به گزارش خبرنگار
دانشگاه باشگاه خبرنگاران، انقلاب فرهنگي
ایران به مجموعهای از رویدادهای مرتبط با نظام آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران گفته میشود که با هدف پاکسازی استادان و دانشجویانی که از دید حکومت جمهوری اسلامی ایران، «غربزده» بهشمار میرفتند، صورت پذیرفت که از انقلاب فرهنگی ایران به عنوان اسلامیسازی دانشگاهها نيز ياد میشود.
پس از اشغال سفارت آمريکا در تهران، امام خميني بنيانگذار کبير انقلاب در پيام نوروزي خود، در فروردين 59 بر تصفيه دانشگاهها تاکيد کرده و گفتند: «بايد انقلاب اسلامي در تمام دانشگاههاي سراسر ايران به وجود آيد تا اساتيدي که در ارتباط با شرق و يا غرباند تصفيه گردند و دانشگاه محيطي سالم شود.»
ايشان در اين فرمان و همچنين سخنان بعدي خود به ضرورت ايجاد «انقلاب اساسي در دانشگاههاي سراسر کشور»، «تصفيه اساتيد مرتبط با شرق و غرب»، «تبديل دانشگاه به محيطي سالم» و «عدم وابستگي آن به احزاب، کمونيسم و مارکسيسم» اشاره کردند.
** آغاز حرکت انقلابي در دانشگاههااولين حرکت مهم در 21 فروردين 1359 در دانشگاه تبريز صورت گرفت و سرانجام با تصرف تمامي اتاقهاي مربوط به تشکلهاي انحرافي به پايان رسيد.
کمي قبل از پيام نوروزي امام خميني، در 8 اسفند 1358 مصطفي مير سليم، معاون سرپرست وزارت کشور طي نامهاي از وزير علوم درخواست کرد تا روساي دانشگاهها «از اجازه دادن به گروههاي سياسي به هر عنوان براي برگزاري مراسم سخنراني و تبليغات سياسي خود داري کنند.»
البته بديهي بود که وزير علوم به تنهايي قادر به انجام چنين کاري در فضاي آن زمان دانشگاهها نبود.
در 26 فروردين 1359، برنامه پرسش و پاسخ هاشمي رفسنجاني با دانشجويان دانشگاه تبريز به تشنج کشيده شد و دانشجويان مسلمان پيرو خط امام با اشغال ساختمان مرکزي دانشگاه، اعلام کردند تا زماني که پاکسازي دانشجويان، استادان و کارکنان دانشگاه به مرحله اجرا گذاشته نشود،
ساختمان مرکزي را ترک نميکنند.
در پي اين حادثه، تعدادي از دانشگاههاي ديگر کشور نيز به طرز مشابهي به تصرف گروههاي دانشجويي درآمد اما اوج تحولات در تهران در دانشگاههايي چون علم و صنعت و تربيت معلم رخ داد.
در 29 فروردين همان سال امام خميني(ره) طي سخنراني شديداللحني بيان کردند که «ما از محاصره اقتصادي و تجاوز نظامي نميهراسيم.» در اين روز شوراي انقلاب در پي ديدار با امام خميني(ره) مهلتي سه روزه به گروهها و احزاب سياسي براي تعطيلي دفاتر خود در دانشگاههاي سراسر کشور داد.
در پي انتشار اطلاعيه شوراي انقلاب، درگيريهاي گستردهاي ميان انجمنهاي اسلامي و ديگر گروههاي سياسي در مراکز آموزش عالي در تهران، شيراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم رخ داد. در تهران انجمن اسلامي دانشگاه علم و صنعت اولين حرکت را در پاکسازي دانشگاه از دفاتر گروههاي مسلح و غير مسلح در حال جدال با نظام اسلامي آغاز کرد.
سپس دانشگاهها يکي پس از ديگر به کنترل دانشجويان خط امامي درآمدند که اين اقدامات گاه به دليل واکنش مسلحانه گروهها چهرهاي خونين مييافت.
گريزي از آن نبود که مردمي که بيش از يک سال شاهد حرکتهاي هرج و مرج طلبانه گروههاي پر ادعا و دور از خواستههاي ملت بودند به طور مستقيم وارد صحنه شوند.
خشونتبار ترين درگيريهاي تهران در دانشگاه تربيت معلم اتفاق افتاد که اعضاي انجمن اسلامي پس از ساعتها درگيري موفق شدند به کمک نمازگزاران نماز جمعه دانشگاه را تحت کنترل خود در آورند. دو روز درگيري خشونت آميز در دانشگاهها منجر به مجروح شدن 300 نفر در دانشگاه شيراز و 356 نفر در دانشگاه مشهد شد.
**واکنش مخالفين
در 31 فروردين ماه سازمان چريکهاي فدايي خلق ايران اطلاعيهاي به جهت اطلاع رساني مواضع خود را در اين باره منتشر کرد و تهاجم به دانشگاهها را تلاش مذبوحانه طبقه سرمايهدار ايران براي جلوگيري از آگاهي روز افزون زحمتکشان و سرکوب مبارزات ضد امپرياليستي آنان خواند و اين تهاجم را به رئيس جمهور وقت و گروهي که آنها را اوباشان و قمه کشاني که توسط شوراي انقلاب و حزب جمهوري اسلامي رهبري ميشوند ميناميد، نسبت داد.
اين سازمان همچنين ديگر نيروهاي چپگرا و ترقيخواه را به اتحاد عمل و پايداري فرا خواند.
با اين حال سازمان مجاهدين خلق ايران ضمن محکوميت حمله به دانشگاهها با اتخاذ موضع محتاطانهاي وجود هرگونه ستاد يا مرکز فعاليت سياسي براي اعضاي خود در دانشگاهها و مدارس عالي کشور را رد کرد، گرچه به نظر ميرسيد که انجمنهاي دانشجويان مسلمان دانشگاهها و مدارس عالي شعبه اين سازمان در دانشگاهها باشند.
تعدادي از دفاتر سياسي احزاب در برخي از دانشگاهها تعطيل شد و در بسياري از دانشگاههاي ديگر نيز بين نيروهاي مختلف درگيريهاي پديد آمد.
در روز اول ارديبهشت که پايان مهلت شوراي انقلاب بود، خشونتها به ويژه در دانشگاه تهران به اوج رسيد و پس از آن که به گزارش روزنامه کيهان 349 نفر زخمي و 3 تن کشته شدند دانشجويان پيشگام وابسته به سازمان چريکهاي فدايي خلق به عنوان بزرگترين گروه مقاومت کننده، تخليه دفتر خود در دانشگاه تهران را پذيرفتند.
**ضرورت پذيرش انقلاب فرهنگیابوالحسن بنیصدر رئیس جمهور و رئیس شورای
انقلاب که آن هنگام از حامیان اصلی انقلاب فرهنگی بود و نیروهای چپ، اصلی
ترین منتقدان وی محسوب می شدند، صبح روز دوم اردیبهشت همراه با انبوهی از
مردم تهران به دانشگاه تهران رفت و با سخنرانی خود مصوبه شورای انقلاب را
ابلاغ نموده و بر ضرورت انقلاب فرهنگی تأکید کرد.
جالب است بنی صدر که
در این ماجرا جزو پیشگامان بود، گروه های سیاسی را که بیشتر از مارکسیستها و
منافقین بودند را تهدید کرد در صورتی که در موعد مقرر اتاق های دانشگاه را
تخلیه نکنند برای این منظور از توده های مردم کمک خواهد گرفت.
شاید بنی صدر می خواست در اولین روزهای ریاست جمهوری خود برای به دست گرفتن ابتکار عمل، اقتدار خود را در حوزه های مختلف تثبیت کند.
بیشتر
گروه های سیاسی برای حفظ وجاهت خود هم که شده ضرورت انقلاب فرهنگی در آن
مقطع را می پذیرفتند ولی با اما و اگرهایی لوازم اجرای آن را زیر سوال میبردند مثلا جنبش مسلمانان مبارز در بیانیه ای در عین بیان این که ضرورت
انقلاب فرهنگی را صد درصد تأیید میکنیم، تأکید کرده بود: معتقدیم این حرکت
باید از پایین و توسط نیروهای انقلابی و جوان مسلمان و متعهد و مکتبی انجام
گیرد.
این موضعگیری گروه حبیب الله پیمان از آن جا اهمیت داشت که
هوادارنش از طرفی با گروهک منافقین داشت که هوادارنش از طرفی با گروهک
منافقین روابط حسنه ای داشتند و از سوی دیگر توانسته بودند در برخی از
انجمنهای اسلامی دانشجویان نفوذ کنند.
گروه جاما به رهبری کاظم سامی در
یک موضع گیری مشابه تغییر و تحول انقلابی در نظام آموزشی را با توجه به
نیازهای جامعه از ضروریات هر جنبش انقلابی قلمداد کرده بود، ولی ادعا داشت
در شرایطی که ملت با امپریالیسم در جنگ است ضرورت تغییر بنیادی در دانشگاه
ها بیمورد است، از
سوی دیگر ناکارآمدی دانشگاه ها در جنبه ایجابی و ناتوانی آن در ارایه یک
الگوی بومی برای استقلال کشور از قدرتمندان جهانی، غرض مبارزه با
امپریالیسم را نقض میکند.
امام در پیام نوروزی 1359 دانشجویان و طلاب
را به مطالعه دقیق روی میانی اسلامی دعوت کرده بودند، همچنین در روز اول
اردیبهشت زمانی که در جلو پنجره محل سکونت موقت خود در دربند شمیران(پس از
مرخص شدن از بیمارستان قلب) برای اجتماعی از دانشجویان مسلمان حامی انقلاب
فرهنگی سخن میگفتند با انتقاد از فقدان تربیت اسلامی در دانشگاهها
خواستار تغییر بنیادین آنها برای رفع این خلأ شدند.
**تبیین ماهیت انقلاب فرهنگیحضرت
امام(ره) در اولین روزهای وقوع انقلاب فرهنگی در جمع دانشجویان و مردم
حامی این حرکت به چنین توهمی این گونه پاسخ گفته بودند:
« بعضی توهم کردند که
اینها که قائلند به این که باید دانشگاهها اسلامی بشود یعنی فقط علم فقه و
تفسیر و اصول در آنجا باشد اینها اشتباهاتی است که بعضی می کنند و یا
خودشان را به اشتباه می اندازند....آنچه ما میخواهیم بگوییم این است که
دانشگاههای ما دانشگاههای وابسته است، دانشگاههای ما دانشگاه های
استعماری است، دانشگاههای ما اشخاصی را که تربیت میکنند و تعلیم میکنند،
اشخاصی هستند که غربزده اند.... ما که میگوییم دانشگاههای ما یک دانشگاههای که برای ملت مفید باشد نیست...ما میگوییم که جوانهای ما اگر علم
هم پیدا کرده اند تربیت ندارند و مربی به تربیت اسلامی نیستند».نهایتا
طبق آمار رسمی، تعداد کشته های درگیریهای این چند روز در شهرهای مختلف 38
تن و تعداد زخمی شدگان 2000 تن اعلام شد همچنین شورای انقلاب، روز 15 خرداد
را به عنوان پایان نیم سال دوم تحصیلی اعلام نمود پس از تعطیلی دانشگاه ها
در این روز فرصتی ایجاد شد تا تغییرات لازم در دانشگاه ها انجام شود مدتی
بعد نیز تخلیه خوابگاه های دانشجویی آغاز شد که با بروز درگیری هایی همراه
بود.
**تشکیل ستاد پیگیری انقلاب فرهنگیدر راستای مدیریت انقلاب فرهنگ
در 23 خرداد 1359 ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد، امام خمینی در فرمان خود
وظایف این شورا را تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاهها، گزینش دانشجو،
اسلامی کردن جو دانشگاه ها و تغییر برنامه های آموزشی دانشگاه ها، به
صورتی که محصول کار آنها در خدمت مردم قرار گیرد.، تعیین کرد.
انقلابیون
معتقد بودند که رشته های علوم انسانی از فرهنگ غربی تأثیر پذیرفته اند و
برای پاکسازی و اسلامی سازی آن، موضوع های مورد بحث در این رشته ها و
ابزارها و روش های تحقیقی این رشته ها باید اصلاح شود.
**وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگیشورای
انقلاب فرهنگی مأمور شد تا بر اعمال ارزش های اسلامی بر نظام آموزشی کشور
نظارت کند؛ شورای انقلاب فرهنگی دروس دانشگاهی را به پنج گروه علوم انسانی، کشاورزی، مهندسی و تکنولوژی، پزشکی و علوم پایه تقسيم کرد.
بازبینی هر گروه این کتابها زیر نظر یک گروه تخصصی اداره میشود زیرا
مجموعه های شورای انقلاب فرهنگی به ویژه سازمان سمت که به تدوین و بازبینی
کتب درسی دانشگاهی میپرداخت و عمدتا توسط روحانیون اداره میشد، توانست تا
سال 1364 حدود 3000 عنوان کتاب که در آن دیدگاه های اسلامی اعمال شده بود،
تدوین کند.
کتابهای علوم انسانی، اجتماعی و علوم دینی بطور ویژهای
با هدف زدودن آثار نظام سلطنتی و تفکرات غربی و استعماری مورد بازبینی قرار
گرفت. تعداد زیادی از اساتید دانشگاه و معلمان لیبرال و یا دارای عقاید
رادیکال کنار گذاشته شدند و همچنین از زمان انقلاب فرهنگی سیستمی برای گزینش
استادان برقرار شد.
به گفته احمد اشرف در دانشنامه ایرانیکا، از جمله
پیامدهای اصلی انقلاب فرهنگی تأسیس دانشگاه های جدید در شهرستانها بوده
است، این کار با هدف افزایش دسترسی سایر شهرها به امکانات آموزشی دانشگاهی
انجام شد.
دانشگاه تربیت مدرس جهت آموزش معلمین مدارس و دانشگاه ها تأسیس شد
همچنین جدای از ساختار دانشگاهی، مدارس پزشکیای برای تربیت امدادیاران
تحت نظارت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی راه اندازی شد.
امام
راحل(ره) در 27 فروردین ماه 1364 زمانی که وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی را
به حضور پذیرفته بودند، با بیان این که بیشتر کسانی که بعضی از آنان نماز میخوانندند ولی معتقدند ایران باید زیر نظر کشورهای بگیانه باشد، از عدم
انطباق وضعیت موجود در دانشگاه با خواستهها و روشهای مردمی که انقلاب خود
را به دیگر کشورها صادر کرده اند، ابراز نارضایتی کرد.
به گفته نیکی
کدی و یان ریچارد انقلاب فرهنگی ایران بخشی از برنامه مبارزه با فرهنگ غرب
در ایران محسوب میشد و یکی از اهداف عملی انقلاب فرهنگی وحدت سیستم
دانشگاه با سیستم حوزه علمیه قم بود، در عمل این فعالیت این نتیجه پیش بینی
نشده را داشت که بسیاری از روحانیون با اندیشه های غرب و فلسفه غربی آشنا
شدند.
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران بر این باور است که انقلاب فرهنگی دو هدف اصلی داشت که گذشت زمان اثبات کرد که هیچ کدام از این دو هدف قابل دسترسی نیستند: هدف اول این بود که دانش علمی و فنی را به گونهای طراحی کنند که برآورنده نیازهای کشورهای جهان سومی مانند ایران باشد زیرا اعتقاد آن سالها این بود «یک فارغ التحصیل مهندسی دانشگاه ایران میتواند در صنایع پیشرفته کشورهایی چون فرانسه و آمریکا بیشتر کارایی داشته باشد تا در ایران...و از سويي در خصوص حوزه علوم انسانی این اعتقاد وجود داشت که دروسی که در حوزه علوم انسانی در دانشگاههای ایران تدریس میشود غرب محور و برمبنایی فلسفه و جهان بینی سکولاریسم غربی استوار هستند. در یک جامعه اسلامی که ۹۸ درصد آن به شکل گرفتن یک نظام اسلامی رای دادهاند باید علوم انسانی تدریس شود که به جای نگاه غرب محور نگاه اسلام محور داشته باشد».
به عقيده استاد زيباکلام عدم دستیابی به این اهداف از یک طرف، و هزینه روز افزون بسته شدن دانشگاهها از طرف دیگر، نهایتاً باعث تصمیم شورای انقلاب فرهنگی تصمیم به بازگشایی دانشگاهها شد.
طبق تحقیقی که در دانشگاه مارکت آمریکا در مورد انقلاب فرهنگی ایران صورت
گرفته است، نظام آموزشی عالی آمریکا و اروپا و بدون هیچ تلاشی برای
بومیسازی آن و مطابقت با ارزشهای دینی و اجتماعی ایران بود که حتی در دوران
پهلوی به گونهای سعی میشد تا نظام آموزش عالی از میراث اسلامی ایران
فاصله بگیرد و در نقطه مقابل، در دوران انقلاب فرهنگی سعی شد تا نظام آموزش
عالی را با میراث و بستر دینی و فرهنگی جامعه ایران آشتی دهد.
حضرت
آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در 14 آذر سال 1375
چنین میگوید: «شورای عالی انقلاب فرهنگی که با تدبیر حکیمانه امام راحل
عظیمالشان به جای ستاد انقلاب فرهنگی پدید آمد، نقش فعال و موثری را در
عرصههای امور فرهنگی کشور به خصوص دانشگاهها ایفا کرد و برکات زیادی از
خود به جای گذارد.
اکنون با پیشرفت کشور در کار سازندگی و گسترش دامنه نیاز
به دانش و تخصص و لزوم فراگیری علوم و فنون پرورش محققان و نوآوران و
استادان و متخصصان کارآمد، اهمیت این بخش از مسایل فرهنگی تاکید مضاعف
یافتهاست.
توسعه دانشگاهها و پژوهشگاهها و دیگر مراکز آموزشي و آموزشعالی که پاسخ طبیعی به آن نیاز است و افزایش چشمگیر کمیته دانشجویی، به
نوبه خود تکالیف تازهای را بر عهده مسئولان امور فرهنگی کشور میگذارد که
برتر از همه آنها اولا کیفیت بخشیدن به مایههای علم و تحقیق در این مراکز و
ثانیا پرداختن به تربیت معنوی دانشجویان و هدایت فکر و عمل آنان است».
27
آذرماه 1361، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور پس از 30 ماه تعطیلی
مجددا بازگشایی شد و این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز وحدت حوزه و
دانشگاه نام گرفته است.
انتهاي پيام/