهاند. این موقعیت مهم و حساس ژئواستراتژیکی و ژئوپولیتیکی افغانستان در شکل دادن موزائیکی غنی از فرهنگها و تمدنهای بزرگ همچون ایرانی، یونانی، بینالنهرینی و هندی در این کشور نقش مهمی داشتهاست و میراث فرهنگی باستانی این کشور را ترسیم میکند: از پیکرههای یونانی-بودایی گندهارا گرفته تا نگارههایِ دیواریِ مغارههای بامیان و تا نقوش تذهیب و خوشنویسی که زینتبخش بناهای دوران نخستین اسلامی هستند. از عصر پارینهسنگی و طی دورههای تاریخی، مردم افغانستان، یا همان ایرانیان شرقی باستان، جایگاه عمدهای در معرفی و گسترش ادیان جهانی و نقش مهمی در بازرگانی و دادوستد داشته و گهکاه کانون مسلط سیاسی و فرهنگی در آسیا بودهاند. از این رو افغانستان در طول تاریخ گلوگاه یورش مهاجمین و جهانگشایان بوده که ردپای آنها هنوز در گوشه و کنار این سرزمین دیده میشود.
افغانستان کنونی به عنوان جزئی از ایران باستان در طول تاریخ درازمدت خود شاهد حکومتهای بسیاری از جمله هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، امویان، عباسیان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، غوریان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، ایلخانان مغول، تیموریان، گورکانیان، صفویه، و افشاریه بودهاست. در سال ۱۱۲۶ احمدشاه درانی که از سرداران نادرشاه افشار بود، پس از مرگ او بر ناحیه شرقی فلات ایران (خراسان) مسلط شده خود را امیر خراسان خواند .
افغانستان چندی پس از استقلال، زیر سلطهٔ بریتانیا درآمد. از زمان استقلال افغانستان در سال ۱۲۹۸، این کشور دو بار توسط امپراتوری بریتانیا اشغال گردید و تا زمان اعلان استقلال آن توسط امان الله خان در ۱۲۹۸ (۱۹۱۹) سیاست خارجی افغانستان زیر نظر مستقیم امپراتوری بریتانیا بود. واژهٔ افغانستان به عنوان نام یک کشور در سال ۱۳۰۲ و در قانون اساسی امانالله شاه به تصویب رسید. آغاز پادشاهی امانالله شاه در سال ۱۳۰۲ آغاز تاریخ مستقل افغانستان است. تاریخ پیش از این زمان عبارت از تاریخ مشترک افغانستان با ایران است.