موضوع قتل زمانی فاش شد که پسر نوجوان خانواده از سرکلاس به خانهشان بازگشت و با در بسته مواجه شد. ساعت 21 شامگاه 16 اسفندماه سال گذشته صحنه قتل هولناک مرد خلبان و همسر حقوقدانش در خانهاش واقع در برج اورانوس میدان پونک از سوی پلیس جنایی تحت بررسی قرار گرفت.
بازپرس رودگر از شعبه 4 دادسرای امور جنایی تهران و تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی از ابتدای این جنایت که در آن خلبان «منصور شهرکی» و همسرش «سارا» از پای درآمده بودند، دست به تجسسهای ویژه علمی و اطلاعاتی زدند تا بتوانند رازگشایی کنند.
روز 24 فروردین ماه سال جاری و در حالی که هنوز 40 روز نگذشته بود مرد 38 سالهای به نام مرتضی در میدان بهارستان ردیابی و دستگیر شد.
مرتضی که مرد قویهیکلی است در بازجوییها اعتراف عجیبی کرد و گفت: همسرم مریض بود، برای درمان بیماریاش به 20 میلیون تومان پول نیاز داشتم. از آنجا که مدتی بهعنوان کارشناس ارزشگذاری خودروها در یک شرکت لیزینگی کار میکردم و در این مورد مهارت خوبی پیدا کرده بودم، تصمیم گرفتم از طریق آگهی روزنامه به سراغ فروشندههای خودروهای گرانقیمت بروم چرا که میدانستم آنان در خانهشان پول و طلای زیادی دارند.
بنابراین ابتدا یک تپانچه خریدم. نخستین بار برای خرید خودروی میلیونی به یک برج مسکونی در ولنجک رفتم، در آنجا نگهبان ساختمان بشدت مرا تحت نظر داشت و سینجیم میکرد، ترسیدم و پس از دیدن خودرو خیلی زود از برج خارج شدم.
مرتضی که خونسردانه اعتراف میکرد، ادامه داد: اسفندماه بود که با دیدن آگهی فروش خودروی سوناتای سیاه رنگ در روزنامه با فروشنده آن که مرد خوشصحبتی بود، تماس گرفتم و برای دیدن خودرو به خانهشان رفتم و قرار گذاشتیم برای فردای آن روز به بهانه نوشتن قولنامه به آنجا بروم.
در همان دیدار نخست متوجه شدم منصور شهرکی خلبان است. ساعت پنج عصر بود که به یک مغازه لوازم یدکی رفتم و بست پلاستیکی و چسب خریدم، سپس به سمت خانه شهرکی حرکت کردم.
خلبان و همسرش در خانه تنها بودند و از حرفهایشان متوجه شدم پسرشان تا عصر سرکلاس است. بعد از نوشتن قولنامه در حالی که تصور نمیکردند من دزد باشم ناگهان با تپانچهای که همراهم بود، خلبان را تهدید کردم که با بست دست و پای همسرش را ببندد و سپس خودم دستان وی را بستم و روی زمین نشاندم و خواستم پول و طلاهایشان را در اختیارم بگذارند اما ادعا میکردند هرچه پول و طلا داشتند برای خرید خودرو هزینه کردهاند و تنها در کارت عابر بانکشان هفت میلیون و 200 هزار تومان پول دارند، آنها کارت را به من دادند.
از آنجا که فکر نمیکردم دست خالی از خانهشان بیرون بروم از شدت عصبانیت بعد از گرفتن رمز کارت ابتدا خلبان شهرکی و سپس همسرش را به قتل رساندم. سپس از خانهشان خارج شدم و پول را از حسابش برداشت کردم و تعدادی سکه خریدم و با فروش سکهها بدهیهایم را پرداخت کردم.
مرتضی با این اعتراف های تکان دهنده در قتلگاه خلبان و همسرش حاضر شد و به بازسازی جزئیات سرقت جنایتآمیز پرداخت. بنا بر این گزارش، بازپرس رودگر پس از تکمیل تحقیقات پلیسی و قضایی با صدور قرار مجرمیت پرونده این جنایت تلخ را در یک قدمی دادگاه کیفری استان تهران قرار داد تا پنج قاضی عالیرتبه جنایی عامل قتل خلبان و همسرش را پای میز محاکمه بکشند.