به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،به نقل از جام نیوز، انتشار فایل صوتی سخنان منتشر نشده سال گذشته سید محمد خاتمی، که درآن ضمن اذعان به عدم تقلب در انتخابات 88، از اینکه اصولگرایان ایشان را مسئول اتفاقات 8 ساله اصلاحات و همچنین برخی از حوادث سال 88 می دانند انتقاد کرده و با رفع مسئولیت از خود گفته است افرادی چون اکبری گنجی، اصغر زاده و... باید خود پاسخگوی اظهارات و اقدامات خود باشند واکنش گنجی را به دنبال داشته است
گنجی در واکنش به این اظهارات در یادداشتی که در سایت ضد انقلاب" رادیو زمانه" وابسته به پارلمان هلند منتشر شده می نویسد: «وبسایتهای اصولگرایان بخش هایی از سخنان سال گذشته سید محمد خاتمی را با عنوان "من نمیگویم [در انتخابات ریاست جمهوری۸۸] تقلب شده است"، منتشر کردند. در همین سخنرانی او گفته که نسبت به شعارهای سر داده شده در تظاهرات ۸۸ واکنش نشان داده است.
خاتمی میگوید: من نسبت به شعارها موضع گرفتم، راجع به جمهوری اسلامی، راجع به اهانت به حضرت اباعبدالله موضع گرفتم. من موضع گرفتهام و همیشه هم گرفتهام. البته شاید توقع این بوده که بیشتر موضع بگیرم.»
گنجی افزود: «خاتمی به دوران اصلاحات نیز اشاره کرده و میگوید مسئولیت سخنان و مدعیات دیگران در آن دوران با او نیست که حسین شریعتمداری در این خصوص وی را مورد بازخواست قرار میدهد؛ ببینید وقتی فضا یک خرده باز شد هرکسی یک ادعایی میکند، بنده بدبخت بیچاره هم آمدهام سر کار و حرفهایی که نتایج آن ممکن است مشترک باشد و مبانی آن کاملاً مختلف است، صحبت کرده هرکسی میآید یک حرفهایی میزند و من باید تاوان به حسین شریعتمداری بدهم که بله شما گفتید که علیه خدا هم میتوان تظاهرات کرد، این را اصغرزاده گفته به من چه؟ یا شما گفتید امام خمینی به موزه تاریخ سپرده شود، آن را گنجی گفت، من با گنجی اختلاف نظر داشتم. یا اینکه در عاشورا علیه امام حسین شعار دادند، خوب غلط کردند، این را چرا به حساب من میگذارید؟ شاید ما نقصمان این بود که روشنتر مطالب خود را نگفتیم.»
گنجی با انتقاد از سخنان خاتمی می نویسد: «اگر به توجیهات خاتمی در ۱۶ سال گذشته بنگرید، نکته جالب توجهی مکشوفتان خواهد شد. او هیچ گاه هیچ مسئولیتی در خصوص شکست اصلاحطلبان نپذیرفته و همیشه گناه شکست را به گردن دیگران- آن هم چند فعال رادیکال جامعه مدنی- میاندازد. اما:
الف- هر کس قدرت سیاسی را در دست میگیرد، باید پاسخگو باشد. میزان پاسخگویی متناسب با قدرتی است که در اختیار دارد. خاتمی ۸ سال ریاست قوه مجریه را بر عهده داشت. چرا حتی یک بار از نقش خود و دولتاش در شکست اصلاحطلبان سخن نگفته و نمیگوید؟ آن هم در شرایطی که اکثریت جامعه و خصوصاً نخبگان پشتیبان او بودند.
ب- فروکاستن یک پدیده بزرگ اجتماعی، یعنی حرکاتی که به دوم خرداد ۱۳۷۶، مجلس ششم و شورای شهر اول منتهی شد و سپس به شکست اصلاحطلبان به علتی واحد، نهایت سادهنگری، نگاه غیرعلمی و ایدئولوژیک است.»
گنجی تاکید می کند: «من خود بارها این سخن را شنیدهام که "اکبر گنجی باعث شکست اصلاحات شد”. آیا مدعایی از این مضحکتر می توان بیان کرد؟ مگر یک فرد چقدر قدرت دارد که به تنهایی شورای شهر، قوه مقننه و قوه مجریه را از دست اصلاحطلبان در آورد؟ آن هم فردی که ۶ سال و سه ماه آن دوران هشت ساله را در زندان بوده است.
اگر ۱۰-۲۰ تن دیگر از فعالان حوزه مدنی را هم به این فرد بیفزائیم، و آنان را مسئول شکست اصلاحطلبان قلمداد کنیم، همچنان در حال ترویج مدعیات کاذب ایدئولوژیک و خودفریبی بوده و هستیم.»
گنجی در ادامه خاتمی را به مسئولیت پذیری جرج بوش در قبال شکست های دولت خود یادآور شده می نویسد: « در امریکا اشاره کرده می نویسد: «فرض کنید جرج بوش شکست جمهوریخواهان را به گردن روزنامهنگارانی بیندازد که دروغها و جنایات افغانستان و عراق را افشا کردند. آیا مردم و روشنفکران به ریش او نخواهند خندید؟ فرانسیس فوکویاما از طرفداران حمله به افغانستان بود. اما بعدها به شدت مخالف جرج بوش و همکارانش شد و آنان را گروهی لنینیست خواند که واقعیتهای معارض را به سود خود تغییر میدهند.
او گفت که آمریکا در افغانستان و عراق به جای دولتسازی، به نابودی دولت پرداخت. وقتی از ریچارد رورتی درباره دولت بوش سئوال کردم، آنان را ابلهانی نامید که با کتاب بیگانهاند. با این همه، جرج بوش در کتاب خاطرات دوران ریاست جمهوریاش، مسئولیت همه تصمیمها را پذیرفته و گناه شکست را به گردن روزنامهنگاران افشاگر دروغ ها و شکنجهها و جنایات نینداخته است اما در ایران، خاتمی نه تنها هیچ خطایی را نپذیرفته، بلکه خطاها را هم به گردن دیگران- یعنی روزنامه نگاران و روشنفکران تندرو- انداخته است. اما روزنامهنگارانی که در دوران ریاست جمهوری او زندانی شدند، حتی یک بار به این دلیل او را هم مسئول به شمار نیاوردند.»