فرزانه میلانی در سخنرانی خود که در گویا نیوز منتشر شده دم خروس بی بی سی و صدای آمریکا را در پشتیبانی از بهاییت و به تاراج رفتن بنیاد خانواده در ایران آشکار کرد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، به نقل از سایت بولتن نیوز، خبرنامه گویا در مطلبی با تیتر "طاهره قره العین؛ پیشکسوتی که سکوت و سکون را نپذیرفت" به موضوع سخنرانی فرزانه میلانی در هفدهمین کنفرانس سالانه انجمن هنر و ادب ایران در لندن پرداخت .

در این مطلب سعی شده این گونه القا شود که زنان در ایران آزادی ندارند و برای آزاد شدن زنان شاخصه هایی مثل مطلقه بودن، سفر دم به دم به این شهر و آن شهر، گشتن در کوچه و بازار بدون محدودیت، نداشتن قید و بند به بنیان خانواده، رها بودن مانند زنان خیابانی اروپایی و از این قبیل موارد اصل است. در این صورت اصل آزادی انسانها برای حرکت از جایی به جای دیگر در مورد زنان رعایت می شود و در غیر این صورت آزادی زن نادیده گرفته شده است!

فرزانه میلانی سخنرانی خود را در قالب یادآوری از زندگی طاهره قره العین که 160 سال پیش از همسرش طلاق گرفته و هر روز از این شهر به آن شهر در سفر بود و به وساطتها برای برگشتن به سر زندگیش توجهی نکرد، به حاضرین جلسه ارائه کرده است!.

میلانی می گوید: " می خواهم عرایض امروزم را با تأکید بر دو نکته آغاز کنم. اول اینکه، می دانم طاهره قره العین نقش بسیار مهمی دراعلام شریعتی نو داشت. طبعاً می توان از اهمیت محورین او در پایه گذاری یک نظام معنوی نوین صحبت کرد. عرایض امروز من هم تنها حول و حوش نقش پیشکسوت طاهره در سنت ادبیات و جنبش زنان در ایران می چرخد. قره العین به عنوان یک زن برای فرصتی مبارزه کرد تا بتواند موجودیت و فردییتی مستقل پیدا کند.

... واکنش به زندگی، افکار و اشعار طاهره از زمان حیاتش تا به امروز طیف عجیبی از تقدیر و همدلی تا تکذیب و خوف را در بر داشته است. بسیاری تحسین و تجلیلش کرده اند و بسیاری دیگر تحقیر و تکفیر. گروهی او را به سان زنی قدیسی ستوده اند و گروهی دیگر او را زنی خطرناک و سودایی خوانده اند. برخی شهیدش دانسته اند و برخی دیگر او را طراح قتل عمو و پدرشوهرش معرفی کرده اند. و در میان این همه روایات ضد و نقیض، شخصییت به غایت پیچیده و پر شهامت زنی پیشکسوت اغلب تبدیل به تصویری بی جان و یک بعدی شده است.

 

... نظرات طاهره با شوهر و پدر شوهرش سخت در معارضه بود. لاجرم همسر و سه فرزند را ترک گفت و به همراه دختر، خواهرو شوهر خواهر عازم عراق شد. در بازگشت به قزوین حاضر به آشتی با شوهر نشد و تمام کوشش خانواده در این زمینه ناکام ماند. در این میان، ملا محمد تقی برغانی، عموی بزرگ و پدر شوهر طاهره، مورد حمله قرار گرفت و درگذشت. طاهره به اتّهام دست داشتن در قتل او بازداشت شد.

چندی نگذشت که از حبس خانگی و قزوین گریخت و راهی تهران شد. حدود یک سال مخفی ماند و سر انجام به سال 1848 به بدشت رفت و در نخستین کنگرهٌ بابیان نقشی عمده ایفا کرد. در بدشت بود که قره العین در عرصه های سنتاً مردانه حضور پیدا کرد و از چهره و صدا حجاب برداشت. آشوب و غوغایی بر پا شد. هر چند گروهی از مردان حمایتش کردند ولی گروهی دیگر به خشم آمدند و محل کنگره را ترک گفتند. برخی ملحدش خواندند

بعد از 22 روز، روستاییان اطراف نشست بدشت را بر هم زدند. طاهره بار دیگر از مخفی گاهی به مخفی گاهی دیگر گریخت تا سر انجام مأموران دولتی او را به جرم همدستی در قتل پدر شوهر بازداشت و راهی پایتخت کردند و پس از سؤ قصد ناموفق علیه ناصرالدین‌شاه، او را هنگامی که 36 سال بیش نداشت در پرده ای از سکوت و پنهان کاری به قتل رساندند

گام های استوار طاهره در راه دراز و دشوار آزادی به قیمت جانش تمام شد!. او جان خود را در این راه باخت ولی میراثی نامیرا بر جای گذاشت. میراثی که گروهی از آن در هراس بودند و هستند و در تخریب و تحریفش کوشیده اند و می کوشند. میراثی که صد و شصت سال است برچسب فتنه و آشوب بر آن زده اند.

 

لغت نامه های فارسی سلیطه را زنی تعریف می کنند که "هرزه چانه و زبان دراز است." زنی که بر "شوی خود چیره است." زنی که حد و حدود نمی شناسد و لاجرم "فتنه بر می انگیزد."

...به راستی، مگر طاهره چه گفته بود و چه کرده بود که این چنین حیرت آور و وحشت زا بود؟ فراموش نکنیم که در زمان حیات کوتاهش، نه تنها مسلمانان، بلکه بابیان هم از درک رفتار و گفتار و خواسته های او عاجز بودند. در واقع در جواب به شکوه و شکایت بعضی از پیروان خود بود که باب به او لقب پر معنای "جناب طاهره" را داد و از او با شهامتی تحسین برانگیز پشتیبانی و حمایت کرد.

... هیچ جای شگفتی نیست که آزادی رفت و آمد یکی از شاخص های اصلی تجدد و از مفاد اعلامیهُ حقوق بشر است. مادهُ ١٣ این پیمان بین المللی برای برقراری و تضمین حقوق برابر برای همهُ مردم "هر انسانی را سزاوار و محق به داشتن آزادی جابه جایی یعنی حرکت از نقطه ای به نقطه ای دیگرمی داند.

این را اضافه کنم که این تنها ایران نبود که آزادی بدون چون و چرا را از زن دریغ کرد. در بسیاری جوامع زنانگی آرمانی مترادف با سکون است. در زبان فارسی، زنی که بی سبب در کوی و برزن حضور دارد هرجایی، ولگرد و خیابانگرد خوانده می شود. در زبان فرانسه Femme Publique و در زبان انگلیسی Street Walker به معنای زن روسپی است. حتی علامت زنانگی و مردانگی بر تحرک مرد و سکون زن تاکید و تعمید دارد. آینهٌ ونوس، نماد زنانگی، ایستا و محبوس در آینه ای دستی است. ریشه در خاک دارد. نماد مردانگی، اسلحهٌ مارس، تیری رو به آسمان و در پرواز است.

 

...در زندگیش هم، قره العین دایم در حرکت بود. از شهری به شهری و از دیاری به دیار دیگر می رفت. زمانی در قزوین، گاه در نجف و کربلا، روزی در نور، دگر روز در تهران و همدان، گاه در کرمانشاه و گاه در بدشت بود. و در فرهنگی که چنان از حرکت آزاد زنان بیمناک است که حتی تا به امروز برای صدور گذرنامه آنها را نیازمند اجازهٌ کتبی شوهر و قیم می کند، طاهره سکون را نپذیرفت.

باید حضور قره العین در بدشت را نقطهٌ آغازی برای جنبش زنان در ایران به شمار آورد.

آری، دوستان، همسر طاهره حق داشت در خوف و هراس باشد. این حرکت هدفمندی که 160 سال پیش آغاز شد توقف ناپذیر است".

 

چنان که ملاحظه می شود میلانی در سخنرانی خود که در گویا نیوز منتشر شده دم خروس بی بی سی و صدای آمریکا را در پشتیبانی از بهاییت و به تاراج رفتن بنیاد خانواده در ایران  آشکار کرده است. او از هر دری زده تا بی بند و باری و طلاق و گشت و گذار شبانه روزی در خیابانها و عدم تعهد به خانواده و حظور فردی در جمع مردان را آزادی زنان بنامد. هر چند واقعیتهای موجود در ایران و جهان چنان دست و پای او را بسته است که خود در نهایت به این چیزیهایی که از آنها سخن می راند کلماتی مانند هرزه را منتصب می کند!.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.