در حالی که مسئله خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال 2014 خود تهدیدی برای ثبات همسایگان افغانستان محسوب می‌شود، کارشناسان آسیای مرکزی، چشم‌انداز امنیت در منطقه آسیای مرکزی را مبهم می‌دانند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، در حالی که خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال 2014، خود تهدیدی برای ثبات همسایگان افغانستان محسوب می‌شود، کارشناسان مسائل سیاسی آسیای مرکزی، با وجود رقابت بین قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای نفوذ و حضور در این منطقه، چشم‌انداز امنیت در منطقه آسیای مرکزی را تاریک و مبهم می‌دانند.
 
در همین رابطه، "گئورگی ولوشین"کارشناس مرکز تحلیلی "جیمز تاون"در مسکو در مطلبی تحلیلی که در سایت "اینوسمی" منتشر شده است می‌نویسد: از پنج کشور آسیای مرکزی، تاجیکستان به عنوان فقیرترین کشور این منطقه بوده و بنابر اطلاعات منتشر شده از طرف بانک جهانی، 38 درصد اتباع این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند.
 
در اواخر ماه سپتامبر سال جاری، وزارت کشور تاجیکستان از دستگیری چند تن از اعضای "القاعده" خبر داد، این افراد از جمله کسانی بودند که در مراکز آموزشی القاعده در اردوگاه‌های مخفی افغانستان و پاکستان، آموزش نظامی و تروریستی دیده بودند و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری تاجیکستان در شش نوامبر، قصد انجام عملیات خرابکارانه و تروریستی در مقیاس بزرگ و در نهادهای دولتی و مراکز غیرنظامی پایتخت را داشتند.
 
پس از گذشت 3 هفته از این مسئله نیز در شمال تاجیکستان و در مرکز دره فرغانه، سه نفر از افراط‌گرایان مذهبی که متعلق به "جنبش اسلامی ازبکستان" بودند، توسط نیروهای امنیتی تاجیکستان دستگیر شدند.

 منطقه ژئوپلیتیک دره فرغانه، به دلیل تجمع ملیت‌های مختلف ازبک، تاجیک و قرقیز در آن، یکی از مناطق ناامن و بی‌ثبات منطقه است.
 
در اواخر ماه اکتبر سال جاری، "نیکلای بوردژو" دبیرکل "سازمان پیمان امنیت جمعی" (بلوک نظامی-سیاسی به ریاست روسیه)، در یک کنفرانس مطبوعاتی از تهدیدآمیز بودن خروج نیروهای "آیساف" از افغانستان برای امنیت منطقه آسیای مرکزی ابراز نگرانی کرد و افزود: صدها تن از نیروهای شبه نظامی که در حال حاضر در جنگ سوریه حضور دارند، اتباع کشورهای آسیای مرکزی هستند که دیر یا زود با هدف مخالفت با رژیم‌های منطقه به وطن بازگشته و در جهت تحقق ایجاد یک حکومت اسلامی در منطقه کار خود را ادامه می‌دهند.
 
هرچند تاجیکستان ضعیف‌ترین کشور در سازمان پیمان امنیت جمعی است و بیشترین کمک نظامی را برای زنده ماندن در برابر این وضعیت نامطلوب نیاز دارد، اما کشورهای دیگر منطقه نیز به طور فزاینده‌ای برای تضمین امنیت خود به کمک‌های خارجی، وابسته هستند.
 
قرقیزستان به دلیل ضعف اقتصادی و مبارزه بی‌پایان بین قبایل شمال و جنوب در این کشور، دچار نوعی بی‌ثباتی مزمن است، اگرچه این کشور از 2 انقلاب در سال‌های 2005 و 2010 جان سالم به در برده، همچنان اقتصاد این کشور دچار بحرانی فزاینده است و مخالفین حکومت در این کشور نیز همچنان در جهت سرنگونی رژیم، فعالیت می‌کنند و در نتیجه اوضاع داخلی کشور بی‌ثبات بوده و جو بی‌اعتمادی همچنان حاکم است.
 
در چنین وضعیتی، نیروهای امنیتی قرقیزستان به طور گسترده‌ای اقدام به دستگیری اسلام‌گرایان افراطی به ویژه اعضای "حزب‌التحریر" می‌کنند.
 
با وجود چنین بی‌ثباتی‌هایی در این کشور، مقامات قرقیزی بر سیاست خود مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از خاک کشورشان پایبند بوده و به سفارت آمریکا در قرقیزستان هشدار داده‌اند که نیروهای نظامی آمریکا باید قلمرو این کشور را ترک کرده و پایگاه هوایی «ماناس» را تخلیه نمایند.
 
این پایگاه هوایی که از سال 2001 در اختیار نیروهای نظامی آمریکا، ناتو و متحدان این کشور می‌باشد، در جهت رساندن نیرو و تجهیزات به افغانستان و بالعکس مورد استفاده قرار می‌گیرد.
 
اگر چه ازبکستان و قزاقستان دولت‌های باثبات در منطقه محسوب می‌شوند، ولی وضعیت امنیتی در این کشورها نیز از ثبات چندانی برخوردار نیست. با توجه به اینکه، رؤسای جمهور ازبکستان و قزاقستان سال آینده 74 و 76 ساله می‌شوند، در آینده نزدیک در این کشورها انتقال قدرت صورت خواهد گرفت.
 
پس از حملات تروریستی در سال‌های 1999 و 2004 که توسط جنبش اسلامی ازبکستان صورت گرفت، تاشکند تا حدود زیادی توانست این گروه افراطی را از قلمرو خود دور کند، با این‌ حال اگر انتقال قدرت همراه با مبارزه شدید بین رقبا باشد، این کشور دچار بی‌ثباتی شدید خواهد شد و در نتیجه تروریست‌ها می‌توانند به سرعت به ازبکستان بازگردند.
 
در قزاقستان نیز از سال‌های 2011 و 2012 موج حملات تروریستی علیه سرویس‌های امنیتی محلی تبدیل به اعتراض به حکومت مرکزی شده است و این کشور به ظاهر باثبات، از داخل دچار چالش‌های سیاسی و امنیتی شده است.
 
تغییر توازن قدرت
 
به اعتقاد برخی کارشناسان، توازن قدرت در آسیای مرکزی به طور شکننده‌ای، بین آمریکا، چین و روسیه که از بازیکنان اصلی منطقه می‌باشند، تغییر می‌یابد.
 
شایعاتی درباره مذاکرات غیر رسمی آمریکا با دولت‌های منطقه در خصوص انتقال پایگاه نظامی ماناس به یکی از کشورهای منطقه از جمله تاجیکستان و ازبکستان وجود دارد، اگرچه هنوز توافقی در این رابطه حاصل نشده است.
 
اگرچه بلافاصله پس از آغاز عملیات نظامی آمریکا در افغانستان، با موافقت مقامات ازبکستان پایگاه نظامی "خان‌آباد"در "قرشی"، در اختیار نیروهای نظامی آمریکا قرار گرفت، اما پس از واقعه خونین اندیجان در سال 2005، ازبکستان آمریکایی‌ها را از کشورش بیرون کرد.

متعاقب این اقدام، آمریکا و کشورهای غربی ازبکستان را به سرکوب و قتل عام مردم بی‌دفاع متهم و تاشکند را به اتهام تحریک به خشونت با پشتیبانی از تعدادی از گروه‌های افراط‌گرا، محکوم نمود.
 
در ژوئن سال گذشته، ازبکستان بر مبنای استراتژی سیاست خارجی جدید خود اعلام کرد که نمی‌خواهد در هیچ بلوک نظامی حضور داشته باشد و بنابراین از سازمان پیمان امنیت جمعی جدا شد،این کشور همچنین به طور صریح از همکاری‌های نظامی نزدیک با ناتو و آمریکا خودداری می‌نماید.
 
در همین حال، ازبکستان، تاجیکستان را متهم می‌کند که در رابطه با همکاری‌های نظامی سیاست دوگانه‌ای دارد و در حالی‌که دارای همکاری‌های نظامی با واشنگتن است، قرارداد حضور نیروهای روسی در پایگاه نظامی 201 روسیه در کشورش را تا سال 2042 تمدید می‌کند.
 
در حال حاضر، حضور پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه به سرعت رو به افول است و این در حالی است که روسیه حضور نظامی خودش را در این کشورها تقویت می‌کند.
 
پس از دیدار "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه در سال 2012 از بیشکک و دوشنبه، یک مقام نزدیک به کرملین تأیید کرد که مسکو آمادگی خود را برای کمک نظامی به کشورهای تاجیکستان و قرقیزستان به مبلغ بیش از 1 میلیون دلار اعلام کرده است.
 
هرچند که 85 درصد از این مبلغ، سهم قرقیزستان است اما مسکو به تاجیکستان وعده کمک بیشتر به آموزش افسران نظامی را داده است.
 
چشم‌انداز آینده امنیت در آسیای مرکزی
 
با توجه به اینکه در حال حاضر آمریکا، آسیای مرکزی را بخشی از اولویت‌های سیاست خارجی خود به حساب نمی‌آورد و در سال 2014، خروج نیروهای نظامی از افغانستان پایان می‌یابد، باید دید که آیا روسیه قادر خواهد بود تا امنیت کامل را در منطقه ایجاد کند.
 
این مسئله فاکتورهای پیچیده‌ای را شامل می‌شود.
 
یکی از این عوامل رابطه مبهم روسیه با رژیم‌های محلی است که پس از بدست آوردن استقلال، در گفتمان سیاست داخلی خود سعی در رد میراث اتحاد جماهیر شوروی و جلوگیری از سلطه ژئوپلیتیک مسکو بر منطقه دارند.
 
دومین فاکتور، عدم امکان ادامه حضور چین در فضای امنیتی آسیای مرکزی است، چین در سال‌های اخیر همکاری‌های خود با کشورهای این منطقه را در چارچوب سازمان همکاری‌های شانگهای آغاز کرده است.

 علی‌رغم پیش‌بینی‌های قبلی در مورد این سازمان، این سازمان در حال تبدیل شدن به سازمانی شبیه ناتو در این منطقه می‌باشد، در واقع، پکن هنوز هم ترجیح می‌دهد که از ثمرات گسترش همکاری‌های اقتصادی با کشورهای منطقه، به ویژه در بخش انرژی، برخوردار شود و روسیه به ایجاد امنیت و ثبات در منطقه و آموزش نظامی افسران، ادامه دهد.
 
عامل سوم نیز تنش بین دولت‌های آسیای مرکزی است، این تنش‌ها باعث کاهش فرصت‌های همکاری در مسائل امنیتی به ویژه در رابطه با مبارزه با افراط‌گرایی و تروریسم شده است.
 
این تنش‌ها اولویت‌های حل مشکلات در زمینه منابع آبی و مشکلات دره فرغانه و همکاری‌های تجاری و اقتصادی و گاهی خصومت‌های شخصی بین مقامات را به چالش کشیده است.
 
در مجموع، این سه عامل در حال ایجاد چشم‌انداز جدیدی برای منطقه آسیای مرکزی می‌باشد.
 

انتهای پیام/

منبع: فارس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار