به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، تا
اصلاحطلب مثلا وقتی مردم به آنها یک، دو یا 300-200 باری «نه» میگویند
خجالت میکشند و کنار میایستند. کجای کار ما در ایران اشکال دارد که وقتی
خیلی دموکراتانه و محترمانه میگوییم «ما را به خیر تو امیدی نیست،
نمیخواهد قول بدهی که شر نمیرسانی» باز هم رقبای شکست خورده جارو به دم
بسته در عرصه خیانت به نام خدمت و احساس تکلیف حاضر هستند!؟ صرف برادر
رئیسجمهور فتنهگر سابق بودن که موجب نمیشود درباره «قرائتهای جمهوری
اسلامی» حرف مفت بر زبان مبارک جاری کنید و اصرار پشت اصرار که «قرائت امام
خمینی از نظام جمهوری اسلامی دموکراتتر بود» البته پشتبندش هم سریع
اضافه كنيد: «من نمیخواهم بگویم هرکاری که امام کرده صددرصد درست بوده»!
الان اگر این جمله را به مریم رجوی هم نشان دهید با شما احساس قرابت
میکند. بنیصدر هم اینهایی که عرض کردید را چاکرانه قبول دارد فقط یک بخش
میماند که بیشتر شبیه توبهنامه است... «اصلاحطلبان در عرصه سیاسی که
ارتباط با حاکمیت پیدا میکند، هیچوقت، تاکید میکنم هیچوقت وارد فاز
براندازانه نخواهند شد. ما پرچم براندازی را برای همیشه در جبهه
اصلاحطلبان پایین کشیدهایم (!)» پرچم براندازی اصلاحطلبان 9ماه در دست
فتنهگران اعظمی مثل جنابعالی و برادر دموکراتتان بالا بود اما ناگهان
بادی حسینی در 8 دی وزیدن گرفت و پرچم براندازی «جر» خورد! به نظر میرسد
این توبهنامه نوشتنها بعد از آن بازیهای خطرناک با آتش نشان از یک چیز
دارد... دوخت و دوز مجدد پرچم براندازی! اگرنه هر عاقلی میداند «توبه گرگ،
مرگ است.» اما بر فرض مردن هم که در نظر بگیریم توبه آداب دارد. هر که به
واسطه دلتنگی برای سفره چرب و شیرین قدرت قصیدهای شکمی سرود که تواب
نمیشود! توبه کار باید اول از گفتهها و اعمال سابقش پشیمان شود و بلند
بگوید «غلط کردم!» تازه این اول کار است. آن زمان که میز بازی دموکراتانه
ملت و دولت جمهوری اسلامی را چپه کردید و صحبت از رهبری جنبش بود باید فکر
چنین ایامی را میکردید. برای اصلاحطلبان فتنهگر که در بیشرفی روی
منافقین را سفید کردهاند دیگر «بازی»اي وجود ندارد. طبق گفتههای صریح
شما ایران صاحب یک نظام «دیکتاتوری» است که اصلا اعتقادی هم به «انتخابات
آزاد» ندارد! ما نظارت استصوابی داریم و شورای نگهبان و رهبری با نفوذ و
رئیسجمهور کودتا با 24 میلیون رای! اصلا اصرار نکنید چرا که چنین حکومت
جهان سومی غیردموکراتی لیاقت حضور و فعالیت سیاسی دردانههای سرویسهای
جاسوسی کشور عربی همسایه و غرب را ندارد! لیاقت شما این است که با برادر در
آمریکا– سرزمین آرزوها- فعالیت سیاسی کنید و مثلا یک بار از این جنبشهای
براندازانه در رقابت با اوباما بعد از اعلام نتایج رسمی انتخابات به راه
بیندازید. ملت ایران خیلی علاقه دارند بدانند عاقبت کسانی که در یک کشور
پیشرفته و اتفاقا دموکرات زیر میز یک انتخابات آزاد با درصد مشارکت بالاتر
از میانگین جهانی میزنند و دولت و ملت را متهم به «تقلب گسترده»، «خیانت
در امانت» و «تجاوز و هتک حرمت» میکنند، چه خواهد شد! آیا آزادانه بعد از 3
سال تلاش میکنند از لزوم بر سر کار آمدن «قرائتهای دلخواهشان» صحبت کنند
یا اینکه سر از گوآنتانامو درخواهند آورد! این «رافت اسلامی» دیگر چیزی نمانده که
حال همه را دگرگون کند. کاش اینجا یک کشور آزاد بود که در هر انتخاباتی
«تقلب» نمیشد و با بخشنامه رهبری نتایج انتخاباتش معلوم نمیشد! آنوقت یک
کمپینی تشکیل میدادیم تا در یک انتخابات آزاد دوام یا حذف قانون «رافت
اسلامی» به رفراندوم گذاشته شود. قطعا کمتر از امروز دچار مشکل میشدیم و
جواب آنها که حرمت سفرهای که دستکم 8 سال بر سرش نان و بره کوفت کرده
بودند و دستشان تا آرنج به انواع فساد اقتصادی، سیاسی و... آلوده بود،
میدادیم. آقای محمدرضا خاتمی! ما میگوییم «اصلاحطلبان فتنهگر که خدا
پرچم نفاق و فتنهشان را در آتش حرص و طمع خودشان سوزاند و خر مرادشان را
برای همیشه زمینگیر کرد منتظر انتخابات آزاد نمانند! چنین چیزی در جمهوری
اسلامی بر اساس گفتههای تکذیب نشده شما و همپالگیهایتان محال است! مردم و
نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی از «اصلاحطلب» یا «اصولگرای عاقلی» که مورد
تایید شما باشد متنفرند چون خوب میدانند خائن از خیانتکاری مثل خودش
حمایت میکند. حتی اگر خیانت نکرده باشد «اهل معامله» است، از آنها که شب
نبرد، اسرار جنگی را به جبهه حریف میدهند تا به جای معاون وزیر، فردای
نگونبختی مردمشان به مقام صدارت یا وزارت رسیده باشند.
آزموده را آزمودن خطاست، هر چند خلقت ما طوری است که طبق قرآن کریم با قصاص حیات مییابیم... خون غلامحسین کبیری هنوز در گوش تاریخ صدا میکند... به کدامین گناه کشته شد؟ خواهرم که حرمتش در فتنه شکست هنوز میگرید... به کدامین گناه بیحرمت شد؟ برادرم که چشمش از کاسه بیرون آمد، هنوز شکایت دارد... به کدامین گناه دریده شد؟ مادرم که قلبش شکست هنوز شکایت دارد... به کدامین گناه رهبرم آزرده شد؟ شکنجه ابدی شما این است که از انتقام حسینیان در هراس باشيد، مختارها در راهند. رافت اسلامی قطعا بیپایان نیست!