به گزارش سرويس سياسي باشگاه خبرنگاران، آنگسان سوچي رهبر مخالفان ميانمار است که به خاطر تلاشهاي خود براي آزادي و دموکراسي ميانمار در جهان شهرت يافته است. وي که برنده جايزه صلح نوبل در سال 1992 است همواره در سخنرانيهاي خود، مردم جهان را به صلح و آرامش دعوت ميکند. اما با اينکه نسلکشي مسلمانان ميانمار مدتهاست که در کشور بانوي صلح، شدت گرفته و بدترين رفتارها با آنها ميشود، سوچي همواره سکوت اختيار کرده و موضعي در قبال اين کشتارها اتخاذ نکرده است.
سوچي مسلمانان را در کمپين صلح خود فراموش کرده است؟
سوچي که بارها با مقامات آمريکايي و اتاقهاي فکر اين کشور ملاقات داشته است، سال گذشته در اولین سخنرانی خود در پارلمان میانمار، خواستار حفاظت از حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی در میانمار شد. سوچی که هنگام سخنرانی از روی صندلی خود برخاسته و ایستاده سخنرانی میکرد با اشاره به روند دموکراتیک میانمار، خواستار پایان دادن به همه انواع تبعیض نژادی علیه اقلیتهای میانمار شد. سوچی که زمان زیادی از اقلیتها در میانمار دفاع میکند به اقلیتهای مذهبی "شان"، "کارن" و "کاچین" اشاره کرد اما اسمی از مسلمانان "روهینگیا" به زبان نیاورد.
ميانماري کشوري است که بيشتر جمعيت آن را بوداييان تشکيل ميدهند. دولت ميانمار مسلمانان را که تعدادشان بيش از 800 هزارنفر است شهروند خود ندانسته و ميگويد که بايد اين کشور را ترک کنند. آنگسان سوچي نيز که قصد دارد در انتخابات سال 2016 شرکت کند، به راي حداکثري بوداييها نياز دارد و شايد به همين دليل است که کشتار مسلمانان کشور خود را به خاطر اهداف سياسي خود ناديده ميگيرد.
آنگسان سوچيAung-san-suu-kyi کيست و چه رابطهاي با اتاق فکرهاي آمريکايي دارد؟
سوچي يکي از پيشگامان مبارزه با حکومت نظامي برمه بوده که حدود 15 سال را در حبس به سر برده است. وي که به "بانو" The lady معروف است به خاطر فعاليتهاي زياد خود براي آزادي ميانمار و ايجاد دموکراسي در اين کشور، شهرتي بينالمللي يافته، به طوري که جوايزي نظير جايزه صلح نوبل در سال 1992 را کسب کرده است.
اما نکته جالب توجه اين است، فردي که در جهان با نام "
بانوي صلح" مشهور است، چطور ميتواند در برابر نسلکشي مردم کشور خود بيتوجه
بوده و آن را ناديده بگيرد؟
باشگاه خبرنگاران نيز در پي تحقيقاتي به روابط پشت پرده سوچي با اتاقهاي فکر آمريکايي پرداخته است که در زير به شرح مفصل آن پرداخته ميشود:
حاميان بانوي صلح، پيشگامان کشتار مسلمانان
سال 2007، انقلابي در ميانمار در حال وقوع بود به نام "انقلاب زعفراني"
که طي آن بوداييهاي برمه به حمايت از آنگسان سوچي به خيابانها ريخته و تظاهراتبرگزار كردند.
چه کساني از انقلاب زعفراني حمايت ميکردند
همانطور که در انقلابهاي عربي منطقه مشاهده شده است، سازمانهاي غربي و آمريکايي با از دست دادن دستنشاندههاي قبلي خود بلافاصله سعي ميکنند تا از آب گلآلود ماهي گرفته و از اوضاع پيش آمده به سود خود بهره برند. در قبال انقلاب زعفراني نيز چنين اتفاقي افتاد. جورج سوروس که انقلاب مخملي وي مشهور بوده و نقش پررنگي در انقلابهاي رنگي در سراسر جهان بويژه آسيا دارد، يکي از حاميان جنبش بوداييهاي ميانمار بود.
بنا به گزارش آسيا تايمز، وزارت خارجه آمریکا در 30 اکتبر سال 2003 در
بیانیهاي مطبوعاتی اعلام کرد آمریکا از نهادهایی مانند بنیاد ملی دموکراسی، بنیاد
جامعه باز و نهادهای مشابه که داخل و خارج منطقه برای ارتقای دموکراسی فعالیت میکنند،
حمایت میکند.
وزارت خارجه آمریکا همچنین رهبران اصلی مخالفان در سازمانهای ضد دولتی
میانمار را جلب کرده و آنها را آموزش میدهد. این وزارتخانه از سال 2003 هر سال
بیش از 2.5 میلیون دلار به فعالیتهای بنیاد ملی دمکراسی در میانمار اختصاص میدهد.
بوداييهاي صلحطلب؟ / شيطنت رسانههاي غربي در موجه نشان دادن راهبهاي بودايي
به گزارش وبسايت تحليليlanddestroyer، خبرگزاري آسوشيتدپرس، هفته گذشته تصاويري از راهبهاي بودايي برمه را نشان داد و ادعا کرد که آنها خواهان پايان خشونتها عليه مسلمانان اين کشور هستند. اما ترجمه دست نوشتهاي که به همراه آنها بود حاکي از موضوع ديگري دارد؛ بوداييها به خيابان آمده بودند تا براي نابودي مسلمانان دعا کنند. ترجمه دست نوشته بوداييها چنين است:
1- شهر راخين را از خطرات مسلمانان نجات دهيد.
2- ارتش بايد جلوي تيراندازيها را بگيرد.
3- ما نميخواهيم ديگر با بنگاليها زندگي کنيم.
4- بنگاليهاي غير قانوني را از ميانمار اخراج کنيد.
به گزارش خبرگزاري فرانسه، wirathu ويراتو رهبر بسياري از کمپينهاي خياباني سياسي حامي آنگ سان سوچي بوده و معمولا به عنوان راهب فعال حقوق بشر از او ياد ميشود.
در دوم سپتامبر امسال به نام حمايت از رييسجمهور و کمپين ضد مسلمانان به رهبري ويراتو برگزار شد. هدف اين کمپين، بيرون راندان مردم مسلمان اورهينگيا بود. ويراتو يکي از پيشگامان آتشسوزيها و قتل عام خانوادههاي مسلمانان است. او در صفحه فيسبوک خود از اخراج مسلمانان ميانمار حمايت کرده است.
ديدهبان حقوق بشر نيز در گزارشي مربوط به برمه ميپذيرد که ويتارو در سال 2003 دستگير و به 25 سال زندان به خاطر نقش در قتل عام مسلمانان زنداني شد. اين امر نشان ميدهد که وي و همراهانش مجرم جرايم خشونتآميز بود نه زنداني سياسي.
يکي از سازمانهايي که در آن زمان از سوچي حمايت ميکرد، سازمانYoung Monks Union بود که اکنون خشونتها عليه مسلمانان را برعهده داشته و به دنبال پاکسازي قومي در ميانمار است.
روزنامه اينديپندنت در مقالهاي با عنوان "راهبهاي بودايي
خواهان کنار گذاشتن جامعه مسلمانان" گفت که سازمانthe Young Monks Association آگهيهايي در سطح شهر پخش کردهاند که از مردم برمه ميخواهند
تا با مسلمانان روهينگيا همکاري نکرده و کمکهاي بشردوستانه به اردوگاههاي
روهينگا مانع شوند.
در گزارش اينديپندنت همچنين به درخواست پاکسازي قومي توسط رهبران
گروه88
Generation Studentsنيز اشاره شده که نقش به سزايي در اعتراضات سال 2007 سوچي
داشتند. آشين هتاراوا يک فعال بودايي که آنگسان سوچي را به عنوان رهبر ويژه خود
ميداند در رخدادي در لندن اعلام کرده مسلمانان بايد به سرزمين خود بازگردند.
طرفداران حقوق بشر عليه سوچي
به گزارش اينديپندنت، گروههاي حقوق بشري از سکوت آنگسان سوچي بسيار ناراحت هستند. يکي از وزاري انگليس در مصاحبه با اينديپندنت گفت: صادقانه بگويم، من از او انتظار دارم تا رهبري اخلاقمدار باشد و تمام مردم کشور خود را در نظر بگيرد،اما اين گونه نيست.
آنا روبرتز، مدير اجرايي کمپين برمه در انگليس با ابراز تاسف بيان ميکند : واقعا تاسفبار است، او در موقعيت بدي قرار دارد، اما مردم از اين موضوع ناراحت هستند که با آنها صادق نيست.
برد آدمز، مدير ديدهبان حقوق بشر در آسيا با انتقاد شديد از موضع سوچي ميگويد: او فرصتهاي زيادي را از دست داد تا بتواند در اين موضوع دخالت کند و مسئله فيصله يابد. او ميتوانست کاري انجام دهد اما نداد.
به گفته آمال دو چيکرا از موسسه حقوق برابر در لندن خطاب به سوچي: "شما از همه چيز خبر داريد. واقعا تاسفبار است و در نهايت اين سکوت شما ميتواند منجر به فجايع جبرانناپذيري شود.
پشت پرده سوچي و اتاقهاي فکر آمريکايي چيست؟/ آمريکا دنبال چه چيزي در برمه است؟
آنگسان سوچي در سپتامبر سال جاري به آمريکا سفر کرد و مورد استقبال
گرم مقامات آمريکايي و همچنين موسساتي قرار گرفت که همواره در ايجاد انقانهايي که از وي حمايت ميکنند، مانند پروپاگانداهاي
محلي مانند مجله اتي مانند
بنياد جامعه باز جورج سوروس، موسسه ملي اعطاي دموکراسي و شوراي آتلانتيک که همگي
سابقه درخشاني در مداخله در امور کشورهاي مستقل و گرفتن ماهي از آبهاي گلآلود
دارند.
در طي سفر سوچي به آمريکا اين موسسات از وي دعوت به عمل آورده و جايزههاي فراواني به بانوي صلح اعطا کردند.
با توجه به گزارشي که کمپين آزادي برمه در انگليس منتشر کرده است، مستند شده است که سوچي و سازمانهايي که از وي حمايت ميکنند، مانند پروپاگانداهاي محلي مانند مجله New Era Journal، the Irrawaddy , and the Democratic Voice of Burma (DVB) radioميليونها دلار از موسسه ملي اعطاي دموکراسي، موسسه Open Society Instituteجورج سوروس معروف و وزارت خارجه آمريکا دريافت کردهاند.
مووسه بنياد باز جورج سوروس
جورج سوروس، يکي از معماران اصلي انقلابهاي رنگي در جهان در ميانمار
فعال است. سوروس سال گذشته به ميانمار سفر و با آنگسان سوچي ملاقات کرد. همچنين
وي در همان سفر دفتر بنياد باز را نيز در اين کشور راهاندازي کرد.
موسسه ملي اعطاي دموکراسي The National Endowment for Democracy
يکي از موسساتي که به سوچي نشان لياقات اعطا کرد موسسه ملي دموکراسي است. اين موسسه از گروههاي به اصطلاح مخالف در کشورهاي مختلف حمايت کرده و آنها را تامين سرمايه ميکند، مثلا در ليبي، مصر و حتي در سوريه نيز فعال است.
فرستاده اينگروه در امور سوريه رضوان زياده مدير مرکز مطالعات استراتژيک و سياسي سوريه در واشينگتن بوده و به عنوان يکي از سخنگوهاي شوراي ملي سوريه ميباشد که اصليترين گروه مخالف دولت سوريه بوده که بسيار به دنبال مداخله خارجي در اين کشور است.
در هيئت مديره موسسه ملي اعطاي دموکراسي جان بونJohn Bohnاست که گفته ميشود
فعاليتهاي گستردهاي در چين داشته و با حمايت مخالفان چين به دنبال تغيير سياستهاي
چين است.
شوراي آتلانتيک
این شورای طراح اصلی رویکرد گسترش ناتو به سمت شرق خصوصا تقویت روابط
کاخ سفید با کشورهای مشترک المنافع می باشد.
از برنامه اصلی شورا پس از سقوط کمونیسم، ترویج اقتصاد بازار آزاد
بوده است به طوری که بیشتر سیاستهای اقتصاد جهانی در شورای آتلانتیک تدوین و
طراحی شده است.
این شورا در راهبرد آمریکا در قرن بیست ویکم مشارکت جدی داشت به گونهای که عمده سیاستهای اقتصادی در این راهبرد توسط بخشهای اقتصادی آن طراحی گردید.
همچنین گفته میشود سیاستهای کلان ناتو توسط این شورا تدوین میشود و حتی در
خصوص عملیاتها و تعیین فرماندهان آن در شورا تصمیم گیری میشود.
همچنین گفته میشود یکی از طراحان اصلی حمله آمریکا به عراق و
افغانستان شورای آتلانتیک بوده است.
در حال حاضر بیشتر سیاستهای اقتصادی جهان غرب خصوصاً در آسیا و
خاورمیانه توسط شورای آتلانتیک طرح ریزی میشود. از اعضاي هيئت مديره اين موسسه ميتوان
از هنري کسينجر، کولين پاول و کاندوليزا رايس نام برد.
اين همان شورايي است که برنامه حمله نظامي به ليبي را طرح ريزي کرد. همچنين يکي از بزرگترين حاميان و سرمايهگذران عملياتهاي ناتو نيز ميباشد.
ميانمار و ثروت هنگفت طبيعي
ميانمار منابع طبيعي ثروتمندي داشته و از لحاظ استراتژيکي براي چين
اهميت خاصي دارد. از اينرو هدف مناسبي براي اسپانسرهاي مالي موسسه ملي اعطاي
دموکراسي و شوراي آتلانتيک است. به گفته، وبسايتlanddestroyer، سوچي در واقع دانسته يا ندانسته مکم به ايجاد
موسسات سرمايهگذاري آمريکايي در ميانمار مي کند تا نظامي سياسي در خدمت غرب و
منافع چنين شرکتهاي ايجاد کند.
ساحل میانمار دسترسی دریایی به یکی از بزرگترین آبراههای راهبردی جهان یعنی تنگه مالاکا را ممکن میکند.
این تنگه محل عبور کشتی میان مالزی و اندونزی است. پنتاگون از بعد از 11 سپتامبر تلاش میکرده تا به بهانه دفاع در برابر حملات تروریستی به این منطقه وارد شده و آن را نظامی کند.
تنگه مالاکا اقیانوسهای هند و آرام را هم به هم متصل میکند و کوتاهترین
مسیر دریایی میان خلیج فارس و چین است. بیش از 80 درصد از واردات نفتی چین
با تانکر از این تنگه حملونقل میشود.
نکته ظریف دیگر کانال فیلیپس در تنگه سنگاپور است که عرض کمی دارد. هر روز اما بیش از 12 میلیون بشکه نفت با ابرتانکرها از این تنگه عبور میکند که اکثر آنها به بازار چین، پرشتابترین بازار دنیا، وارد میشود. اگر این تنگه بسته شود، تانکرهای نفت باید راهی طولانی برای رسیدن به مقصد طی کنند.
هر سال بیش از 50 هزار کشتی از تنگه مالاکا عبور میکند. کسی که بر این آبها کنترل داشته باشد درحقیقت گلوگاه عبور انرژی به چین را در دست خواهد داشت. چین بعد از تحولات عراق و حضور آمریکا در این کشور و تسلط بر چاههای نفت منطقه، حضور خود را در میانمار تقویت کرده است تا مانع از دستیابی آمریکا به تنگه مالاکا شود.
کشور میانمار نفت و گاز هم تولید میکند که البته این تولید از سال 1871 و بعد از تأسیس شرکت نفت رانگون توسط انگلیسیها شروع شد. در سال 2002 شرکتهای نفتی آمریکا مانند تگزاکو و پریمایر اویل، که پیش از این در حوزههای نفت و گاز میانمار حضور داشتند بهدلیل فشارهای داخلی و منطقهای از این کشور خارج شدند و به جای آنها پتروناس مالزی وارد شد.