به گزارش خبرنگار اعزامی باشگاه خبرنگاران به بوشهر؛ هنوز شیرینی جشن سالروز هستهای کشورمان و خبرهای خوشی که اعلام شد تمام نشده بود که خبری کوتاه کام هموطنانمان را تلخ کرد:"بوشهر لرزید"!
ساعت 16:22 روز سهشنبه 20 فروردین ماه بود که زلزلهای به قدرت 6.1 ریشتر شهرستان کاکی، بخش شنبه و روستاهای درویشی، باغان، احمد حاجی در استان بوشهر را لرزاند البته زلزلههای دیگری نیز با قدرت پایینتر و پسلرزههای فراوانی مهمان چند روزه این مناطق بوده و است.
نکته مهم آنکه در همان ساعات اولیه وقوع این زمین لرزه خبرهای ضد و نقیضی مبنی بر احتمال آسیبدیدگی نیروگاه اتمی بوشهر از سوی برخی "رسانههای غیرمطرح" منتشر شد که در پی آن فریدون حسنوند استاندار بوشهر در گفتگو با باشگاه خبرنگاران ضمن تکذیب این موضوع گفت: نیروگاه اتمی بوشهر چند صد کیلومتر با مرکز زلزله فاصله دارد و طرح چنین موضوعاتی از سوی برخی رسانههای معلومالحال صورت میگیرد.
البته نماینده بوشهر نیز در گفتگو با باشگاه خبرنگاران این موضوع را تکذیب کرد و نماینده دشتی هم در صحن علنی مجلس ضمن تکذیب این خبر به طرح چنین موضوعاتی واکنش نشان داد.
از این جهت خبرنگار باشگاه خبرنگاران برای روشن شدن این مسئله و اطلاع از آخرین وضعیت زلزلهزدگان بوشهر راهی این استان شد تا آخرین جزئیات را در ا اختیار عموم قرار دهد.
استان بوشهر از استانهای جنوبی ایران و هفدهمين استان بزرگ کشور به لحاظ مساحت است که در حاشیه دریای خلیج همیشه فارس قرار داشته و مرکز این استان نیز بوشهر است که در اصلاح عمومی بوشهر گفته میشود.
همچنین استان بوشهر 10 شهرستان به نامهای بوشهر، تنگستان، جم، دشتستان، دشتی، دیر، دیلم، عسلویه، کنگان و گناوه دارد که هر کدام از این شهرستانها چند بخش دارند.
زلزله اخیر بوشهر در شهر کاکی مرکز بخش کاکی، شنبه مرکز بخش شنبه و طسوج، چند روستای خورمرج مرکز بخش مرکزی در شهرستان دشتی به وقوع پیوست.
مرکز این زمینلرزه در فاصله 16 کیلومتری شهر کاکی، 27 کیلومتری شهر خورمرج(دشتي) و 90 کیلومتری بوشهر اتفاق افتاد.
ساعت 8 صبح یک روز گرم وارد بوشهر شدیم،
اولین مقصد بازدید از نیروگاه اتمی بوشهر بود که در 12-13 کیلومتری این شهر قرار
دارد.
همه چیز طبیعی بود و عادی، نشانی از زلزله
و آوار، ترک و حتی شکستگی شیشه وجود نداشت. برای کسب اطلاعات بیشتر از سمت درب ورودی اصلی نیروگاه به درب بعدی نیروگاه حرکت کردیم ولی خبری از زمین لرزه نبود
بنابراین با اطمینان میتوان گفت که زلزله اخیر بوشهر هیچگونه تاثیری در روند
فعالیت و حتی در وضعیت شعاع چند کیلومتری نیروگاه بوشهر نيز نداشته است.
سپس به سمت خورموج که مرکز شهر دشتی بوده و حدود 90 کیلومتر از بوشهر فاصلهدار حرکت کردیم، این شهر حدود 50 هزار نفر جمعیت دارد و خوشبختانه این شهرستان در اثر زلزله بوشهر هیچ خسارتی ندیده است اما مقصد ما مناطق زلزلهزده بود، به همين خاطر به سمت شهر "شنبه" حرکت کردیم، شنبه (شونبه) منطقهای است در 60-70 کیلومتری شهرستان دشتی که در سال 1388 از روستا به شهر تبدیل شده و شهردار دارد.
این شهرک با حدود 1000 خانوار جمعیت،
تقریبا 3 هزار نفر جمعیت در خود جای داده و شغل اصلي آنها کشاورزی از نوع صیفیجات (مخصوصا گوجه فرنگی) و تنباکو است.
قربانی اصلی زلزله اخیر، شهر شنبه است چرا
که تمام کشتهشدگان زلزله مربوط به این شهرک بوده و خانه مسکونی اکثر ساکنان آن
نیز ویران شده است.
شهرک شنبه دارای 4 مسجد، حسینیه، مهدیه، مرکز بهداشت، مجتمع بهزیستی، نیروی انتظامی، شهرک تعاونی و پمپ بنزین، مرکز بخشداری و آب و فاضلاب روستایی دارد در اثر این زلزله بیشترین خسارت را متحمل شده است از این جهت مقصد اصلی مسئولان بازدیدکننده، اصحاب رسانه و مردم عمومی قرار گرفته است.
به محض ورود به شهر چهره زلزلهزده شهر
کاملا پیدا بود، مخصوصا آنجایی که هلیکوپتر جمعیت هلال احمر و نیروی انتظامی در
آسمان شهر اعلام حضور میکردند و یا ماشینهای اورژانس، جمعیت هلال احمر، بنیاد
مسکن، سپاه، بسیج نیروی انتظامی، یگان ویژه و ... در حال انجام ماموریت بوده و پیش
از هر چیزی به چشم میخورد.
تاثر و آه اولین چيزي است که در بدو ورود به شهر شنبه به سراغمان ميآيد چرا که مردم زلزلهزده این شهرک به عزای از
دست دادن حدود 60 نفر از همشهریان خود نشستهاند؛ چادرهای سفید هلال احمر در
هر نقطه شهرک به چشم میخورد و مردم زلزلهزده نیز یا در داخل چادرهای و یا در زیر
سایه درختان با گرمانی اذیتکننده جنوب کشور دست و پنجه نرم میکنند.
اکثر خانههای ساکنین این شهر ویران شده و
مابقی نیز بر اثر شدت رانش زمین ترک برداشتهاند.
نکته مهم و قابل تاملی که در این شهرک به
چشم میخورد آن دسته از خانههایی است که استاندارد ساخت آنها ولو به اندازه کم
رعایت شده است چرا که تمام منزلهای مسکونی تخریب شده بافت قدیمی و ساخت سنتی بوده
و استانداردهای لازم رعایت نشده است البته این موضوع فقط مربوط به زلزله در دشتی
نبوده و در زلزله زهان و ارسباران نیز اين مسئله مشابه مصداق داشت.
توزیع آب و غذاي گرم توسط نیروهای امدادی و مردم عادی داوطلب انجام میشود که برخیها نسبت به این مسئله اعتراض داشته و معتقدند نحوه توزیع عادلانه نیست.
مهمترین مسئلهای که دل مردم ایران را
همچون دل مردم غمدیده این شهر به درد میآورد، جان باختن چند کودک و زن است که قربانی این حادثه شدهاند.
ناگفته نماند یکی از سختترین لحظات و غمبارترین
اوقات شهرک شنبه بعد از ظهر روز پنجشنبه 22 فروردین بود چرا که اجساد
قربانیان حادثه را بهطور دستهجمعی در یک آرامگاه عمومی کنار قبرستان شهر شنبه
به خاک سپردند.
مردم شهر شنبه با چنان سوز و گداز و مهر و عطوفتی در تشیع جنازه عزیزانشان حضور داشتند که دل آدمی میگرفت و اشک از چشمانش روان میشد که شد.
نکته قابل توجه دیگری که نباید به سادگی
از کنار آن گذشت احترام متقابلی است که مردم زلزلهزده شنبه برای هم قائل بودند به
طوری که بارها دیدیم در احوالپرسیهای خود حتما برپیشانی و دست همدیگر بوسه میزدند
و چنان مصافحه گرمی میکردند که انگار سالهاست همدیگر را ندیدهاند و سرانجام غمانگیزترین
لحظه شنبه فرا میرسد و عصر یک روز دیگر عزیزان خود را بر خاکی میسپارند که جز او
نگهدارندهای برای تن آدمیان نیست.
مسیر بعدی ما روستاهای درویشی بود که حدود 75 کیلومتر از شهرستان دشتی فاصله داشته و با 120 خانوار بالغ بر 500 نفر جمعیت دارد. این روستا خوشبختانه کشته نداشته ولی چند مجروح دارد که حال برخی از آنها وخیم است.
بیشترین خسارت وارده بر این روستا نیز تخریب منازل مسکونی مردم است. روستای بعدی نیز همین سرنوشت را دارد یعنی بدون آنکه کشته داشته باشد فقط منازل مردم تخریب شده است، اسم این روستا باغان نام داشته و حدود 85 کیلومتر از دشتی فاصله دارد.
روستاهای چاهگاه، سنا، رزمآباد و حاج احمد از دیگر روستاهایی بودند که از خشم زمین لرزه اخیر بوشهر بینصیب نمانده بودند.
زندگی در چادر و گرمای شدید مهمترین مشکل
زلزلهزدگان بوشهر بود که امیدوارند هر چه سریعتر خانههای تخریب شدهشان درست شده
و در پناه منزل خویش به زندگی سبز خود ادامه دهند.
هرچند زلزله اخير بوشهر تعدادي از هموطنانمان را به کام مرگ فرستاد و هنوز تعداد دقيق قربانيان مشخص نشده است ولي طبق گفته مردم زلزلهزده احتمال افزايش تعداد قربانيان وجود دارد.
اما برخي نکات تاملبرانگيز و جالب مناطق زلزلهزده بوشهر برخي ويژگيها و آداب و رسوم آنهاست به طوري استعمال قليان در بين آنها امري رايج و عادي است، در قريب به اتفاق چادرهاي زلزلهزدگان قليان آماده بوده و تمامي اعضاي خانواده به اتفاق مشغوا استعمال آن بودند.
البته شايد کشت تنباکو که محصول کشاورزي آنها به شمار ميرود باعث استفاده عمومي قليان شده است.
نکته ديگري که يادآوري آن لازم است، فرسودگي جاده اين مناطق بود به طوري که اکثر مسولان با هليکوپتر از مناطق زلزلهزده بازديد ميکردند.
گزارش و تصاوير از: وحيد عظيمنيا
انتهای پیام/
لطفاً برنامه ریزی انجام بدید که مردم هم در کمک رسانی شریک باشن... .
باتشکر از حضور و ابراز همدردی شما