به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، زندگي مجردي يكي از معضلاتي است كه با تهديد ساختار خانواده، جامعه امروز
را مورد تهديد قرار ميدهد اما سرآغاز شكلگيري اينگونه زندگي در جامعه
ايران را بايد در غيربوميگزيني دانشگاهها پيدا كرد. در شرايطي كه به گفته
رئيس صندوق رفاه دانشجويي امكانات رفاهي دانشگاههاي كشور به گونهاي است
كه خوابگاههاي دانشجويي دولتي و بخش خصوصي در بهترين وضعيت تنها ظرفيت
حدود ۳۰۰ هزار دانشجو از ميان بيش از ۴ ميليون و يكصد هزار دانشجوي مشغول
به تحصيل در دانشگاههاي كشور را دارند. پس اين همه دانشجويي كه به در
بسته خوابگاه ميخورند، ناگزيرند براي پيدا كردن محل اقامت به سراغ
خوابگاههاي خصوصي يا خانههاي مجردي بروند.
تدبيري از روي بيتدبيري واگذاري
خوابگاههاي دانشجويي به بخش خصوصي تنها تدبيري است كه وزارت علوم براي سر
و سامان دادن به وضعيت دانشجويان غيربومي در چنته دارد با اين وجود
خانوادهها اغلب از اينكه فرزندانشان را به خوابگاههاي خصوصي بسپارند ابا
دارند چراكه حواشي خوابگاههاي رسمي دانشگاهها هم چندان آنها را خاطر جمع
نميكند چه رسد به خوابگاههاي خصوصي كه خيليهايشان مجوز هم ندارند. البته
منصور حبيب پورگودرزي، قائم مقام صندوق رفاه دانشجويان وزارت علوم پيش از
شروع سال تحصيلي جديد تأكيد كرده بود با خوابگاههاي بدون مجوز برخورد
ميشود. به گفته وي، به تمام خوابگاهداران غيردولتي فاقد مجوز در قالب
بخشنامهاي اعلام شد كه تنها تا پيش از آغاز سال تحصيلي جديد فرصت دريافت
مجوز از صندوق رفاه دانشجويان را دارند.
قرار بود پس از پايان اين
مهلت، برخورد قانوني با اين دسته از خوابگاهداران آغاز شود. اين مقام
مسئول صندوق رفاه دانشجويان خطاب به رؤساي دانشگاهها تأكيد كرده بود:
«رؤساي دانشگاهها دانشجويانشان را تا پيش از دريافت مجوز از سوي
خوابگاهها، به اين خوابگاهها معرفي نكنند.» با وجود اين مسير پيدا كردن
خوابگاه فقط از دانشگاه نميگذرد و كم نيستند آگهيهاي دستنويس در مناطق
پرتردد شهر و نزديك دانشگاهها كه به دنبال دانشجو و هماتاقي ميگردند و
بخشي از دانشجوياني كه چارهاي برايشان نمانده است به چنين مكانهايي روي
ميآورند. خوابگاههاي اما خصوصي معمولاً وضعيت مناسبي چه از نظر ظاهر و
نظافت و رسيدگي به دانشجو و چه از نظر محيطي و اخلاقي ندارند. اينجاست كه
گزينه خانههاي مجردي قوت ميگيرد. اختصاص نيافتن خوابگاه هزينههاي زيادي
را به دانشجويان تحميل ميكند. ساكن شدن در خوابگاههاي خصوصي يا خانههاي
مجردي خودش منشأ مشكلات مالي خواهد شد تا جايي كه دغدغه تأمين معاش و
هزينههاي زندگي دانشجويي ممكن است راههاي غلطي را پيش پاي دانشجويان
بگذارد. همچنين خوابگاههاي خصوصي نيز منشأ مشكلات فراواني از نظر رواني و
آسيبهاي اجتماعي هستند.
نخستين تجربه زندگي مجردي خانههاي
مجردي هرچند مختص به دانشجويان نيست اما بخشي از اين جواناني كه از
خوابگاه جا ميمانند ناگزيرند به خانه مجردي پناه برند. هرچند كارشناسان
درباره تبعات زندگي مجردي هشدار ميدهند اما اين آسيب به دليل بيتدبيري
سيستم آموزش عالي كشورمان دامنگير بسياري از جوانان جامعه شده است و آنها
استقلال و زندگي مستقل در خانه مجردي را به بهانه ادامه تحصيل در شهري ديگر
تجربه ميكنند.
مطابق آمار سر شماري سال ۹۰ خانوادههاي تكنفره در
كشور ۷/۱ درصد است و از اين مهمتر آمار خانوادههاي تكنفره در سال ۹۰
نسبت به سال ۸۵، ۲ درصد رشد داشته است. زنگ خطر در جايي به صدا درميآيد كه
بخش مهمي از اين خانوادههاي تكنفره، افرادي هستند كه زندگي مجردي را
برگزيدهاند و تعداد قابل توجهي از آنان دانشجويان غيربومياند. نكته
غيرقابل انكار درباره زندگي مجردي توافق تمامي روانشناسان و جامعهشناسان
بر آسيبهاي اين نوع زندگي براي فرد و جامعه است. دكتر امانالله
قرائيمقدم جامعهشناس در گفتوگو با «جوان» تأكيد ميكند: «جوانان در سنين
خاصي تمايل فزايندهاي به استقلالطلبي پيدا ميكنند كه در صورت هدايت
نشدن اين حس، شاهد پديده زندگي مجردي خواهيم بود.» بنا به تأكيد وي
مهمترين دليل افزايش زندگي مجردي تضعيف روابط خانوادگي است در كنار آنكه
سريالهاي دنبالهدار ماهوارهاي نيز اين روش از زندگي را به جامعه در حال
گذار ما تزريق ميكنند. در عين حال دانشجويان غيربومي كه از خوابگاه
بازميمانند يا توانايي سازگاري با محيط اجتماعي خوابگاهي را ندارند نيز
خواسته يا ناخواسته راهي خانههاي مجردي ميشوند. با وجود اين آيا دانشجويي
كه چهار سال تجربه استقلال زندگي مجردي را دارد پس از اين مدت ميتواند
اين مدل از زندگي را رها كند و دوباره به راحتي و با كمال ميل به ميان
خانواده بازگردد؟
نهادينه شدن فرهنگ زندگي مجردي در دانشجويان غير بومي حتي
بيتوجه به آمار و ارقام و با نگاهي به محيط اطراف خود درمييابيم كم
نيستند دانشجوياني كه پس از تجربه زندگي مجردي در دوران دانشجويي درهمان
شهر و ديار ماندگار شدهاند و اگر تا مدتي بهانه زندگي مجردي آنها دانشجويي
بود اين بار با پيدا كردن شغل در شهر مقصد ديگر استقلالطلبي اين
دانشجويان تكميل ميشود. به بيان ديگر در نبود خوابگاههاي دانشجويي، فرهنگ
زندگي مجردي در جوانان نهادينه شده و آنها به اين نوع از زندگي خو
ميگيرند.
آسيبهاي خوابگاههاي دانشجويي و زندگي مجردي در اين دوران به مراتب براي دختران از پسران بيشتر است.
دكتر
قرائيمقدم نيز آسيبهاي بيشتري را براي زندگي مجردي دختران برميشمرد.
بنا به تأكيد وي اين دختران به سختي ميتوانند اعتماد پسران مجرد را براي
ازدواج جلب كنند و اگر هم ازدواجي صورت بگيرد اغلب پايدار نيست.
اين
جامعهشناس تصريح ميكند: افرادي كه تنها زندگي ميكنند از نظر روحي همواره
احساس غم و تنهايي دارند چراكه اگرچه زندگي مجردي آنها را به استقلال
رسانده است اما از حمايت و پشتيباني روحي و عاطفي خانواده برخوردار نيستند.
بنا به تأكيد وي، تنهايي خطرات زيادي را به دنبال دارد كه مهمترين اين
خطرات گسستن رشتههاي وابستگي فرد با جامعه و اطرافيان و فراهم شدن
زمينههاي انواع آسيبهاي اجتماعي است. همچنين فساد اخلاقي و ميل به جرم و
جنايت نيز در اين افراد بيشتر ديده ميشود. گرايش به سمت ارتباطات مجازي و
تلف كردن ساعتهاي متمادي از عمر در پاي تلفن همراه يا اينترنت نيز در بين
افراد تنها شيوع بالايي دارد.
بوميگزيني، راهحلي وامانده در اجرا با
تمام آسيبهايي كه براي چالشهاي زندگي دانشجويي و براي افرادي كه در شهري
غير از شهر خودشان در دانشگاه پذيرفته ميشوند وجود دارد و با وجود اين
همه هشدار از سوي كارشناسان اما هنوز هم مشكل ناهمخواني امكانات رفاهي با
پذيرش دانشجو وجود دارد و وزارت علوم و ساير نهادهاي تصميمگيرنده هيچ
برنامهاي منطقي براي تدبير اين موضوع در چنته ندارند. بوميگزيني تنها
راهكار ارائه شده است اما اين راهحل نيز در عمل وامانده است. با وجود اين
همه آسيب اما باز هم مشكلات دانشجويان غيربومي و تبعات آن براي جامعه
پابرجاست.