به گزارش
حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران؛ پدیده دوم خرداد که یکی از پیامدهایش دگرگونی فکری و تغییر خطی مشی اعتقادی بسیاری از سیاسیون مذکور به طور ناگهانی بود به دلیل پیوندی که میان احزاب و گروه های سیاسی با دفتر تحکیم وحدت ایجاد شده بود؛ قسمتی از انجمنهای اسلامی را به حیاط خلوت بازیهای سیاسی احزاب تبديل کرد. این دفتر را نیز کم کم دستخوش تغییرات و دگردیسیهای تئوریک کرد، البته این تغییرات و دگردیسیها به یکباره در روز دوم خرداد 76 صورت نگرفت، بلکه از چند ماه قبل از آن و به صورت تدریجی آغاز شد و ظرف سالهای 78 و 79 به اوج خود رسید.
از همان سال 76 که انحراف نوک پیکان دفتر تحکیم وحدت بر دیدهها عیان شد، برخی از انجمنهای عضو این دفتر مانند انجمن اسلامی علوم پزشکی اهواز، شهید چمران اهواز، علوم پزشکی و بوعلی همدان اعلام کردند انجمنهای اسلامی باید بر مسیر مرام خود حرکت کند و حاضر به همراهی کردن دفتر تحکیم وحدت در این مسیر انحراف نیستند.
البته این انجمنها که از اعضای اصلی و از انجمنهای فعال دفتر تحکیم وحدت نیز بودند (برای مثال انجمن اسلامی شهید چمران اهواز در کنار دانشگاه تهران تنها عضو دارای سه حق رای در دفتر تحکیم بود. سه حق رأی، حداکثر میزان حق رأی و نشانگر فعالیت بالای آن انجمن در تشکل مطبوع خویش است.) بسیار کوشیدند تا از انحرافاتی که این دفتر را تهدید میکرد، جلوگیری کنند اما سایر اعضای این دفتر گویا نه تنها حاضر به بازگشت به مسیر اصلی نبودند، بلکه برای به تسلیم در آوردن انجمنهای مخالف نهایت تلاش، اجبار و حتی توسل به وزارت علوم را به کار بستند و این گستاخی و وقاحت به جایی رسید که حتی دفتر تحکیم وحدت به غصب کردن قلدر مآبانه ظرفیت این انجمنها و دفاتر و امکانات آنها توسط عوامل دست نشانده خود اقدام کرد.
سرانجام و پس از درگیریها و کشوقوسهای فراوان، اعضای انجمنهای به تاراج رفته موفق شدند برخی از انجمنهای دانشگاههای دیگر کشور که از زمان تاسیس دفتر تحکیم وحدت (سال 58) هیچ وقت عضو آن دفتر نشده بودند را نیز با خود همراه کنند و به جمع خود پیوند دهند. (مانند دانشگاه شاهد تهران، تربیت معلم تهران، سمنان، علوم پزشکی بابل، علوم پزشکی ایلام، علوم پزشکی سبزوار و...)
این انجمنها که در مجموع 18 انجمن اسلامی را تشکیل میدادند، توانستند در 13 آبان 78 در قالب اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور اعلام موجودیت نمایند.
اولین دیدار اختصاصی این اتحادیه با رهبر انقلاب در سال 1379 برگزار میشود که رهبری انقلاب از اعضای انجمنهای اسلامی بعنوان «موتورهای پیشبرنده جامعه» یاد میکنند. ایشان در این دیدار غیر از احساسات و تفکر و فهم انقلابی و دینی که از ویژگیهای اعضای انجمن اسلامی دانشجویان مستقل میدانند؛ سه ویژگی را برای جمع حاضر میشمرد که هر کدام را به نوبه خود مهم می دانند. این ویژگیها عبارت است از «جوان بودن»؛ «دانشجو بودن» و «عضو انجمن اسلامی بودن».
اما دیدار بنا به گفته حاضرین دیدار 13 اسفند ماه 1383 حال و هوایی دیگر دارد. دیداری که پایان آن منتهی به تصویب «سند گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان» از سوی رهبر انقلاب میشود. سندی که اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل بعنوان ، مانيفست فكري خود آن را مهندسي کرده بودند و بعد از عرضه به رهبر انقلاب با افزوده شدن یک بند از سوی ایشان به عنوان «سند گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان» به جنبش دانشجویی معرفی شد.
شنیدن گوشهای از خاطرات سید محمدرضا حسینی؛ دبیر اسبق اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل نمیتواند خالی از لطف باشد:
از مدتها قبل بود که خیلی پیگیر یک دیدار خصوصی با مقام معظم رهبری بودیم تا اینکه چند روز قبل از روز سیزدهم اسفند ماه 1383 آقای وحید تماس گرفت و گفت برنامه دیدار اختصاصی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل برای روز 13 اسفند ماه قطعی شده است وقتی خبر دیدار را به دوستان شورای مرکزی دادیم شور و شعف عجیبی مجموعه را فرا گرفت به سرعت به انجمنهای عضو اعلام کردیم که آماده چنین دیداری باشند این سومین دیدار اختصاصی ما با مقام معظم رهبری بود اولین دیدار در سال 79 و دومین دیدار در سال 80 اتفاق افتاده بود.
این دیدار در آستانه انتخابات نهم برگزار میشد و کمتر از 4 ماه بعد قرار بود انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود؛ ضمن اینکه ما پس از 5 سال فعالیت رسمی خیلی مشتاق بودیم نظر معظمله را در مورد اتحادیه و فعالیتهایی که تا آن زمان انجام داده است جویا شویم بر همین اساس قرار شد دوستان در شورای مرکزی متنی گزارش گونه که هم شامل دیدگاههای حاکم بر اتحادیه در مورد فضای کشور میشد را تهیه و تنظیم نمایند تا در محضر رهبر معظم انقلاب قرائت شود.
پس از اینکه متن تهیه شد قرار بر این شد برای اینکه بتوانیم نظرات معظم له در مورد دیدگاههای خودمان در همان جلسه دریافت کنیم این متن را قبل از برگزاری دیدار به محضر ایشان برسانیم تا مقام معظم رهبری با نگاه دقیقتری به مواضع و دیدگاههای ما که در آن متن آمده بود ما را راهنمایی بفرمایند بر همین اساس متن تهیه شده را که به امضای دبیر تشکیلات وقت اتحادیه یعنی برادر پرویز امینی رسیده بود؛ تحویل دفتر معظمله دادم و از ایشان خواستم که حتما تا قبل از جلسه دیدار به استحضار معظمله برسد.
در روز قبل از دیدار مسئول برنامه ملاقات گفت حضرت آقا جلسه را بعد از نماز ظهر و عصر حدود ساعت 13 شروع میکنند عرض کردم پس نماز اول وقت که حدود ساعت 12:15 میباشد به تاخیر میافتد ایشان گفت حضرت آقا فضیلت نماز ظهر را نیم ساعت تا سه ربع بعد از اذان میدانند گفتم خوب ما حداقل 10 الی 15 دقیقه وقت میخواهیم تا دبیر اتحادیه گزارش کار اتحادیه و دیدگاههای ما در حوزههای مختلف ارائه کند تا بتوانیم نظر معظمله را در این موارد بدانیم، ایشان گفت جلسه برنامهریزی شده است و بعید است که امکان تغییر وجود داشته باشد، بعد از این صحبت با حجت الاسلام و المسلمین قمی که در آن زمان مسئول دفتر نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها بودند تماس گرفتم موضوع را با ایشان در میان گذاشتم و گفتم دفتر آقا وقتی را برای گزارش دبیر اتحادیه در نظر نگرفته است و از ایشان خواستم موضوع را پیگیری کنند که وقتی برای گزارش لحاظ شود.
خاطرم نیست ایشان چه گفت علیایهاالحال روز پنج شنبه سیزدهم اسفند ماه راهی بیت شدیم بعضی از دانشگاههای عضو از شب قبل به تهران آمده بودند حول و حوش ساعت 11 در حسینیه امام خمینی(ره) استقرار یافتیم فضای بسیار زیبایی از شور و شعور مثال زدنی اعضای انجمنهای اسلامی دانشگاههای سراسر کشور در حسینیه امام خمینی(ره) حاکم شده بود.
همه صفهای نماز جماعت بر پا شده بود تا پس از حضور حضرت آقا نماز جماعت اقامه شود، حضرت آقا تشریف آوردند و دانشجویان اوج احساسات و ارادت خود را در آن فضای معنوی و ملکوتی نثار مولا و مقتدای خویش نمودند. نماز را حضرت آقا اقامه فرمودند و برای اولین بار خیل دانشجویان عضو انجمنهای اسلامیِ اتحادیه مستقل همه با هم نماز جماعت ظهر و عصر به یاد ماندنی را به مولایشان اقتدا نمودند تا این دیدار با شکوه نقطه عطفی در مسیر حرکت متعالی انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در دانشگاهها باشد.
نماز تمام شد و این دغدغه همچنان من را آزار میداد که در دیداری به این عظمت و شکوه کاش دبیر اتحادیه به نمایندگی از دانشجویان ارادت قلبی جمع را برای حضرت آقا در جمع حضار بیان میکرد.
پس از اتمام نماز دو گام به جلو برداشتم و دستان مقام معظم رهبری را که همچنان بر روی زمین و در حال سجده بعد از نماز بود بوسیدم، ایشان از سجده برخاستند و خدمت ایشان عرض سلام و ادب و ارادت نمودم، خدمت ایشان عرض کردم اگر اجازه بفرمائید دبیر اتحادیه مطلبی را که دو روز گذشته تقدیم کردهایم قرائت کنند، ایشان فرمودند من تمام آن مطلب را خواندهام همه آن مطالب مورد تائید من است حالا زمانی که صحبت کنم به دانشجویان هم خواهم گفت. عرض کردم پس اگر اجازه بدهید دبیر اتحادیه از جانب دانشجویان کوتاه و مختصر و چند کلمهای صحبت کنند. ایشان فرمودند اشکالی ندارد چند دقیقهای صحبت کنند، بنده هم تشکر کردم به سر جای خودم برگشتم و چند نفر آن طرفتر آقای مقدم را دیدم و به ایشان گفتم آقای امینی با اجازه حضرت آقا چند دقیقهای گزارش میدهند.
آقای امینی پشت تریبون قرار گرفت و فکر می کنم ایشان تحت تاثیر فضای معنوی جلسه ابتدا فرازهایی از زیارت ناحیه مقدسه را با چشمانی اشکبار قرائت نمود:
السلام علی الشیب الخضیب
السلام علی .......
و سپس با عرض تشکرو ذکر جملاتی صحبتهای خود را به پایان برد.
سپس مقام معظم رهبری به ایراد سخن پرداختند و مهمترین فرازهایی که از فرمایشات ایشان را در ذهن من مانده است را خدمت شما عرض میکنم. ایشان فرمودند من مطاب شما را مطالعه کردم تمام موارد این متن مورد تائید من است حتما این مطالب را تکثیر کنید و در اختیار سایر دانشجویان قرار دهید فقط یک نکته ای را به آن اضافه کنید . «خودسازی»
بعد از این جلسه متن مذکور که در تاریخ 13 اسفندماه 1383 در مورد آن تائیدات بینظیری داشتند تحت عنوان سند گفتمان جنبش دانشجویی مسلملن تدوین گردید و هم اکنون 8 سال است این سند به عنوان یک سند راهبردی که تمام مطالب آن به تائید معظم له رسیده است در انجمن های عضو مورد دقت و مرور قرار میگیرد.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور
رهبر معظم انقلاب در ديداری که با اعضاى اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان مستقل دانشگاهها در سال 83 داشتند، نسل جوان دانشگاهىِ متدين را بهترين، قابل اعتمادترين و كارآمدترين عناصر انسانى براى انجام دادن كارهاى بزرگ خواندند و افزودند: اين نسل جوانِ آگاه و خوشعاقبت، مؤثرترين عنصر شكل دهنده هويت و تاريخ ملت ايران است.
حضرت آيتاللَّه خامنهاى انسجام و تعميق نظرى و نيز پيگيرى منطقى، اصولى و مجدانه را، براى تحقق شعارها، آرمانها و ايدهها، كاملاً ضرورى برشمردند و با تأكيد بر توجه كامل به خودسازى اخلاقى و دينى افزودند: عبور از صراط پرفراز و نشيب اين جهان، نيازمند تقوا و خودسازى مستمر و توصيه متقابل برادران دينى به يكديگر است.
رهبر معظم انقلاب با انتقاد شديد از سخنان برخى مقامات امريكايى درباره مجاز بودن دخالت در ديگر كشورها افزودند: ملتهاى مستقل با هجوم پنهان و آشكار نظام سلطه روبرو هستند چرا كه دولتمردان امريكايى تصور مىكنند كدخداى دهكده جهانىاند و همه ملتها بايد از خواستهاى آنان اطاعت كنند.
ايشان، خاورميانه را يكى از نقاط اساسى چالش بزرگ جهانى خواندند و در تبيين استعمار فرانوينى كه در حال شكلگيرى در منطقه است افزودند: امريكايىها در تحقق نقشه كاملاً استكبارى خاورميانه بزرگ، درصددند حكومتهايى را در خاورميانه روى كار بياورند كه داراى بزك دمكراسى باشند و در عين حال صددرصد در پنجه سياستهاى امريكا و كمپانيهاى سرمايهدارى غرب باشند و متأسفانه برخى كشورهاى خاورميانه نيز كه طعمه همين دام هستند به واشنگتن در تحقق اين اهداف شوم كمك مىكنند.
رهبر معظم انقلاب، جوهره چالش موجود در جهان را تلاش سرمايهداران صاحب قدرت براى سيطره بر سراسر جهان خواندند و افزودند: جنگ فقر و غنا كه امام بزرگوار، سالها پيش مطرح كردند، واقعيتى است كه اين روزها، كاملاً ملموس است.
حضرت آيتاللَّه خامنهاى با اشاره به استفاده نظام سلطه از ابزارهاى رسانهاى و هنر براى تحقق استعمار فرانو و سيطره كامل بر جهان تأكيد كردند با وجود همه تلاشهاى سلطهگرانه، امريكا در تحقق اهداف خودناكام خواهد ماند به شرط آنكه ملتها با آگاهى، افزايش قدرت تحليل و عزم راسخ در صحنه مقابله با نظام سلطه حاضر باشند.
ايشان ناكامى امريكا در 26 سال توطئه برضدجمهورى اسلامى و ملت ايران را دليل آشكارى بر نتيجه بخش بودن آگاهى و ايستادگى ملتها خواندند و خاطرنشان كردند پيشرفت هاى بزرگ ملت ايران در زمينههاى مختلف علمى، فنآورى، سياسى، اقتصادى، اجتماعى و ديگر عرصهها نشان مىدهد كه اگر ملتى با وحدت و انسجام و آگاهى، براستقلال و آرمانهاى خويش ايستادگى كند امريكا قادر به هيچ كارى نخواهد بود.
حضرت آيتاللَّه خامنهاى، خارج كردن ملت ايران از صحنه را مهمترين هدف فشارها و تحركات اخير امريكا دانستند و افزودند: آنها تلاش مىكنند با ايجاد فضايى شبهناك، ملت ايران را به اين احساس برسانند كه نبايد و يا نمىتواند در مقابل نظام سلطه بايستد تا آنوقت زمينه براى تحقق اهداف استكبار در ايران فراهم شود، بنابراين همه دلسوزان بايد در مقابله با اين هدف امريكا، منطق مستحكم ايستادگى و پايدارى را در افكار عمومى گسترش دهند و تعميق ببخشند.
رهبر معظم انقلاب با تأكيد بر لزوم تقويت علم و دانش در كشور خاطرنشان كردند: امروز دانش به ابزار عمده سيطره غرب بر جهان تبديل شده است و ريشهاىترين كار در كشور، اين است كه جايگاه و قدرت علمى ايران را تا مىتوانيم ارتقاء ببخشيم كه در اين زمينه، دانشگاهها، مسئوليت سنگينى دارند.
حضرت آيتاللَّه خامنهاى با اشاره به خشم مستكبران از پيشرفت علمى ايران در فناورى هستهاى افزودند: امريكا و اروپا با وجود اختلافاتشان، در فشار به ايران براى دست برداشتن از غنىسازى اورانيوم، همراه و همجهت هستند چرا كه غنىسازى، راهى بسوى پيشرفت علمى است و اگر ملتى بتواند اين راه را طى كند، تلاشهاى مستكبران در مقابل او، كماثر مىشود.
ايشان تلاش براى عقب نگه داشتن ملت ايران را از ديگر دلايل مخالفت امريكا و اروپا با پيشرفت دانش فناورى در ايران برشمردند و افزودند: نظام اسلامى به بركت پشتوانه مردمى، در مقابل اين فشارها مىايستد و با حركت به سمت عدالت اجتماعى و ديگر آرمانهاى خود، كشورى نو و مستحكم مىسازد كه در آن همه مردم از امكانات زندگى برخوردار باشند.
حضرت آيتاللَّه خامنهاى، وحدت ملت ايران را يگانه راه تحقق اهداف ملى برشمردند و با اشاره به انتخابات آتى رياست جمهورى افزودند: نقش دولت و نقش رئيس جمهور در پيمودن قاطع راه پيشرفت و تحقق اهداف انقلاب، نقشى بسيار اساسى است و يك قوه مجريه سالم و كارآمد مىتواند در حل مشكلات، كاملاً مؤثر واقع شود بنابراين در انتخابات آينده بايد چشمها را باز كرد و از خدا كمك خواست تا از آزمايش پرهيجان و دشوار انتخابات، سربلند بيرون آمد.
در اين ديدار پيش از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامى آقاى امينى دبير اتحاديه انجمنهاى اسلامى دانشجويان مستقل دانشگاهها برتداوم تلاش دانشجويان و دانشگاهيان براى تحقق اهداف انقلاب تأكيد كرد.
سند گفتمان جنبش دانشجویی مسلمان:
17 بند این سند که به تایید رهبر معظم انقلاب نیز رسیده است به شرح زیر است:
1) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، حاکميت از آن خداوند است و انگيزه آفرينش انسان در پناه اراده و اختيارش و با مددگرفتن از عقل و وحي به عنوان حجت دروني و بيروني رسيدن به سعادت و کمال در دنيا و آخرت و در ابعاد مادي و معنوي و در حوزه هاي فردي و اجتماعي است.
2) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، حکومت از آن صالحين است و ولايت فقيه، به عنوان مدار نظام اسلامي در عصر غيبت مهمترين تجلي و مظهر اين ايده مي باشد.
3) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي مظهر اراده الهي و تحقق آيه شريفه «ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم» و پاسخ اصلي و تاريخي به مطالبات انباشته شده ملت ايران در عصر کنوني است.
4) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي نقطه عطفي در تاريخ ملت ايران و باشکوه ترين رويداد پس از قبول اسلام براي ايرانيان است که آثار و پيامد هاي فکري و سياسي و فرهنگي آن مرزهاي جغرافيايي را در نورديده است و شکست انديشه اي مکاتب مادي را جلوه گر ساخته است.
5) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، انقلاب اسلامي، آزادي، استقلال، مردم سالاري، خودباوري و غرور و عزت ملي بعنوان دستاوردهاي ارزنده آن آيينه تمام نماي تحقق عيني مطالبات تاريخي و بر جامانده ملت و سکوي جهش به سوي پيشرفت، آباداني و عدالت ايران و ايرانيان است.
6) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، امام خميني(ره) پرچمدار تحولات تازه اي در عصر کنوني است که از يکسو به دوره حاشيه نشيني دين و ارزش هاي انساني، موج نهليسم و پوچي پايان بخشيد و از ديگر سو، آغازگر عصر طلايي است که خداوند و معنويت به حيات انسانها باز گرديده است.
7) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، امام خميني (ره) تفسير حقيقي اسلام ناب محمدي (ص) است که ارزش هاي تازه و نويد بخشي را براي زيستي سعادتمند در پناه عقل وحي و اخلاق براي جامعه جهاني بحران زده و گرفتار در مرداب ماترياليسم و مادي گري به ارمغان آورده است.
8) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، مردم سالاري ديني بر پايه و اساس وحدت عقل و وحي، پيوستگي علم و سياست با دين، همگرايي قدرت و اقتصاد با اخلاق و سازگاري ارزش هاي ديني با آزادي و حقوق بشر و در هم تنيده بودن حوزه هاي مادي و معنوي زندگي فردي و جمعي انسان تجربه نويني از حکومت داري است که با نگاه يکپارچه ديني علاوه برحل پارادوکس ها و تضادهاي مفهومي، الگويي است از حکومت ديني که ريشه در مشروعيت الهي دارد و متکي به خواست و اراده مردم است.
9) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، ضمن اعتقاد راسخ به اصولگرايي و اصلاح طلبي و با قرار گرفتن در موضع منتقدانه نسبت به اصولگرايان واصلاح طلبان تفكيك مفهومي اين دو را نادرست دانسته و آن را محصول استراتژي استحاله نرم افزاري جمهوري اسلامي و در راستاي دو قطبي ساختن جامعه به جمهوري خواه و اسلام خواه، چپ و راست، آزاديخواه و اقتدارگرا مي داند و معتقد است اصلاح طلبي بدون اصولگرايي نتيجه اي به غير از هرج و مرج و آنارشيسم و بستر سازي براي فرصت طلبان نخواهد داشت و اصولگرايي بدون اصلاح گرايي به جمود و تحجر منجر خواهد شد و در حقيقت اصولگرايي و اصلاح طلبي همزاد همديگر و غير قابل تفكيك مي باشند.
10) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، «هم انقلاب اسلامي»، «امام و رهبري» و «مردم و قانون اساسي» بعنوان اصول خدشه ناپذير و راهنماي عمل فعاليت هاي تشکيلات فکري و سياسي – فرهنگي جريان دانشجويي است و هم نقد دروني سياست ها و فرآيندهاي تصميم گيري، تصميم سازي و رفتار و عمل کارگزاران نظام بعنوان رسالت اصلاح گرايانه اجتماعي جنبش دانشجويي بر مبناي اين سه اصل وظيفه انقلابي و ملي آنان است که نمي توان از آن چشم پوشي کرد.
11) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، «حاكميت»؛ يعني دين اسلام، انقلاب اسلامي و اصل جمهوري اسلامي از «حكومت»؛ يعني روند ها و سياست ها، تصميمات و رفتار حاكمان و كارگزاران، تفكيك مي شود و جنبش دانشجويي مسلمان با اعتقاد به حاكميت در برابر حكومت «گفتمان انتقادي» را صورت مي بخشد.
12) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، مبارزه دائمي و پايدار با مظاهر ظلم و ستم و سمبل هاي استکباري دنيا – آمريکا و رژيم صهيونيستي – دفاع از حقوق مستضعفين و مظلومين جهان خصوصاً مسلمانان فلسطين، اصلي بنيادين و غير قابل تغيير است و جريان دانشجويي لحظه اي در اين راه دچار ترديد نخواهد شد و با رسالت بيدارگري و حساسيت هاي ديني و انساني چهره پيدا و پنهان حاکمان نظام سلطه را افشا و رسوا ساخته و با پيشتازي اولين صفوف مقاومت و ايستادگي در برابر قلدري ها و زياده خواهي آنان را تشکيل مي دهد.
13) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان خواست و اراده دانشجويان به دليل استقلال از روابط توليدي و اقتصادي و مناسبات قدرت سياسي نسبت به احزاب و گروه هاي فشار که کسب قدرت و ثروت، جهت گيري هاي اصلي آنان است به منافع ملي نزديکتر و صادقانه تر است و پاسداري از اين استقلال و پرهيز از تبديل شدن به واحد جمعيتي جريانات سياسي ماهيت انکار ناپذير جنبش دانشجويي مسلمان است.
14) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، عدالت خواهي و تاکيد بر توزيع متناسب و شايسته ثروت، قدرت و منزلت در جامعه محور آرمانگرايي و ايستادگي در مقابل نابرابري هاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و حقوقي و دفاع از حقوق مردم مخصوصاً پابرهنگان و کسانيکه از پشتوانه هاي نافذ قدرت و ثروت بي بهره اند، مبناي حق طلبي است.
15) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان آزادي وديعه الهي و گوهر تابناکي است که با صيانت در صدف عقل، منطق و اخلاق زمينه شکوفايي مادي و معنوي فرد و جامعه را فراهم مي سازد و بزرگترين تهديد براي آزادي رفتار و کردار کساني است که تحت لواي آزاديخواهي مرزهاي عقيدتي، اخلاقي و انساني جامعه را در نورديده و چهره اي متعارض از آزادي با دينداري و اخلاق ترسيم مي نمايند و بزرگترين ظلم و جور به آزادي از ناحيه کساني است که آن را در برابر ارزش هاي مقدس انساني و الهي مي نشاند و آزادي را در مقابله وهجمه بر باورهاي اصيل اسلامي جامعه تعريف مي نمايند و سبب انزوا و گوشه نشيني آزادي مي گردند، آزادي که در چارچوب حقيقت، عدالت و اخلاق مظهر تجلي حقوق بشر و از عناصر اصلي کرامت انساني است با بستر سازي تضارب آرا و ديدگاه ها و تعامل افکار و انديشه ها مسير بالندگي و رشد يافتگي فرد و جامعه را شکل مي دهد.
16) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، استقلال از مولفه هاي تجزيه ناپذير و از عناصر اصلي و ذاتي جنبش دانشجويي مسلمان است که استقلال فکري به عنوان ضامن استقلال سياسي و تشکيلاتي، ظرفيت کارآمدي و تحقق مسئوليت اجتماعي بيداري دانشجويي را بوجود مي آورد و پناهگاهي است که صداقت و سلامت دانشجويي را تضمين مي نمايد و نقش روشنفکري و آوانگاردي اش در بستر استقلال امکان ظهور مي يابد.
17) در گفتمان جنبش دانشجويي مسلمان، «معنويت» خودسازي و اهتمام جدي و مدام بر اصلاح درون، هم بستر ساز كمال و تعالي فردي است و هم ضرورت انكار ناپذير جريان دانشجويي براي تحقق رسالت خطير بيداري اجتماعي، تحقق عدالت، آزادي و پيشرفت عمومي و مصون ماندن از آسيب هاي فردي و تشكيلاتي پيش روي دروني و بيروني است.
انتهاي پيام/