باشگاه خبرنگاران-تار ساز چندان پیچیده ای نیست و همین باعث می شود که نوازنده آن خیلی بیشتر از خود ساز اهمیت پیدا کند.
به عبارتی پیچیده نبودن یک ساز باعث می شود کسی که به زخمه زنی با آن مشغول است هر چه بیشتر از حالت یک تکنیسین صرف در آمده و به خلاقیت های فردی و انکشاف های هنری رو بیاورد. قضیه یک ساز ساده را می توان به مثابه یک قلم نی گرفت که وسیله پیچیده ای نیست و هر کس می تواند با آن بنویسد اما هر کسی نمی تواند چونان یک استاد خطاط نگارش کند، اما در مقابل وسیله ای مثل کیبورد یا ماشین تایپ نمی تواند حتی تفاوت ها میان ذوق فردی دیو و دلبر را نشان دهد.
تار از نوازنده اش اعتبار می گیرد و وجود یک چهره شاخص در نوازندگی این ساز قطعا غیر از ایجاد یک الگوی فنی و ذوقی برای علاقمندان و هنرجویان، اعتبار یافتن این حرفه و هنرآوری در میان دیگر سرآمدهای عالم هنر و زیباکاری است.
استاد "جلیل شهناز" در خرداد ماه سال 1300 در اصفهان دیده به جهان گشود یعنی وقتی هنوز اولین بهار قرن چهاردهم تمام نشده بود و در خرداد ماه سال 1392 دیده بر این جهان فرو بست.
او از کودکی به موسیقی علاقمند بود و نواختن تار را نزد استاد "عبدالحسین شهناز" و همچنین برادر بزرگ خود "حسین شهناز" آموخت و به واسطه علاقه و تلاش فراوان و همچنین خانواده فرهیخته ای که به عنوان یک بستر مناسب، زمینه رشد استعداد او را فراهم می آورد، توانست در جوانی به زمره نوازندگان خوب اصفهان بپیوندد.
این استاد هنرمند هفتاد سال در سطح عالی به موسیقی ما خدمت کرد و سال 83 به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد، همچنین در همان سال از سوی فرهنگستان هنر به ایشان مدرک درجه یک هنری(معادل دکترا) اهدا گردید و در سال های بعد باز هم بارها مورد تقدیر قرار گرفت.
استاد "جلیل شهناز" هیچگاه از خاطره ها هجرت نمی کند چرا که آنقدر از این مرد بزرگ آثار و فواید شایسته به جا مانده که بخشی از تاریخ موسیقی ایران باید خود را به او مدیون بداند او که راه تار ایرانی را روشن کرده بود و بهترین بیان را از این مطلب شاعره قوی دست ایران انجام داده آنگاه که می سراید: تنها صداست که می ماند./ي2
يادداشت از میلاد جلیل زاده.