باشگاه خبرنگاران- يادمان نرفته جملات وزير ارشادي كه خانه سينما را تعطيل كرد؛
(صنوف گروگان بعضي از احزاب سياسي شدهاند...)
و يا اينكه ميگفت؛
(... خيلي از فعالين خانه سينما براي سران فتنه فيلم انتخاباتي ساختند)
اين حرف ها بعد از تعطيلي خانه سينما عنوان ميشد طوري كه به وضوح بهانههاي آن تعطيلي را روشن ميكرد.
اما تعطيلي خانه سينما اولين گام از يك پروژه برنامهريزي شده بود، پروژهاي كه خوشبختانه به سرانجام نهايي نرسيد.
هدف آنهايي كه اين نهاد صنفي را به تعطيلي كشاندند ايجاد يك لابيرنت و مافيا در سينماي ايران بود كه حتي در روزگار خلع يد آنها از كرسيهاي مسئوليتي، نفوذ و تأثيرگذاريشان را همچنان تضمين كند.
براي تحقق چنين هدفي اول بايد خانه سينما تعطيل ميشد يعني تا لابيرنت قبلي از بين نميرفت امكان تشكيل يكي ديگر نبود.
خوشبختانه اين نيت شوم محقق نشد و دليل آن، حماسه سياسي ملت ايران در خرداد ماه سال 92 بود.
حالا قرار است كه خانه سينما مجددا بازگشايي شود و همه چيز سر جاي اولش برميگردد. به اين ترتيب حالا نوبت نقد خانه سينماست.
اما نقد نه به آن معنا كه متصديان پيشين معاونت يا سازمان سينمايي و يا بالادستيهايشان انجام ميدادند بلكه نقدي از موضع رفرميستي اعتدالگرا، يعني نقدي كه انجام و ايراد آن حق نسل جوان است، نسلي كه حماسه 24 خرداد را آفريد و غير از خودش مسنترهاي مأيوس شده و كنار كشيده از مشاركت سياسي را نيز از گرداب درافتاده نجات دادند.
بزرگترها كه اين ايام با هيئت و چهرهي رزمندههاي پيروز به سمت در خانه سينما حركت ميكنند مباد كه از ياد ببرند بسياري از آنها از مشاركت سياسي مأيوس شده بودند و اين ما، يعني نسل سوميها بوديم كه گفتيم رأي ميدهيم و دكتر حسن روحاني رئيس جمهور شد.
حالا هدف از نگارش اين سياهه اين است كه گفته باشيم ما سربازهايي نيستيم كه جنگيدن تا غنايمش را ديگران ببرند، يعني ديگراني كه تصور ميشود افسران خودخوانده سينما هستند.
حالا نوبت نقد خانه سينماست.
سالي چند هزار فيلم كوتاه در اين كشور ساخته ميشود، فيلمهايي كه اكثرا با بودجههاي شخصي يا با كمك هزينههاي محدود به توليد ميرسند.
اگر بر فرض حدود 8 هزار فيلم كوتاه ساز در ايران داريم-كه همه دوست دارند فيلم بلند بسازند اما نميتوانند چون با پدرخواندههاي سينما رابطه ندارند- آيا از ميان اين 8 هزار، حداقل 80 نفر نابغه نداريم؟
ميدانيم تا حالا چه تعداد از اين نوابغ را داشتهايم؟ كه چون روابطي قوي نداشتند به سينماي بلند راه نيافته و بعد از سنين سي و چهل كم كم بيخيال سينما شدند؟
اين پروسه استعدادسوزي در ايران همچنان ادامه دار است و براي جلوگيري از آن اولين گام بايد بر هم خوردن تمام روابط مافيايي در سينما باشد.
خانه سينما به دست دولتي در حال بازگشايي است كه با نيروي انگيزه نسل جوان سر كار آمده و مسنترها بهتر است بدانند همين نسل جوان با همين نيرو و انگيزه، دست به كار خواهد شد تا روابط را برچيده و ضوابط شايسته سالاري را جايگزين كند و ديگر دوره پدرخواندگي به سر آمده.
خانه سينما بايد عوض شود و از اين بابت بايد در خدمت مشي شايسته سالاري باشد و بايد دانست بازگشايي مجدد آن به معناي بازگشت به وضعيت رابطه سالار گذشته نيست كه اگر بخواهد چنين باشد، متصديان اين صنف اين بار به طور جدي با عصبانيت نسل جديد روبرو خواهند شد يعني نسلي كه سالها مشت به دروازه سينما كوبيده اما راهش ندادند./ي2
ميلاد جليل زاده