بر اساس آخرين وضعيت تقسيمات كشوری در آذرماه 1380, استان قزوين دارای 4 شهرستان (قزوين، آبيك، تاكستان، بوئين زهرا) 17 شهر ( قزوين، اقباليه، محمديه، الوند، محمود آباد نمونه، آبيك، رازميان، معلم كلايه، تاكستان، اسفرورين، ضياء آباد، خرمدشت، آوج، شال، دانسفهان، آبگرم و بوئين زهرا) است، 18 بخش، 44 دهستان و 1593 آبادی مي باشد كه 931 آبادی آن داراي سكنه و 612 آبادی آن خالی از سكنه است. اتوبانهای تهران-كرج-قزوين و قزوين-زنجان، اين استان را به استانهاي شمال، غرب و تهران متصل مي كند. راه آهن شمال غرب كشور نيز از قزوين عبور مي كند. جاده ی ترانزيتيی و بسيار با اهميت ايران-اروپا و تهران-اصفهان-شيراز نيز از داخل شهر قزوين عبور مي كنند.
شهرستان قزوين
اين شهرستان در 130 كيلومتری غرب تهران واقع شده و بوسيله اتوبان و راه آهن به تهران متصل است. آب و هوای اين شهرستان در تابستان خنك و در زمستان سرد مي باشد. ميزان بارش ساليانه آن حدود 318 ميليمتر و دمای متوسط هوا 26 درجه سانتی گراد است. اين شهرستان به طور متوسط 107 روز يخ بندان است و رطوبت نسبی هوا بين 49 تا 57 درصد است. بخش شمالی شهرستان قزوين را كوهستانهای البرز در بر گرفته و قسمت جنوبی و شرقی آن را دشت نسبتاً همواری احاطه نموده است.
شهرستان آبيك
اين شهرستان در فاصله 5 كيلومتری شرق قزوين بر سر راه تهران-
قزوين واقع شده است و دو جاده ترانزيتی بسيار مهم؛ يكي اتوبان و ديگری جاده آسفالته قديم تهران از كنار آن مي گذرد.
شهرستان بوئين زهرا
اين شهرستان واقع در دشت قزوين و در جنوب آن قرار گرفته است. فاصله آن تا قزوين حدود 50 كيلومتر است. اين شهرستان در كنار جاده بسيار پر تردد اصفهان به تهران واقع شده. زبان مردم بوئين زهرا تركي و جمعيت آن 48 هزار نفر در شهر و 125 هزار نفر در روستاهاي آن مي باشد. شهرستان بوئين زهرا دارای 4 شهر ( آوج، شال، رامند و مركزی)، 14 دهستان و 254 آبادی دارای سكنه است.
تاكستان
شهرستان تاكستان يكی از شهرستانهای استان قزوين است كه در غرب استان واقع شده. مركز آن، شهر تاكستان است. اين شهر دارای 4 بخش است كه شامل 3 شهر، 9 دهستان و 133 آبادی است. فاصله قزوين تا تاكستان حدود 40 كيلومتر است که بوسيله جاده آسفالته و اتوبان تهران زنجان به قزوين متصل شده است.
محيط طبيعي
استان قزوين از سمت شمال به استانهای مازندران و گيلان، ازغرب به استانهای زنجان و همدان، از جنوب به استان مركزی و از سمت شرق به استان تهران محدود است. قسمت شمالی و غربی استان كوهستانی و جنوب و جنوب شرقي آن را دشت قزوين تشكيل مي دهد. مساحت استان قزوين برابر با 15820 كيلومتر مربع بوده كه تقريباً 1 % از مساحت كل كشور را شامل مي شود.
استان قزوين دارای زمستانهای سرد و تابستانهای خنك است. ميزان بارندگی در اين استان بين 200 تا 300 ميليمتر در سال در نوسان است.
پيشينه تاريخي
كاوش ها و يافته های باستان شناسی در دشت قزوين، نشانگر مرحله يكجانشينی وكشاورزی در هزاره هفتم قبل از ميلاد و برخورداری ساكنان آن از صنايع اوليه و نظام اجتماعی است.
منطقه كاسپين كه از روزگاران پيشين، سرزمينی آباد و پر جمعيت بود، در زمان ساسانی رونقی ديگر يافت و با بنای شهر شاپوری كه آنرا شاد شاپور نيز مي خواندند، چهره ای متفاوت پيدا كرد و به خاطر موقعيت ويژه اش، پذيرای نظاميان و جنگاوران سلحشور هم شد و از قلعه و برج و بارويی مستحكم برخوردار گشت.
زبان وگويش
زبانهای رايج در منطقه عبارتند ازفارسی، تاتی، مراغی، كردی، لری، تركی و رمانلوئی. زبان رايج شهر قزوين و نيز اكثر اهالی ساكن در بخشهای شرقي استان فارسی مي باشد كه درمحلات بافت قديم شهر با سه گويش راری، مغلواكی و گوی ميدانی در ميان مردم متداول بوده است.
لازم به ذكر است به جز زبان مراغی كه در همه روستاهای مراغی نشين به يك شكل گويش مي شود، زبانهای ديگر به فراخور اقليم و همچنين تحت تأثير زبانهای همسايه در گويشهای متفاوت در ميان مردم جاری مي باشد. زبان شناسان زبان تاتی را از خانوادهای زبان مادی باستان به حساب مي آورند. زبان رمانلوئی زبانی است كه در چند روستای قزوين متداول است كه ساكنان آن را كولی ها تشكيل مي دهند و به اعتقاد آنها اهالی اين روستاها از ناحيه رومانی به اين مكان نقل مكان كرده اند. مثلاً زبان تاتی كه در قسمت غربی الموت رايج است، پر است از اصطلاحات زبان طبری، به خاطر اينكه آن مناطق، هم مرز با استان مازندران مي باشد. اين زبان در قسمت مشرق الموت دارای اصطلاحات گيلكي مي شود، چون در شمال آن استان گيلان واقع شده است.
نژاد ومذهب
قبل از ورود اسلام به اين منطقه دين آنان زرتشتی بوده است تا جايی كه گفته ميشود بنای اوليه مساجد نخستين شهر قزوین بر روي آتشكده ساخته شده است. بعد از اسلام تا زمان ورود صفويه به قزوين مذهب سنی در شهر، مذهب غالب بوده ولي با آغاز حكومت صفوی مذهب شيعه در قزوين به سرعت روبه گسترش نهاد و امروزه مذهب مردم قزوين شيعه دوازده امامی می باشد.
در حال حاضر چند خانواده آشوری، ارمنی و زردشتی نيز در قزوين ساكن مي باشند كه در گذشته تعداد آنها بيشتر بوده تا جایی كه آنها در قزوين داراي سه كليسا بودند.
موزه ها
موزه چهلستون
اين بنا كه از آثار به جای مانده از مجموعه سعادت آباد است (شامل از 23 باغ و كاخ)، در اواسط قرن دهم هجری به دستور شاه طهماسب صفوی ساخته شده است. بر روی بدنه داخلی و خارجی اين بنا سه لايه نقاشی در دوره های مختلف باقی مانده است. لايه اول آن در زمان ساخت بنا توسط خبره ترين هنرمندان صفوی كشيده شده است، لايه دوم در اواخر دوره صفوی توسط هنرمندان قزوينی و از معدود آثار به جای مانده از مينياتور سبك قزوين و بالاخره لايه سوم در دوره قاجاريه نقاشی شده است. زمانی كه پايتخت ازقزوين به اصفهان انتقال پيدا كرد (1007 هـ.ق) باقی كاخ ها به مرور از ميان رفت و اين بنا به عنوان بنای حكومتی كاربرد پيداكرد تا اينكه در سال 1336 هجری شمسی به موزه تبديل گرديد. اشياء موزه به چند گروه تقسيم مي شوند تعدادی از آنان مربوط به هزاره های سوم و اول پيش از ميلاد مي باشد كه بيشتر ظروف سفالی و اشياء مفرقی را تشكيل می دهند، همچنين اشیایی كه مربوط به دوران اسلامی از قرون اوليه تا عهد معاصر مي باشد.
موزه سنگ
در اين موزه حدود 4511 قطعه سنگ و تعداد 800 قطعه فسيل به جای مانده از زمانهای مختلف زمين شناس، همچنين 300 قطعه از صدفهای جانداران مختلف، در مسـاحتی به طول 200 متر مـربع گنجانده شده است اين مجموعه دستــاوردی است از تلاشهـــای چنـــدين ســاله آقای دكتر رسا كه به همت شهـرداری قزوين در فرهنگسرای شهيد رجائی واقع شده است.
نشاني: بلوارجمهوری اسلامی روبروی گلزار شهداء
موزه شهداء
اين موزه با هدف ترويج فرهنگ ايثار و شهادت و آشنــايي نسل جوان با شهداء به همت بنياد شهيد در سال 1376 در مساحتی بالغ بر400 متر و در دو طبقه تأسيس شده است و شامل وسايل وآثار به جاي مانده از شهـدای انقلاب اســلامی و دفاع مقــدس مي باشد.
نشاني: قزوين، امامزاده حسين (ع) جنب گلزار شهداء
اداب و رسوم
موسيقی
موسيقی رايج در شهر قزوين تفاوت چندانی با موسيقی دستگاهی ايران ندارد. تنها در گذشته اين آوازها و دستگاه ها كه در مكتب های متفاوت اجرا مي شد از جمله مكتب خراسان، مكتب تهران و … مكتبی نيز وجود داشته به نام مكتب قزوين كه امروزه فراموش شده است. اين مكتب تا اواخر دوران قاجاريه رايج بود، در آن زمان هنرمندانی مانند: اقبال سلطان ملقب به اقبال آذر كه از اساتيد مسلم آواز ايران به حساب مي آيد از قزوين به شهر تبريز مهاجرت می كنند. او با تلفيق اين شيوه آوازی و موسيقی آذری مكتب تبريز را پايه گذاری مي كند.
ايين ها و جشن ها
جشن انار
در بخش تارم اواخر شهريور ماه يا اوايل مهر يك روز از قبل تعيين مي شود تا در آن روز اهالی روستا دسته جمعی به مزارع انار بروند و به همراه نواختن دايره و يا سرنا و دهل شروع به چيدن انار کنند. تا قبل از اين روز كسی حق ندارد اناری بچيند.
جشن فندق
رودبار شهرستان از جمله مناطقی است كه فندق به طور عمده كشت می گردد. در بسياری از روستاهای اين ناحيه در اواسط مرداد ماه جشن فندق به پا می كنند و به مانند انار چينی همه با هم به مزارع می روند در ابتدا شخصی با خواندن اشعاری كه بيشتر به صورت بداهه می باشد و ديگران اشعار او را واگويه می كنند سپس همه شروع به چيدن فندق می كنند دوشيزگانی كه نامزد شده اند برای همسران خود از هسته فندق رشته ای به مانند گردنبند درست می كنند به اين صورت كه زمانی كه هسته هنوز خشك نشده با سوزن آنها را سوراخ می كنند و نخ از آن می گذرانند و در پايان دو سر نخ را به هم گره می زنند. آنها به اين گردنبند " گلوانه " می گويند و آن را نگه داشته تا در فصل زمستان به شوهرانشان هديه دهند.
كشتي پهلو به پهلو
اين نوع كشتی كه از قديمی ترين انواع كشتی محسوب می شود هنگام مراسم عروسی انجام می گيرد. بدين صورت كه دو نفر در كنار يكديگر به پشت می خوابيدند و پاهای خودر را (دو پای مخالف كه در كنار يكديگر هستند) به هم گره می كردند و شروع به زور آزمايی می كردند. شخصی كه دارای نيروی بيشتری بود می توانست پای رقيب خود را زود تر از زمين بلند كند و حريف خود را از جای حركت بدهد متاسفانه اين كشتتی امروزه به فراموشی سپرده شده است.
كوسه گلين ( كوسن گلين)
اهريمن خشكسالی يكی از قديميترين دشمنان ايران زمين است. ايرانيان برای مبارزه با اين ديو علاوه بر كارهای عملی همچون حفر قنات و ساخت آب انبار دست به يك سری مناسك اعتقادی نيز می زدند كه مراسم كوسه گلين از آن نوع است. اين مراسم كه به اشكال مختلف در ايران اجرا می شده در منطقه قزوين نيز به چند شيوه اجرا می شده است؛ بدين صورت كه پير زنی بوسيله پارچه و لباسهای كهنه، عروسكی كوچك درست مي كند، آنرا دست گرفته و در كوچه ها به راه مي افتد و بچه ها نيز پشت سر او حركت می كنند آنها به هر خانه كه می رسند صاحب خانه از وسايل تهيه آش چيزی به آنها می دهند مانند نخود، رشته و … همه آنها را جمع می كنند و آشی مي پزند و بين اهالی تقسيم می كنند مردم معتقدندكه پس از چندی باران خواهد آمد. اين رسم را در سالهايی كه دچار خشكسالی بوده برگزار كرده اند.
چمچمه خاتون
نوعی ديگر از مراسم طلب باران است و آن بدين صورت است كه داخل يك قدح آب می ريزند و آن را به پشت بام می برند و با يك چمچمه كم كم آب داخل آن را به طرف آسمان می پاشند.
چوب جنگ
در بيشتر روستاهای استان قزوين يكی از سرگرميهای جوانان در روز عروسی، چوب جنگ می باشد. جوانان با در دست گرفتن چوب در حين اجرای رقص پا به طور نمايشی با يكديگر به مبارزه می پردازند.
پنجاه به در
هر ساله بعد از ظهر روز نوزده ارديبهشت، پنجاهمين روز سال، از زمانی كه زهر آفتاب ظهردم گرفته می شود، مردم قزوين منازل خود را ترك می كنند و به مصلای شهر می روند. اين مصلا در ميان باغهای جنوب شرقی شهر واقع شده است در گذشته در اين مكان يك آب انبار و يك مسجد وجود داشته كه تنها بخشی از آب انبار آن به جا مانده است.
تير گان (تير ماه سيزده)
اين جشن كه همان جشن تيرگان ايران باستان می باشد در روز سيزدهم تيرماه برگزار مي شد.
آیین های سوگواری شامل: سیزدهم محرم و درخت خونبار می باشد.
پوشاک
پوشاك مردان
استفاده از كلاه در گذشته بين مردان بسيار متداول بود و هر شخص به فراخور شغل و نيز وضعيت اقتصادی از نوعی كلاه استفاده می كرد.
پيراهن ها معمولاً به رنگ سفيد و ساده تهيه می گرديد و تكمه يقه آن بر شانه چپ بسته می شد. در ميان سينه چپ از شانه تا زير سينه چاكی داشت. پس از آن پيراهن هايی با يقه های بلند به نام يقه قزاقی متداول شد و سپس يقه ملايی جای آن را گرفت. تن پوش ديگری كه مردان قزويني استفاده می كردند، ار خالق بسيار بلندی بود كه تا انتهای پا می رسيد. يقه آن ايستاده و جلو باز بود. در ناحيه كمر تنگ، و دامن آن بسيار گشاد بود و در دو پهلو دارای چاك كه تا كمر می رسيد. شلوار افراد كم در آمد از كرباس به رنگ آبی يا مشكی بود. بلند و گشاد و در ليفه آن از بند استفاده می كردند. بند تنبان از نخ پنبه بافته می شد. اشخاص اعيان از شلوارهای دكمه ای استفاده می كردند.
اغلب مردان در گذشته گيوه به پا داشتند به نامهای جوراب و آجيده كه در فصل تابستان مورد استفاده قرار می گرفت. اشخاص اعيان گيوه های بسيار ظريف و مرغوب تری می پوشيدند كه به گيوه ملكی معروف بود.
پوشاك زنان
در گذشته زنان قزوينی زير پيراهن خود شليته به پا می كردند، به طوری كه يك وجب و يا حتی كمتر از دامن بيرون می آمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چيت كرباس و در انواع ساده و متنوع گلدار و يا مشكی انتخاب می شد. جوانان اغلب روی شليته با نخهای رنگی گلدوزی می كردند. شليته گلدار جوانان دارای سجاف پهن بوده است و انواع ديگر به جای سجاف ليفه دار بوده و برای شليته ليفه دار از پارچه ای ضخيم و سنگين مانند مخمل ترمه و تافته ابريشمی و … استفاده می كردند.
قسمت پايين شليته را با دست دوخته و به حالت تزيين بوده كه به آن دالبر و دندان موشی گفته می شد.
يل يا نيم تنه قزوينی كه حدوداً صد سال پيش در بين اعيان متداول بوده با استفاده از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته به رنگ كرم تهيه می شده كه در قسمت جلو هيجده دكمه فلزی پی در پی روی آن دوخته می شد. زنان در زير شليته خود شلوارهايی به رنگ مشكی می پوشيدند كه دمپای آن تنگ بود و بالای آن فراخ. اين شلوار داری يقه بود و آن را با بند تنبان می بستند. پاپوش زنان نيز به فراخور وضع مالی خانواده دارای انواع مختلف بوده كه در تابستان گيوه های ظريف می پوشيدند. زنان اعيان از كفشهای چرمی با مدلهای متداول در زمان خويش استفاده می كردند.
به جز انواع پوششی كه ذكر آنها رفت، انواع ديگر نيز در منطقه استفاده می شده است. از جمله: كوئينگ، جومه، كراس، شگ، كول چوغا، قرقره تمبون، اوزون تنبون و….
خوراک
قیمه نثار، دم کباب، قیمه آب دار، دیماج، رشته پلو با ماهی، آش شله قلمکار، آش آلو، آش دوغ، آش شیرین، آش دندان کشه، ماش پیاز
مناطق گردشگري
درياچه اوان
بزرگترين و زيباترين درياچه در منطقه قزوين، درياچه اوان نام دارد كه به فاصله 75 كيلومتری قزوين در جاده قزوين-معلم كلايه و در پايين دست روستای اوان، وربن، زواردشت و زرآباد قرار گرفته است. اين درياچه با مساحتی كمتر از شش هكتار دارای آب شيرين بوده و طول آن در طولانی ترين قسمت 275 متر و عرض آن 325 متر است، عمق درياچه نيز از يك تا 20 متر در نوسان میباشد. در تابستان درياچه محل ماهيگيری، آب تنی و قايق سواری بوده در پاييز مأمن پرندگان مهاجر نظير قو، غاز، مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و يخ زدن سطح درياچه قابل اسكيرانی است. طريق چشمه های كف درياچه و نزولات آسمانی تامين می شود.
الموت
منطقه الموت جزو ناحيه كوهستانی واقع در شمال قزوين بوده و ارتفاعات آن جز رشته كوههای البرز است اين منطقه از شمال به دهستانهای دو هزار و سه هزار تنكابن، از شرق به طالقان، از غرب به رودبار و از جنوب به طالقان و پشكلدره محدود می شود. رشته كوههای البرز در منطقه الموت دارای قلل معروف و بزرگی است و سه محور عمده كوهنوردی در اين مسير به ترتيب ذيل وجود دارد:
1.محور گرما رود پيچ بن-سيالان، با ارتفاع 4250 متر، دهستان سه هزار تنكابن 2 . محور اوان-خشچال با ارتفاع 4150 متر، دهستان دو هزار تنكابن 3. محور هير، ويار، گون كول،کلاچای
دره اندج
يكی از مهمترين مناطق در رودبار الموت دره اندج است كه با توجه به قابليتهای زيست محيطی، وجود غارهای طبيعی و نوع بافت كوههای آن هميشه برای استقرار انسان ها مناسب بوده است.
در طول دره اندج و مسير رودخانه تعدادی غارهای طبيعی ديده مي شود كه از نظر موقعيت جغرافيايی و شرايط زيست محيطی به نظر مي رسد محل سكونت آدميان در زمانی بوده كه بشر هنوز فاقد فرهنگ ساختن سر پناه بوده.
دره نينه رود
اين دره در نزديكی روستاهای هير و ويار واقع شده و با رود پر آبی كه در آن جاری است يكي از مناطق ييلاقي و زيبای رودبار شهرستان، محسوب مي شود كه پر از فندق زارهای سرسبز بوده و قسمتهای شمالی و مرتفع آن دارای مراتع خوش آب و هوا است.
يكی از قديمی ترين مسيرهای آمد و شد بين گيلان و قزوين از اين دره مي گذشته است كه بخشهايی از راه سنگ فرش آن سالم به جا مانده است.
منطقه ييلاقی پيچ بن
اين منطقه نسبتاً مرتفع با ارتفاع حدود 2500 متر در شمال شرقی الموت و بر سر راه معروف "سه هزار" قرار دارد و يكی از زيبا ترين مسيرهای راهپيمايی قزوين به شمال ايران است. چمنزارهای زيبای ييلاق خوش آب وهوا به گردنه مشهور "سلج انبار" با ارتفاع تقريبی 3000 مي پيوندند كه بخشی از رشته كوه البرز غربی است و مرز طبيعی استانهای قزوين و مازندران محسوب مي گردد.
دامنه های جنوبی سيالان
دامنه های جنوبی سيالان در شمال شرقی الموت واقع و از ييلاقهای زيبا و سرسبز استان قزوين است. از "هنيز" كه مرتفع ترين و شمالی ترين آبادی اين منطقه محسوب مي شود هر چه به سمت شمال پيش مي رويم هوا خنك تر شده و پوشش گياهی نيز تغيير مي كند.
قله خشچال
اين قله را مي توان از مسير راه قزوين-الموت و زواردشت نظاره گر بود. زواردشت در قسمت شمالی درياچه اوان قرار دارد. براي دستيابی به قله مرتفع خشچال، از كنار درياچه دو مسير صعود وجود دارد، مسير اول از طريق يالی است كه از بالای درياچه به طور مستقيم تا قله پيش مي رود. مسير دوم از درون دره زواردشت تا زير قله ادامه مي يابد اين مسير به محلي به نام "چشمه گلپري" مي رسد كه علاوه بر چشمه دارای پوشش انبوهی از بوته زارهای گلپر است.
منطقه شكار و تير اندازي ممنوع الموت
اين منطقه از نظر تنوع حيات وحش جانوری و زنجيره غذايی طبيعت از غنايی منحصر به فرد در استان و نيز در كشور برخوردار است. با توجه به اقليم كوهستانی الموت و ويژگيهاي منحصر به فرد منطقه انواع پرندگان شامل: عقاب، هما، كبك، كبك دری، كبوترسانان و لاشخور، تيهو، گنجشك سانان شامل؛ سهره و بلبل ها و انواع پستانداران، گياه خوار و گوشت خوار شامل: كل و بز كوهی، گراز، پلنگ، خرس قهوه ای، خرگوش، خارپشت، جوجه تيغی، روباه، شغال و جوندگان منحصر به فرد و گونه های ممتاز بزرگ و كوچك را در خود جای داده است.