گله ای از گرگها نوجوانی 15 ساله را دوره کرده بودند و قصد جان او را داشتند و هر لحظه سایه مرگ بر سر این نوجوان سنگین تر می شد.

 
به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران،گرگها زوزه کشان خوشحال از طعمه خود با دندان های براق و تیز خود چشم از طعمه خود بر نمی داشتند.
نوجوان که دل از هر جا بریده بود،دست از زندگانی شست و خود را در آسمان ها دید.
باز هم گرگها با چشمانی ترسناک هر لحظه وحشت را درون این نوجوان تشدید می کردند که وضوح چشم نوجوان گواه بر این موضوع بود.
او 15 ساله بود و با کلی آرزوهای دور و دراز،کلی امید که انگار باید تمامشان را به زیر دندان های گرگها بسپارد.
فکر دریده شدن،فکر اینکه کی به پایان می رسد زندگیش به فکر چگونگی حمله گرگها بود.
گرگها دیگر نزدیک شده بودند بیش از 10 گرگ در اطراف او دریک قدمی آنچنان راه می رفتند که انگار قبل از دریدن طعمه قصد بازی کردن با آن را دارند.
چشمان نوجوان بسته شد،با روحش از پدر،مادر،خواهر و برادر خود بدرود گفت.
ناگهان صدا گلوله دشت را فرا گرفت صدای گلوله های پی در پی صدای گلوله که از هر قندی برای نوجوان شیرین تر بود.
آری باز هم مرزبانان پارساباد درحین گشت زنی در نقاط صفر مرزی ناجی یکی دیگر ازهموطنان ایرانی شدند./ل
برچسب ها: نوجوان ، حمله ، گرگها
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار